چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com
چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com

مهندس افلاکی

ما برای همولایتی های خودمان تبلیغ می کنیم 

 به کانال تلگرامی ایشان بپیوندیدhttps://telegram.me/ayandeyeroushan


 جهت شرکت در نظر سنجی به لینک زیر مراجعه کنید:

http://nainna.ir



نوکر حضرت سیدالشهدا

نوکر حضرت سیدالشهدا 

نویسنده : علیرضا فاضلی عزیز

نقل از : کانال تلگرامی سلام چوپانان

خیلی خیلی مرد آقاییه، منشش منش لوطیای قدیمه، شوخ طبع و خاکی

دوست داری بشینی پای درد دلا و خاطراتش، از بس خوش صحبته 

یه عمر زحمت کشیده تو معدن نخلک، و نون حلال داده به زن و بچش .

الان بیش از  بیست سالی میشه بدون منت کلید دار حسینیه ۷۲ تن هست .

امانت دار و قانون مدار

کار راه انداز مردم تو عزا و عروسیشون.

به جرات میتونم بگم از ته دل، برا امام حسین ( ع) نوکری میکنه، این نوکر حضرت سیدالشهدا کسی نیست جز «اسماعیل بخرد»

نوکر بی ریا و بی ادعای اهلبیت

برا همینه اسم تنها پسرشا ابوالفضل گذاشته،

شاید میدونسته باید مرید اهلبیت باشه

آرزوی سلامتی و طول عمر داریم برای  خادم الحسین «اسماعیل بخرد»

                                                                                                                                                                    تشکر از علیرضا فاضلی عزیز

اسامی نهایی انتخاباتی در حوزه انتخابیه نائین

اسامی نهایی انتخاباتی در حوزه انتخابیه نائین

به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان،

حوزه انتخابیه نائین

تعداد کل داوطلبان 14         تعداد کرسی در مجلس 1

1- الهام آزاد کد نامزد 1216

3- محمدرضا افلاکی قلی کد نامزد1217

4- حسین پاک سرشت کد نامزد 1219

5-عباسعلی پور بافرانی کد نامزد1241

6-حسین حسنی بافرانی کد نامزد 1245

7-احمد شریعتی کمال آبادی کد نامزد 1246

8- رمضان علی غلامرضایی کد نامزد 1252

9-محمدرضا فردین کد نامزد 1254

10- محمود فیروزی کد نامزد 1256

11- غلامرضا کریمی کد نامزد 1257

12-سیدحسن موسوی کد نامزد 1259

13-محمدرضا نقوی کد نامزد 1264

14-رضا نویدی کد نامزد 1265      

درِ چهارصدساله دزدیده‌شده پیدا شد


درِ چهارصدساله دزدیده‌شده پیدا شد

» سرویس: فرهنگی و هنری - میراث و صنایع دستی
1455891147296_81fca702-ca62-4818-8583-37b1a35ba61f.jpg

به گزارش ایسنا :درِ تاریخی مسجد «سیدِ محمدیه نائین» که حدود یک سال پیش سرقت شده بود، امروز (جمعه 30 بهمن‌ماه) پیدا شد.

محمود مدنیان، مدیر میراث فرهنگی و گردشگری شهرستان نائین در جریان بازدید خبرنگاران از آثار تاریخی و گردشگری این شهرستان که در حاشیه نهمین گردهمایی راهنمایان سراسر کشور در اصفهان صورت گرفت، پس از دریافت این خبر از سرهنگ کربلایی، فرمانده کل یگان ویژه حفاظت اعلام کرد: این در که دارای تزئینات و منبت‌کاری با قدمت 400 سال بود، حدود یک سال و دو ماه پیش از جایگاه اصلی خود در مسجد دزدیده شد، که از سه ماه پیش با ورود یگان حفاظت ویژه سرنخ‌هایی به دست آمد و سرانجام درِ تاریخی به سرقت‌رفته‌ این مسجد ارزشمند و قدیمی امروز کشف شد.

به گفته‌ او، درِ به سرقت‌رفته‌ مسجد «سیدِ محمدیه نائین» از منطقه نائین خارج نشده بود که یگان ویژه طی انجام عملیاتی موفق به شناسایی سارقان نیز شد.

مدنیان همچنین اظهار کرد: عملیات شناسایی این سرقت توسط سرهنگ کربلایی، فرمانده کل یگان ویژه حفاظت با هماهنگی یگان حفاظت اصفهان، اداره آگاهی نائین و با دستور مقام قضایی این شهرستان به نتیجه رسید.

به گزارش ایسنا، مسجد «سیدِ محمدیه نائین» یکی از قدیمی‌ترین مساجد نائین است که احتمال داده می‌شود، متعلق به دوره صفویه باشد. گنبد و درِ منبت‌کاری‌شده‌ این مسجد به تاریخ 997 هجری است.

انتهای پیام

برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی چوپانان آباد اینجا را  کلیک کنید.
ادرس ما    choopanan_abad@                                                         

دکتر حمید زاهدی

ما برای همولایتی های خودمان تبلیغ می کنیم 

بنام خدا  

ما نه از پی حشمت و جاه امده ایم / ما وز پی خدمت به خلق خدا امده ایم

ما زنده به انیم که ارام نگیریم / موجیم که اسودگی ما عدم ماست

آب هم اگر راکد بماند ، فاسد  میشود

قانون گزار نباید قانون شکن باشد

http://drhamidzahedi.ir/

 

              سلام همشهریهای عزیز و دوستان و همکاران دلبندم ، من برای نمایندگی مجلس دهم شورای اسلامی از حوزه تهران ری شمیرانات اسلامشهر و پردیس ثبت نام کرده ام ، لازم به ذکر است دوره های هفتم وهشتم هم از تهران،ری،شمیرانات، اسلامشهر و پردیس کاندید بوده ام . انگیزه ای که باعث شد این دوره هم مانند دوران قبل کاندید مجلس شورای اسلامی بشوم.

 

"" ضرورت احیای حقوق شهروندی و شعارهای مغفول مانده و اصلاح و تصویب برخی قوانین در راستای اصلاح تولید و بهبود مشکلات اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و نظارت بر اجرای صحیح قوانین توسط قوه مجریه و........ بوده است . مشورت با دوستان و همفکران و به ویژه همشهریهای عزیز و گرامی  باعث شد که به این جمعبندی برسم تا خود را در معرض ارای مردم پایتخت قرار بدهم .""  

تا چه قبول افتد و چه در نظر آید

"" هر آدمی درون خود کوزه ای دارد که با عقاید، باورها و دانشی که از محیط اطرافش میگیرد پر میشود، این کوزه اگر روزی پر شد یاد گرفتن آدمی تمام میشود، نه که نتواند ، دیگر نمیخواهد چیز بیشتری یاد بگیرد . پس تفکر را کنار می‌گذارد و با تعصب از کوزهء باورهایش دفاع میکند و حتی برای آن میمیرد. اما آدم غیر متعصب تا لحظه ی مرگ در حال پر کردن کوزه است . و صدها بار محتوای آنرا تغییر میدهد .""

خبرهای شهر جندق

خبرهای شهر جندق 

به گزارش جندق نیوز :چند حبر کوتاه

1) نصب و راه اندازی گیرنده های دیجیتال شهر جندق در آینده ای بسیار نزدیک

توجه توجه:

قابل توجه همشهریان و فرشندگان گیرنده های دیجیتال طبق قول کارشناسان فنی صدا و سیما تنها دستگاه مدل dvbt2 قائر به دریافت تصاویر شبکه دیجیتال در شهر جندق میباشد و در مورد اب ای دی ها نیز به همین صورت خواهد بود

2) عملیاتی شدن مراحل نصب مخزن و لوله کشی جهت گاز رسانی به صورت مخزنی به شهر جندق از اوایل سال آینده

3) افتتاح و بهره برداری از مرکز درمان بستر در اسفند ماه سال جاری

4) نصب دستگاه و کابل کشی و واگذاری خطوط تلفن مسکن مهر تا پایان سال و کابل کشی قسمت غربی شهر

لازم به ذکر است تمامی حبرها به تایید جناب آقای آزادی ریاست محترم شورا رسیده است

به امید روزهای روشن و پیشرفت هر چه بیشتر شهرمان جندق

به کانال تلگرامی ما بپیوندید    https://telegram.me/jandagh

برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی چوپانان آباد اینجا را  کلیک کنید.
ادرس ما    choopanan_abad@                                                         

حاج علی آقا طاهری نژاد


حاج علی آقا طاهری نژاد
نویسنده: مهدی افضل - ۱۳٩٤/۱۱/٢٧

نقل از حرف ونقل

آنانکه ز ما دور ولی در دل و جانند بسیار گرامی تر از آنند که دانند
گفتیم که شاید که ندانند.......بدانند...


بی شک مخاطبین این نوشتار مسبوقند که اگر من بنا را بر معرفی و توصیف بزرگان آبادی گذاشته ام از این روست که می خواهم از خاطره ها نروند، چرا که فراموش کردن خدمت و همت این بزرگواران نه تنها ناسپاسیست بلکه بسیار غم انگیز است.... و چه شکوهمند است که انسان بتواند به بُرشی از زندگی آشنایانش ببالد. و اکنون نوبت به حاج علی آقا رسیده است که از لذت قرار گرفتن در عنوان نوشتار برخوردار گردد.
علی آقا بعد از فارغ التحصیلی از مکتب ملا، چون خوش می نوشت، میرزا کدخدای چوپانان، برای تحریر نامه هایش از او کمک می گرفت.... سختی روزگار در آن زمان به هیچکس فرصت بچگی کردن نمی داد. او هم مثل همه ی هم سن وسالهای خودش، می بایست شغلی انتخاب کند. مشاغل در آن زمان موروثی بود. ارباب زاده ارباب میشد و رعیت زاده رعیت، بنّازاده بنّا میشد و نجار زاده نجار. و به غیر از اینها که ذکر شد، شغل دیگری در این ولایت نبود. بزودی دانست که نیست آن کس که بذری بکارد و ماهها چشم براه محصولش بماند. بنّایی و نجاری هم راضیش نمی کرد. بود و بود تا کار بند آشتیان پیش آمد. کامیون عباس سلّو از کوه سفیدو برای بند سنگ می آورد. علی آقای نوجوان احساس کرد به رانندگی علاقمند است و وقت آن رسیده که بدنبال سرنوشتی بهتر برود. لذا شاگرد عباس سلّو شد. میرهاشم خان بارها از معایب شوفری ومحاسن کشاورزی برایش این گونه گفته بود:" کاشتن یک درخت کاریست خدایی. آباد کردن زمین بایر شریک شدن در عمل خلقت است. و اینکه شوفری منهای خطراتش، چشم آدم را به مرور نابینا میکند." اما او گوشش به این حرفها بدهکار نبود.زیرا هدف بزرگتری را دنبال میکرد. علی آقا میدانست ، پی سوز جایی غیر از دور خودش را روشن نمی کند. پس با علاقه بکار خود ادامه داد و خیلی زود شوفر شد و تصدیق گرفت. مدتی شوفر کامیون مهرجانیها شد و طولی نکشید خود صاحب کامیون و دفتر نمایندگی بیمه آسیا شد. آهسته- آهسته با خوش قولی و خوش حسابی اعتبارفراوانی بدست آورد و مشوق بچه های چوپانانی گردید. ضامنشان می شد و پشت سفته هایشان را هر مبلغی که بود، امضا میکرد و آنان با کمترین پولی که داشتند، صاحب کامیون می شدند. آنزمان پول گران بود و جنس ارزان. و طولی نکشید شاید کمتر از بیست سال، در هر خانه چوپانان کامیونی پارک شد.
***
روزی فکر می کنم سه سال پیش آقای حداد را دیدم. او یکی از قدیمی ترین بنگاه داران کامیون در اصفهان است. وقتی شنید که من هم ولایتی حاج علی آقا هستم، مرا در آغوش کشید و گفت:" من در طول بیش از 65 سال بنگاه داری آدمی به خوبی طاهری نژاد ندیدم. هر وقت دیدیش از جانب من او را ببوس و دقایقی برایم اینگونه سخن گفت:" هر کس که از چوپانان و آن ولایت می آمد، با هر مبلغ پولی که داشت، حاج علی آقا ضامنش میشد و سفته هایش را امضا میکرد... روزی به او گفتم: نمیترسی از اینهمه ضمانت!؟ فردا اگر سفته هایشان واخواست بشود؟" گفت:" هرگز. چرا که من همولایتی هایم را خوب می شناسم. همه ی آنان سخت کوش، خوش قول، صادق، ساده، بی هیچ چشمداشتی به مال دیگران و به معنای حقیقی روستایی هستند." و پس از مکثی کوتاه ادامه داد:" آقای افضل من نصف شجاعت حاجی را نداشتم و تا کنون سه بار ورشکست شده ام و ضمانتها مرا به خاک سیاه نشاند." واین پسر حداد بود که گفت:" دو بار هم سکته کرده." گفتم:" فرق شهری و دهاتی همین است. شما به شهریها اعتماد کردید. حاج علی آقا به دهاتیها و آنهم از جنس چوپانانی. ما مردمی بی شیله پیله هستیم. کار ما روستاییها مثل روز روشن است. خودمان را نمی توانیم قایم کنیم. ما مثل همه چیز در بیابان پیداییم و مثل کوچه های دهمان راستیم، اما شهریها مثل کوچه پس کوچه های شهر، پیچ و واپیچ دارند." آقای حداد با سر حرف مرا تصدیق کرد و گفت:" آقای طاهری نژاد خیلی ها را ماشین دار کرد." گفتم:" و دعای خیر مردم فراوانی را با خود دارد. و در اعماق قلب انسانهای زیادی عزیز است.

سالها پیش روزی ازجمشید عوض(یاوری) شنیدم که به حاج علی آقا می گفت:" حاجی، هم کول و بالاهای تو صد تا کفن پوسانده اند. اگر تو هنوز زنده ای بخاطر اینست که کار در بری مردم را می کنی. یکی تو جاده ی تون و طبس لاستیک ترکانده، بهت زنگ میزنه براش لاستیک بفرستی. دیگری پای گردنه تنگ زاغ موتور سوزانده، ازت میخواد ماشین بفرستی بکسلش بکنه و....... هزار کار دیگر."

روزی حاج علی آقا به چوپانان آمده بود. ایام نوروز بود. وقتی در خیابان راه می رفت، صف اطرافیانش که همه کامیوندار بودند، تمام عرض خیابان را پر کرده بود. اما آنچنان فروتن و به قول خودمان سر کوچک، که با من که نوجوانی ده دوازده ساله بودم، دست داد و عید مبارکی کرد. و این از آن لحظه هایی است که در ذهنم حک شده است، مثل یک تصویر، به روشنی روز اول.... ظریفی می گفت:" این صحنه آدم را به یاد میر سید علی(یکی از اربابان چوپانان) می اندازد که صف عمله و اکره اش خیابان را می بست. 
حاج علی آقا در گفتار خوش زبان است و در کردار فروتن و در پندار نیکخواه. او از آندسته آدمهاییست که بیننده بیدریغ میتواند دوستش بدارد و آنگونه مردمان کمیابی که انسان می خواهدشان.لارج و مردمدار است و به معنای واقعی کلمه آدم نازنینیست. سایه اشان مستدام.

مهدی افضل 

بهمن 94

برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی چوپانان آباد اینجا را  کلیک کنید.
ادرس ما    choopanan_abad@                                                         


  • -
    0
    +
    0

حاج علی آقا طاهری نژاد


حاج علی آقا طاهری نژاد
نویسنده: مهدی افضل - ۱۳٩٤/۱۱/٢٧

نقل از حرف ونقل

آنانکه ز ما دور ولی در دل و جانند بسیار گرامی تر از آنند که دانند
گفتیم که شاید که ندانند.......بدانند...


بی شک مخاطبین این نوشتار مسبوقند که اگر من بنا را بر معرفی و توصیف بزرگان آبادی گذاشته ام از این روست که می خواهم از خاطره ها نروند، چرا که فراموش کردن خدمت و همت این بزرگواران نه تنها ناسپاسیست بلکه بسیار غم انگیز است.... و چه شکوهمند است که انسان بتواند به بُرشی از زندگی آشنایانش ببالد. و اکنون نوبت به حاج علی آقا رسیده است که از لذت قرار گرفتن در عنوان نوشتار برخوردار گردد.
علی آقا بعد از فارغ التحصیلی از مکتب ملا، چون خوش می نوشت، میرزا کدخدای چوپانان، برای تحریر نامه هایش از او کمک می گرفت.... سختی روزگار در آن زمان به هیچکس فرصت بچگی کردن نمی داد. او هم مثل همه ی هم سن وسالهای خودش، می بایست شغلی انتخاب کند. مشاغل در آن زمان موروثی بود. ارباب زاده ارباب میشد و رعیت زاده رعیت، بنّازاده بنّا میشد و نجار زاده نجار. و به غیر از اینها که ذکر شد، شغل دیگری در این ولایت نبود. بزودی دانست که نیست آن کس که بذری بکارد و ماهها چشم براه محصولش بماند. بنّایی و نجاری هم راضیش نمی کرد. بود و بود تا کار بند آشتیان پیش آمد. کامیون عباس سلّو از کوه سفیدو برای بند سنگ می آورد. علی آقای نوجوان احساس کرد به رانندگی علاقمند است و وقت آن رسیده که بدنبال سرنوشتی بهتر برود. لذا شاگرد عباس سلّو شد. میرهاشم خان بارها از معایب شوفری ومحاسن کشاورزی برایش این گونه گفته بود:" کاشتن یک درخت کاریست خدایی. آباد کردن زمین بایر شریک شدن در عمل خلقت است. و اینکه شوفری منهای خطراتش، چشم آدم را به مرور نابینا میکند." اما او گوشش به این حرفها بدهکار نبود.زیرا هدف بزرگتری را دنبال میکرد. علی آقا میدانست ، پی سوز جایی غیر از دور خودش را روشن نمی کند. پس با علاقه بکار خود ادامه داد و خیلی زود شوفر شد و تصدیق گرفت. مدتی شوفر کامیون مهرجانیها شد و طولی نکشید خود صاحب کامیون و دفتر نمایندگی بیمه آسیا شد. آهسته- آهسته با خوش قولی و خوش حسابی اعتبارفراوانی بدست آورد و مشوق بچه های چوپانانی گردید. ضامنشان می شد و پشت سفته هایشان را هر مبلغی که بود، امضا میکرد و آنان با کمترین پولی که داشتند، صاحب کامیون می شدند. آنزمان پول گران بود و جنس ارزان. و طولی نکشید شاید کمتر از بیست سال، در هر خانه چوپانان کامیونی پارک شد.
***
روزی فکر می کنم سه سال پیش آقای حداد را دیدم. او یکی از قدیمی ترین بنگاه داران کامیون در اصفهان است. وقتی شنید که من هم ولایتی حاج علی آقا هستم، مرا در آغوش کشید و گفت:" من در طول بیش از 65 سال بنگاه داری آدمی به خوبی طاهری نژاد ندیدم. هر وقت دیدیش از جانب من او را ببوس و دقایقی برایم اینگونه سخن گفت:" هر کس که از چوپانان و آن ولایت می آمد، با هر مبلغ پولی که داشت، حاج علی آقا ضامنش میشد و سفته هایش را امضا میکرد... روزی به او گفتم: نمیترسی از اینهمه ضمانت!؟ فردا اگر سفته هایشان واخواست بشود؟" گفت:" هرگز. چرا که من همولایتی هایم را خوب می شناسم. همه ی آنان سخت کوش، خوش قول، صادق، ساده، بی هیچ چشمداشتی به مال دیگران و به معنای حقیقی روستایی هستند." و پس از مکثی کوتاه ادامه داد:" آقای افضل من نصف شجاعت حاجی را نداشتم و تا کنون سه بار ورشکست شده ام و ضمانتها مرا به خاک سیاه نشاند." واین پسر حداد بود که گفت:" دو بار هم سکته کرده." گفتم:" فرق شهری و دهاتی همین است. شما به شهریها اعتماد کردید. حاج علی آقا به دهاتیها و آنهم از جنس چوپانانی. ما مردمی بی شیله پیله هستیم. کار ما روستاییها مثل روز روشن است. خودمان را نمی توانیم قایم کنیم. ما مثل همه چیز در بیابان پیداییم و مثل کوچه های دهمان راستیم، اما شهریها مثل کوچه پس کوچه های شهر، پیچ و واپیچ دارند." آقای حداد با سر حرف مرا تصدیق کرد و گفت:" آقای طاهری نژاد خیلی ها را ماشین دار کرد." گفتم:" و دعای خیر مردم فراوانی را با خود دارد. و در اعماق قلب انسانهای زیادی عزیز است.

سالها پیش روزی ازجمشید عوض(یاوری) شنیدم که به حاج علی آقا می گفت:" حاجی، هم کول و بالاهای تو صد تا کفن پوسانده اند. اگر تو هنوز زنده ای بخاطر اینست که کار در بری مردم را می کنی. یکی تو جاده ی تون و طبس لاستیک ترکانده، بهت زنگ میزنه براش لاستیک بفرستی. دیگری پای گردنه تنگ زاغ موتور سوزانده، ازت میخواد ماشین بفرستی بکسلش بکنه و....... هزار کار دیگر."

روزی حاج علی آقا به چوپانان آمده بود. ایام نوروز بود. وقتی در خیابان راه می رفت، صف اطرافیانش که همه کامیوندار بودند، تمام عرض خیابان را پر کرده بود. اما آنچنان فروتن و به قول خودمان سر کوچک، که با من که نوجوانی ده دوازده ساله بودم، دست داد و عید مبارکی کرد. و این از آن لحظه هایی است که در ذهنم حک شده است، مثل یک تصویر، به روشنی روز اول.... ظریفی می گفت:" این صحنه آدم را به یاد میر سید علی(یکی از اربابان چوپانان) می اندازد که صف عمله و اکره اش خیابان را می بست. 
حاج علی آقا در گفتار خوش زبان است و در کردار فروتن و در پندار نیکخواه. او از آندسته آدمهاییست که بیننده بیدریغ میتواند دوستش بدارد و آنگونه مردمان کمیابی که انسان می خواهدشان.لارج و مردمدار است و به معنای واقعی کلمه آدم نازنینیست. سایه اشان مستدام.

مهدی افضل 

بهمن 94

برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی چوپانان آباد اینجا را  کلیک کنید.
ادرس ما    choopanan_abad@                                                         


  • -
    0
    +
    0

باورهای ما


باورهای ما
داستانی را نقل به نقل و به مضمون می‌کنم که درخور تأمل است:
دوستی که ساکن آمریکاست می‌گفت که روزی به یکی از دوستان مکزیکی گفتم: شما که همسایه‌ی جنوبی آمریکا هستید چرا مثل کانادا که همسایه‌ی شمالی است پیشرفت نکرده‌اید؟ گفت: چون ما اسپانیولی حرف می‌زنیم و آنان انگلیسی!
یک نکته ظریف علمی در این پاسخ است و آن این که زبان ما را پارادایم‌ها و باورهایمان شکل می‌دهنر البته من باور را مترادف پارادایم آورده‌ام تا درک بیشتری از آن داشته باشیم. با این حساب تحول در جامعه و ساختارهای آن با تحول در زبان ایجاد می‌شود شاید قدری گنگ به نظر آید مثال می‌زنم:
ما باور داریم که: همیشه یک نفر باید حرف آخر را بزند
این باور بسیار خطرناک است در حالی که در نگاه اول چنین نمی‌نماید ولی این باور در ساختارهای جامعه کاری می‌کند کارستان. این باور دیکتاتور پرور است. این است که هر که را بر مسند می‌نشانیم دیری نمی‌پاید که خودمان فریاد وای دیکتاتور سر می‌دهیم غافل از آن که خودمان دیکتاتور پروریم و این گناه خود ماست نه گناه منتخبین و منصوبین ما!
چه باید کرد؟
باید در باورهایمان تجدید نظر کنیم این یک نمونه بود و اگر بخواهم بشمارم مثنوی هفتاد من کاغذ شود در هر باوری که دست بگذاریم می‌لنگد.
یکی دیگر از باورهایمان این است که: تا دستت به جایی بند است بارت را ببند.
بسیار خوب این باور با ما و با منصوبین و منتخبین ما چه می‌کند؟ هماره می‌نالیم که نمایندگان مجلس قول می‌دهند و وقتی خرشان از پل گذشت تنها به خود می‌اندیشند! بله ما هم که باشیم با این باور کذایی همان می‌کنیم که اسلاف کرده‌اند. بیایید باورهایمان را تغییر دهیم.
البته این نگاه تعمیم ندارد و هستند کسانی که پیش از ما در باورهایشان تجدید نظر کرده اند و نمونه‌هایی از آن را در یکی دو سال اخیر دیده‌ایم که کسانی هستند که منافع ملی را بر منافع شخصی ترجیح دهند.
پس بیایید حالا که تجدید نظر در باورها کار آسانی نیست و خودسازی می‌خواهد که پروسه‌ای زمان‌بر است در این برهه از زمان دست کم در انتخاب‌هایمان دقت کنیم و کسانی را برگزینیم که باورشان متحول شده است.

محمّد مستقیمی - راهی

کشف بیش از ۹۶ کیلوگرم تریاک در تاج کامیون بنزدر چوپانان


تاریخ انتشار: ۱:۴۵ ق.ظ - سه شنبه ۱۳۹۴/۱۱/
20150805155102732

کشف بیش از ۹۶ کیلوگرم تریاک در تاج کامیون بنزدر چوپانان

ماموران انتظامی چوپانان و گشت پلیس راه، در سه راهی اردکان – چوپانان مقدار ۹۶ کیلو و ۱۵۰ گرم مواد مخدر از نوع تریاک را کشف و ضبط کردند.

به گزارش پایگاه خبری نایین نا؛فرمانده انتظامی شهرستان نایین ضمن اعلام این خبر اظهار داشت: ماموران اتتظامی چوپانان و گشت پلیس راه به یک دستگاه کامیون بنز مشکوک و آن را متوقف کرد.

سرهنگ دوم سوادکوهی، افزود: ماموران در بازرسی از این خودرو مقدار ۹۶ کیلو و ۱۵۰گرم مواد مخدر از نوع تریاک را که در تاج خودرو جاساز شده بود کشف کردند.