چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com
چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com

اجاره املاک سال زراعی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ چوپانان.آشتیان

اطلاع رسانی به مالکین محترم چوپانان ، و آشتیان نسبت به اجاره بها  سال زراعی ۱۴۰۴-۱۴۰۳

میزان اجاره املاک چوپانان

با توجه به نرخ تورم ۴۵٪ و با توجه به افزایش نرخ خرید تضمینی گندم در سال جدیدهر کیلو ۲۰۵۰۰تومان


میزان حداقل اجاره برای امسال‌

با افزایش ۲۳/۵٪از قرار حبه ای ده ملیون و پانصد هزار تومان ۱۰،۵۰۰،۰۰ تومان تعیین شد البته میزان اجاره املاکی که مرغوبیت خاص دارد با توافق مالک و مستاجر تعیین می شود
مخارج قنات کما فی السابق بر عهده مالک است که توسط مستاجر پرداخت می شودو در پایان از میزان اجاره کسر می گردد

میزان اجاره املاک آشتیان  
میزان حداقل اجاره برا ی امسال به توجه به توضیحات مربدط به تورم و نرخ گندم که در بالا ذکر گردید با افزایش ۲۲/۵٪ حبه ای هشت ملیون و پانصد هزار تومان  ۸،۵۰۰،۰۰۰تومان تعیین شد  
مخارج قنات و چاه موتور به عهده مالک است که توسط مستاجر پرداخت و از مبلغ کل اجاره کسر می شود
مالکین محترم توجه فرمایند حتما با مستاجرین خود قرارداد اجاره یا با زارعین خود قرار داد مزارعه برای مدت یکسال تنظیم و به امضا دو نفر شاهد برسانند و این قرار داد را در سابقه املاک خویش بایگانی کنند
حتما یکی از مالکین از 15 مرداد تا آخر شهریور به چوپانان مراجعه کرده قرارداد اجاره یا مزارعه را خودشان امضا و تنظیم کنندو حتما از زمین های کشاورزی اشان خبر بگیرند تا دخل و تصرفی در آنها نشده باشد
خواهشمند است مالکین اگر مایلند با مستاجر خود بنا به دلایلی مبلغ اجاره را کمتر محاسبه کنند قرار داد را با مبلغ تعیین شد بنویسند و تخقیف خود را شفاها به مستاجر اعلام کنند.

بارندگی خوب در منطقه و سهمیه کم برای چوپانان

آمار بارش‌های قابل اندازه گیری ثبت شده در ایستگاه‌های شهرستان نایین طی ۲۴ ساعت منتهی به ساعت ۶:٣۰ صبح جمعه مورخ ۱۴۰۳/۸/۴ (واحد اندازه گیری: میلیمتر)

انارک (خودکار): ٧/۶
نایین: ۲/١
نخلک: ۰/٢

چوپانان۲/۷

آمار بارش های ثبت شده در ایستگاه های بارانسنجی شهرستان خوروبیابانک طی ۲۴ ساعت گذشته تا ۶:۳۰ روز جمعه مورخ ۱۴۰۳/۸/۴
(واحد اندازه گیری: میلیمتر)
 ایراج: 08.2
 جندق:‌08.0
 مصر: 07.5
 اردیب: 07.5
 خور: 07.4
 بیاضه:07.0
 هفتومان:06.3
 خنج: 06.3
 مهرجان: 06.2
 گود: 06.0
 بازیاب: 05.5
 جعفرآباد: 03.0
چاهملک:02.8
 فرخی: 02.5
 گرمه: 02.5
عروسان گلستان:01.0


ترانه و ترانه سرایی در خور و بیابانک

میراث اصلی ترانه در خور و بیابانک، همان چار بیتی های شورآفرین و سراسر عشق و شیدایی است.

به جندق دلبری جانانه دارم
دّری پر قیمت و یک دانه دارم
گرفتارم به دام و دانه ی او
سر ِ کویش چو مرغی لانه دارم


عاشق دلسوخته ی کویری، از  هجر یار می‌نالد، می گرید و می گدازد:

شبی که از عروسون بار کردم
به زیر ِ دشت ِ خور وادار* کردم
به زیر ِ دشت ِ خور پیدا نگشتی
نشستم گریه ی بسیار کردم

سربه جنون می زند،بر لوک خوش می نشیند، بی پروا، عشقش را،به همگان فریاد می کند:

خداوندا سر ِ حوض قلیم
سوار ِلوک ِ زرد ِکاکلیم
اگر خلقون نمی دونی بدونید
اسیر ِ دلبر ِ چارقد گلیم

در هر حال دل با یار است، قفلی می آویزد، گرهی می بندد. قفل با کلید یار و گره به دستان یار گشوده می شود.

نماشومی که او بر باغ بستم
دو دستمال کتون بر تاق بستم
دو دستمال کتون ریشه اش ختایی
بیا اینجا که آخر مال ِ مایی


بخش دیگر، ترانه ها، متل هاوکودکانه های فولکلور منطقه است که پرداختن به آنها مجالی دیگر می طلبد.  اجرای تعدادی از این ترانهٔ ها از جمله کُلاروزه، فردا نوروزه، قصه ی کلکلکو و...  در خورنامه آمده است.

از اینها که بگذریم. یک نام برجسته است. نوشاد نقوی.
نوشاد چهره ی شاخص ترانه سرایی در خور است.
طی سالیان اخیر، نگارنده این سطور، بیش از چهل ترانه و سروده ی نوشاد به گویش خوری و فارسی را نغمه پردازی ، اجرا و ارائه نموده است.
ویژگی ترانه های نوشاد وتحلیل و بررسی آنها به مناسبت های مختلف در خورنامه و نوشاد نامه آمده است.

علی ایحال هنوز نوشاد و آثارش حتی در بین اهل قلم و نظر در خور همچنان ناشناخته است.
  یکی از دلایل این مهم، ناشناختگی مقوله ی موسیقی وعنصر ترانه در منطقه است و دیگری قطع ارتباط نسل جدید با گویش خوری.

بومی سرایان خور، احمد راد امینی، محمد شایگان، لسان الحق طباطبایی  نیز ترانه هایی به گویش خوری دارند.
اغلب، این ترانه ها نغمه پردازی و اجرا شده و در خورنامه قابل دسترسی است.

اما در میان فارسی سرایان منطقه ی خور و بیابانک، ترانه های سپهر طباطبایی، مرتضی غفاری(ساغر)،زهرا وهاب (ساقی)و محمد مستقمی(راهی)  برجسته تر است.

ترانه های راهی اما،به زبان زمانه ی ما و محاوره نزدیکتر است.
روان و دلنشین می سرایدو به سهولت ملودی بر آن می نشیند،
در ترانه های راهی عناصر و ایماژ های کویری کاملا هویداست و شاید  برجسته ترین ویژگی ترانه هایش باشد.
شبهای ستاره باران صحرا، تابستان‌های داغ و تفتیده،باغچه ها و خانه باغها، کوچه باغها، خنکای پشت بام،  تک درختهای کویری، سرمای گزنده شبهای زمستان  و گرمای کرسی شبان یلدایی، همه و همه در ترانه های راهی حضوری درخشان دارند.
غنای حسی ترانه ها و استحکام ادبی آنها از  تسلط راهی به شعر و ادبیات، حکایت ها دارد.
مشکلات عدیده اهالی نغمه و ترانه در چند دهه ی اخیر، محدودیت و ممیزی های گسترده و بی ضابطه در عرصه ی ترانه، این هنر ارجمند و مردمی را دچار رکودو تنزل ساخته و کمتر شاهد ترانه ای مستحکم و ماندگار بوده ایم.

اینها ترانه های راهی را برجسته تر می سازد.امید که بیشتر و بیشتر بسراید.

راهی برجسته ترین ترانه سرای امروز خور و بیابانک است.
نگارنده، تعدادی از ترانه های ایشان را ملودی پردازی و اجرا کرده است.
ای کاش روزی بیاید که این ترانه ها و نغمه های زیبا  با آوازهای خوب و ارکسترهای قوی در سالن های بزرگ کنسرت شنیده شود.
ترانه ها و سروده های کم شنیده شده ی راهی، به مراتب زیباتر و شنیدنی تر هستند از آثار سلبریتی های پر مخاطب شهرهای شلوغ و پر هیاهو با بلیط های کنسرت چند صد هزار تومانی، که به مدد ارباب سرمایه و رسانه همواره بر صدر می نشینند.


تو آسمون شهر من شب‌ها ستاره بارونه
هر کی بخواد از اون ستاره‌ها بچینه می‌تونه
یکی از اون ستاره‌های روشنش مال منه
یه چشمه که شب تا سحر ففط به دمبال منه
ستاره‌های باحیا روزا تو خونه می‌مونن
تو تاریکی بیرون میان تاعشقشونا ببینن                   
                        

اون تابسّونای داغو یادته؟
عزیزم اون کوچه باغو یادته؟
خوابیدن رو پشت بومو یادته؟
راسشو بگو کدومو یادته؟
                             

.... صدای تخمه خوردن نیس زیر کرسی یلدا
«صدایی گر شنیدی تق تق سرما و دندونه»
من و چشم انتظاری،تاهمیشه سرنوشت این بود
شبم انگار بی‌پایونه،این شب بی‌خروسخونه
                        

یه تک‌درختی تو کویر
می‌خوام تو سایه‌ت بیشینم
https://t.me/bomavaha
دلم می‌خواد خورشیدِتو
ازلای برگات ببینم

تو پنجه‌های آفتابیت
دلم می‌خواد لونه کنم
سر بذاری تو دومنم
تاموهاتو شونه کنم
                    
                
دل تو دلم نبود نبود
روزی که پروازی شدم
اون روزی که با جوجه‌ها
تو کوچه همبازی شدم
https://t.me/bomavaha
خورنامه

نقره ظرف باستانی وایکینگ ها از نخلک است

ظرف باستانی مربوط به دوران وایکینگ‌ها، ایرانی از آب درآمد

مجموعه Galloway Hoard یا «دَفینه گالووی» بیش از یک دهه پیش در اسکاتلند کشف شد. محققان به‌تازگی نکاتی درباره یکی از ظروف این مجموعه دریافته‌اند. این ظرف نقره‌ای با نقوش خاص خود در معدن نقره‌ای در ایران کشف و در دوران وایکینگ‌ها، بیش از هزار سال پیش، به آن سمت دنیا منتقل شده است. 

به گزارش نشریه گاردین، مجموعه Galloway Hoard درحال‌حاضر غنی‌ترین مجموعه از آثار باستانی مربوط به عصر وایکینگ‌ها است که سال ۹۰۰ پس از میلاد مسیح در زیر زمین دفن و سال ۲۰۱۴ در مزرعه‌ای در اسکاتلند کشف شد. اخیراً جزئیات بیشتری درباره یکی از ظرف‌های نقره‌ای دردار این مجموعه منتشر شده که ریشه غرب آسیایی و ایرانی آن را نشان می‌دهد.

نقره به‌کاررفته در ساخت این ظرف از معدنی در اصفهان امروزی استخراج شده است

سال ۲۰۱۴ زمانی که این ظرف نقره‌ای پیدا شد، هنوز در پارچه‌های مخصوص خود پوشیده شده بود و سطح آن فقط از طریق اشعه ایکس قابل‌مشاهده بود. در ادامه دانشمندان توانستند با استفاده از فناوری لیزری بخشی از خوردگی‌های سبز رنگ روی بدنه را تمیز کنند تا جزئیات بیشتری از نقوش روی ظرف مشخص شود.

اکنون محققان می‌گویند نقوش موجود روی این ظرف نقره‌ای شامل تاج‌ها، محراب‌های آتشین و موجوداتی ازجمله پلنگ و ببر است. این نقش‌واره‌ها احتمالاً به دین زرتشتیان، دین رسمی امپراتوری ساسانی و آخرین حکومت ایران قبل از اسلام، مرتبط می‌شوند. تجزیه‌وتحلیل‌ها نیز نشان می‌دهند نقره به‌کاررفته در ساخت این ظرف از نقره معادن ایران استخراج شده است. گمان می‌رود این نقره از معدن نخلک که اکنون در استان اصفهان قرار دارد، به دست آمده باشد. 

دکتر «مارتین گلدبرگ»، از موزه ملی اسکاتلند، دراین‌باره می‌گوید برخی از اشیای مجموعه Galloway Hoard مانند همین ظرف نقره‌ای از بقیه اشیا متمایز بودند و آنالیز علمی نیز این موضوع را اثبات کرده است. به گفته دکتر گلدبرگ، این ظرف نقره‌ای سفری شگفت‌انگیز داشته و از ایران به جنوب غربی اسکاتلند رسیده است.

مجموعه Galloway Hoard قرار است مدتی طولانی در موزه ملی اسکاتلند در ادینبرو در معرض دید عموم قرار بگیرد

چهار پلنگ در یک تصویر در عباس آباد چوپانان!!!

اگر فرض را بر این بگیریم که غیر از این چهار تا ده تا پلنگ دیگر نیز در جاهای دیگر پناهگاه عباس آباد پرا کنده هستند و هر پلنگ در یک هفته یک بز کوهی یا ۴ تا خرگوش را باید شکار کند تا شکمش سیر شود و تعداد پلنگ ها را ۱۵ تا فرض کنیم معنی آن این است که در هر هفته۱۵ بز کوهی و یا ۶۰ خرگوش شکار این پلنگ ها می شود یعنی در ماه ۶۰ بز کوهی و
یا ۲۴۰ خرگوش در سال ۷۲۰ بز کوهی یا ۸۵۰۰ خرگوش

آیا وجود پلنگ اینقدر ضروری است ؟
آیا حمایت از پلنگ ها ظلم به بز های کوهی نیست؟

چه فرق می کندپ

که پلنگ چهار پا بز کوهی را بخورد یا پلنگ دوپا؟

ثبت تصویر جدیدی از چهار پلنگ ایرانی در عباس‌آباد اصفهان

 تصویر جدیدی از چهار پلنگ ایرانی در عباس‌آباد اصفهان

۲۸ تیر ۱۴۰۳، ۱۰:۵۱
کد خبر: 85541905
ثبت تصویر جدیدی از چهار پلنگ ایرانی در عباس‌آباد اصفهان

اصفهان - ایرنا - اداره کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان از ثبت تصویر جدیدی از چهار قلاده پلنگ ایرانی در پناهگاه حیات وحش عباس‌آباد نایین خبر داد.

به گزارش ایرنا، اداره کل حفاظت محیط زیست اصفهان روز پنجشنبه اعلام کرد: اداره حفاظت و مدیریت حیات وحش استان با همکاری کارکنان و محیط‌بانان پناهگاه حیات وحش عباس‌آباد و شهرستان نایین، تصویر خانواده‌ای از گونه کمیاب پلنگ ایرانی در این پناهگاه را با بکارگیری دوربین‌های تله‌ای برای چندمین بار ثبت کردند.

رییس اداره حفاظت و مدیریت حیات وحش و موزه تاریخ طبیعی و ذخائر ژنتیکی استان اصفهان گفت: با توجه به کاهش پلنگ در بسیاری از زیستگاه های کشور، پایش جمعیت و راهکارهای حفاظتی این گونه حائز اهمیت است

نتیجه پیگیری سهام تعاونی های کشاورزی

نوشته زیر نتیجه فعالیت و شکایت یکی از هموطنان لرستانی است که برای زنده کرده سهام شرکت تعاونی خودشان  انجام داده اند
سید محمد احمدیان موسوی 

با سلام و خدا قوت
بنده نتیجه پیگیریهای مداوم خودم رو در طول حدودآ یکسال و هشت ماه رو جمع بندیی کردم و خاستم مثل همیشه راویی این حقایب شما باشید. من تحقیق خودم رو پایین هم صفحه میزنم که شما به اطلاع بقیه برسونید. با تشکر سید محمد احمدیان موسوی
.
.
به نام خدا
سلام
بعد از پیگیری های زیاد در تعاون روستایی مرکزی کشور (تهران) درخاست بنده رو از طریق ارسال یک ابلاغ به اداره مرکزی تعاونی استان لرستان منتقل کردند، که طی مدت چندروز از اداره تعاون مرکزی لرستان با من تماس گرفتن که فلان روز با مدارکم به دبیرخانه اداره مراجعه کنم.روزیی که اونجا رفتم،به بنده گفتند که تعاونی بخش شما با ریاست...... فعال میباشد و دیگه جواب درستی به بنده ندادن، و منو به ریاست اداره ارجاع دادند، زمانی که به دفتر ریاست و معاون اداره مرکزی تعاون روستایی استان لرستان مراجعه کردم با رفتار و برخورد سرد و با لحن کنایه و تمسخر رئیس و همچنین معاون اداره مرکزی تعاون روستایی لرستان مواجه شدم که منو دست به سر کردن.
ولی دست بردار نبودم و در آخر به این جمع بندیی رسیدم که تعاونیهای روستایی کشور به دلیل نبود افراد صالح و با سود و منفعت شخصی افرادیی انگشت شمار از جمله وزیران اقتصاد و مدیران منفعت طلب(دولتهای پیشین) آن دوره و به دلیل نداشتن سواد اقتصادی و بی کفایتی نمایندگان ملت در مجلس بعد از ادقام با وزرتخانه ثانی به نوعی باعث تعطیلی تعاونیها میشوند.زبان ساده تر مثال زمانی کود (انواع کود شیمیایی یا..)را بصورت آزاد در بازار عرضه کردند با همان نرخ هم به تعاونیها برای مصرف کشاورز واگذار کردند و با قطع یارانه محصولات مورد نیاز کشاورز این تعاونیها را در حقیقت بدون کارایی کردند.
*☆★اینجا اینو اضافه کنم که در زمان تصویب این لایحه وزیر و مدیران وقت برای متضرر نشدن سهامداران تعاونیهای روستایی کشوردر عوض تصمیم بر واگذاری سهام شرکتها و کارخانجات بزرگ و دولتی را به افراد سهامدار تعاونیهای روستایی کشور داشتند،که در زمان تحویل سهام هم با بی اطلاعی سهامداران و کشاورزان سهام ها به افراد خاصی در هر استان واگذار شدند که بعدآ معلوم شد این افراد ن جزع کشاورزان نه جزع سهامداران تعاونیهای روستایی کشور نبودند بلکه از نزدیکان آشنایان و افراد انتخاب شده مسئولین اداره تعاون روستایی هر استان بوده،که با اطلاع دادن به این افراد و اعلام نام و مشخصات این افراد به جای کشاورزان و سهامداران واقعی تعاونیهای روستایی کشور به دولت سود کلان و رانت فراوانی را نصیب خود و اطرافیان خود کردند.*☆★
{این مطلب را یکی از کارمندان قدیمی و با شرف اداره مرکزی تعاون روستایی به صورت خصوصی و مخفیانه به بنده اطلاع داد}
قشر کشاورز هم بخاطر درگیر نشدن با روند اداریی و مشکلات فراوان دیگر پیگیریی نکردند، و در آخر اینکه تنها راه رسیدن به سرمایه و مطالبات کشاورزان فقط و فقط با حضور جمعی سهامداران است اگر سهامداران هر استان به صورت جمعی به اداره تعاونی همان استان مراجعه کنند مطمنن به نتیجه میرسند، فراموش نکنید سهامداران تعاونیهای روستایی کشور جمعیتی صدها هزار نفریی یا ده ها میلیونی دارند.
ارادتمند همگی شما سیدمحمد احمدیان

مادر خوانده بهتر است یا پدرخوانده؟

نوشته: ابوالقاسم مستقیمی

اخیراً به صورت نا خودآگاه و با مطالعه مطالب گروه خبرگزاری چوپانان و کانال تلگرامی امرین( هادی مقیمی ) متوجه شدم که جناب مرتضوی قصد تغییر موقعیت سیاسی چوپانان را دارند و تصمییم گرفته اند چوپانان را از حوزه بخش انارک خارج و به شهرستان خور و بیابانک ادغام نمایند

ایشان وعده بخشداری شدن چوپانان را هم در لابلای نوشته های خود به مردم داده اند
چند سوُال برای من مطرح است
۱- آیا این تغییر موقعیت سیاسی واقعاً به نفع چوپانان تمام می شود؟
۲- چوپانان مانند فرزند خوانده ای است که نه پدر اورا فرزند واقعی خود می داند و نه مادر اورا به عنوان فرزند پذیرفته است
انارکی ها هیچوقت چوپانان را یک روستای واقعی انارک ندانسته و از نخلک به طرف شرق را ویاوانک می دانند و به همین علت همیشه چوپانان را رقیب خود دانسته و هر جا توانسته اند مانع رشد چوپانان شده اند
و اما مردم خور و فرخی و جندق و چاهملک و ایراج و...نیز مردم چوپانان را مردمی بی دین و مثل انارکی ها که ورپا می شاشند می دانند و اصولا دین و مذهب مردم چوپانان را متفاوت می دانند و آنها را خوری نمی شناسند
نائینی ها هم که از محمدیه به طرف شرق را اصلاً آدم حساب نمی کنند و نائین را فقط کوهستان ها و محمدیه و بافران و مزرعه شاه  می دانند
البته واضح است که چوپانان برای نائین گاو شیرده است که بتوانند بودجه های حفاظت محیط زیست و بخش کشاورزی را برای شهرستان بگیرند و سر انگشتی از بودجه را نیز برای خالی نبودن عریضه به چوپانان اختصاص دهند
اما خوری ها دشت چوپانان را به عنوان سفره آب زیر زمینی غنی می دانند که می توانند با حفر چاه در گوشه های این دشت  بخشی از مشکلات آبی خور را حل کنند
 آیا رویا بخشداری به چوپانان و روستاهای ایراج و هفتومان و گرمه منطقی می باشد در حالیکه جندق و فرخی بخشداری ندارد و آیا ادغام چوپانان به خور سبب بخشداری جندق نمیشود؟
الیته درست است که الان بخشی از امور اداری ما دست خور و بخشی زیر نظر نائین است اما باید دقیق بررسی شود که باقی ماندن زیر سلطه کدامیک بهتر است پدر خوانده بهتر است یا مادر خوانده
به هر حال ما اهالی چوپانان باید در این مورد دقت نمائیم که برای خارج شدن از چاله بدرون چاه سقوط نکنیم

ﺷﺎﻋﺮﯼ ﺍﺯ ﺩﯾﺎﺭ ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ

ﺭﺍﻫﯿﻢ ﻫﻤﻘﻄﺎﺭ ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ
ﺷﺎﻋﺮﯼ ﺍﺯ ﺩﯾﺎﺭ ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ
ﺩﺍﺭ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﻣﯽﺯﻧﻢ ﻓﺮﯾﺎﺩ
ﮐﺎﯾﻦ ﻣﻨﻢ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺩﺍﺭ ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ
ﻧﯿﮏﺑﺨﺘﻢ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﯽﭼﺮﺧﺪ
ﺑﺨﺖ ﻣﻦ ﺑﺮ ﻣﺪﺍﺭ ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ
ﺑﺎﺯ ﺳﺎﻟﯽ ﯾﮑﯽ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﻫﻨﻮﺯ
ﻣﯽﺷﻮﻡ ﺭﻫﺴﭙﺎﺭ ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ
ﺩﻝ ﻣﻦ ﺧﻮﻥ ﺷﺪﻩﺳﺖ ﺩﺭ ﻏﺮﺑﺖ
ﻣﺜﻞ ﻗﻠﺐ ﺍﻧﺎﺭ ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ
ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯽﺩﺍﺭﺩﻡ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻏﺮﺑﺖ
ﯾﺎﺩ ﭘﯿﺮﺍﺭ ﻭ ﭘﺎﺭ ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ
ﯾﺎﺩ ﺁﻥ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﻫﻤﺒﺎﺯﯼ
ﺩﺭ ﺩﻕ ﻭ ﺭﯾﮕﺰﺍﺭ ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ
ﯾﺎﺩ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺧﻮﺵ ﮐﻪ ﮔﺬﺷﺖ
ﺑﺮ ﻟﺐ ﺟﻮﯾﺒﺎﺭ ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ
ﯾﺎﺩ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﮐﻪ ﺧﻔﺘﻪﺍﻧﺪ ﺁﻧﮏ
‏«ﭘﺎﺗﻠﻮ ‏» ﺩﺭ ﻣﺰﺍﺭ ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ
ﻋﺸﻖ ﮔﻞ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﺁﻥ ﺩﻡ
ﮐﻪ ﺷﺪﻡ ﻣﻦ ﺩﭼﺎﺭ ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ
ﭘﻨﺞ ﻫﻤﺨﻮﻥ، ﻫﻤﻪ ﻣﺤﻤّﺪ ﻧﺎﻡ
ﺑﻮﺩﻩ ﺑﻨﯿﺎﻥﮔﺬﺍﺭ ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﮐﻪ ﺧﻮﺵ ﺳﺨﻦ ﺍﺳﺖ
‏« ﺣﺎﺝ ﻣﻤّﺪﻋﻠﯽ ‏» ﻧﯿﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ
ﺍﻭ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺯﻣﺮﻩﯼ ﻗﺪﯾﻤﯽﻫﺎﺳﺖ
ﺍﺯ ﻧﯿﺎﮐﺎﻥ ‏«ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﯽ‏» ﻫﺎﺳﺖ
ﺩﯾﮕﺮﯼ ‏« ﺣﺎﺝ ﻣﻤّﺪ ‏» ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﺪﺑﯿﺮ ﺍﻭﺳﺖ ﮐﺎﺭ، ﺗﻤﺎﻡ
ﭘﯿﺮ ﺗﺪﺑﯿﺮﻫﺎ ﺟﻮﺍﻥ ﻭﯼﺍﻧﺪ
‏« ﺯﺍﻫﺪﯼ‏» ﻫﺎ ﻧﻮﺍﺩﮔﺎﻥ ﻭﯼﺍﻧﺪ
‏«ﻣﻨﺪﻟﯽﯼِ ﻣﺤﻤّﺪ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ‏»
ﻣﺮﺩ ﻫﻤّﺖ، ﺧﺰﺍﻧﻪﯼ ﺯﺭ ﻭ ﺳﯿﻢ
ﺍﻭ ﮐﻪ ﺑﻨﯿﺎﻥﮔﺬﺍﺭ ﺷﺎﺩﯼﻫﺎﺳﺖ
ﺟﺪّ ﭘﺮ ﺑﺮﮐﺖ ‏« ﻋﻤﺎﺩﯼ‏» ﻫﺎﺳﺖ
‏« ﻣﻤّﺪ ِ ‏» ﭘﻮﺭ ‏« ﺣﺎﺝ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ‏»
ﭼﺎﺭﻣﯿﻦ ﺗﻦ ﺯ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﺁﮔﺎﻩ
ﺍﻭ ﺩﻭ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺭﺍ ﺷﺪﻩﺳﺖ ﻧﯿﺎ
ﻫﻢ ‏« ﺭﺣﯿﻤﯽ ‏» ﻭ ﻫﻢ ‏«ﺑﻘﺎﯾﯽ ‏» ﻫﺎ
‏« ﻣﺪ ﺑﺎﻗﺮ ‏» ﮐﻪ ﭘﻨﺠﻤﯿﻦ ﺑﺎﺷﺪ
ﻫﺴﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻮﺏ ‏«ﺣﺎﺝ ﻣﻤّﺪ ‏»
ﻣﺮﺩ ﺗﺪﺑﯿﺮ ﻭ ﺗﯿﺰﺑﯿﻨﯽ ﺑﻮﺩ
ﺯﯾﻦ ﺟﻬﺖ ﺷﻬﺮﺗﺶ ‏« ﺍﻣﯿﻨﯽ‏» ﺑﻮﺩ
ﺭﺍﺩﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺧﺮﺩ ﻣﺜﻞ ﺍﺳﺖ
ﭘﺪﺭ ﻣﻦ ‏« ﺟﻨﺎﺏ ﺷﯿﺦ ﺷﻞ ‏» ﺍﺳﺖ
‏«ﺷﯿﺦ‏» ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭ ﺷﺪﻩﺳﺖ ﮐﻨﯿﺖ ﺍﻭ
ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﺪﺭ ﺷﺒﯽ ‏«ﺷﯿﺨﻮ ‏»
ﺷﻠﯽﺍﺵ ﻫﻢ ﺯ ﭘﺎﯼ ﻟﻨﮕﺶ ﺑﻮﺩ
ﻟﻨﮕﯽ ﺍﺯ ﻟﻮﻟﻪﯼ ﺗﻔﻨﮕﺶ ﺑﻮﺩ
ﺩﺭ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﻦ
ﺑﻪ ﺷﮑﺎﺭ ﺍﺯ ﭘﯽ ‏« ﮐَﻞ ‏» ﻭ ‏« ﭘﺎﺯﻥ ‏»
‏«ﺷﯿﺦ ‏» ﮔﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﺧﻮﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﺧﻮﺩ ﺷﮑﺎﺭ ﺗﻔﻨﮓ ﺧﻮﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﻟﯿﺰ ﺧﻮﺭﺩﻩﺳﺖ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺷﮑﺎﺭ
ﺷﺪﻩ ﻧﺎﮔﻪ ﺑﻪ ﺗﯿﺮ ﻏﯿﺐ ﺩﭼﺎﺭ
ﺯﺧﻢ ﺗﯿﺮﺵ ﺑﻼﯼ ﺟﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩﺳﺖ
ﺩﻭ ﺳﻪ ﺳﺎﻟﯽ ﺍﺳﯿﺮ ﺁﻥ ﺑﻮﺩﻩﺳﺖ
ﻟﺬّﺕ ﺻﯿﺪ ﺧﻮﺵ ﺷﮑﺴﺘﺶ ﺩﺍﺩ
ﺷﺼﺖ ﺳﺎﻟﯽ ﻋﺼﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﺩﺍﺩ
ﺁﻥ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻗﺪﯾﻢ
ﺭﻫﺰﻧﯽ ﮔﺸﺖ ﺗﻮﯼ ﻗﻠﻌﻪ ﻣﻘﯿﻢ
‏« ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺧﺎﻥ ﺑﺎﺻﺮﯼ‏» ﻧﺎﻣﺶ
ﮐﺎﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﺮ ﮐﺎﻣﺶ
‏« ﺭﻣﻀﺎﻥ‏» ﺩﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ
ﺩﺧﺘﺮ ‏« ﻣﻤّﺪ ِ ﺣﺎﺝ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ‏»
ﺷﺪﻩ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﭼﻮﻥ ﻗﻤﺮﺵ
ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯾﺶ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ
ﭼﻮﻥ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺑﺪﻫﺪ
ﺳﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺎﻥ ﺩﺯﺩ ﻧﻬﺪ
ﭘﯿﺶ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﻓﺖ ﻧﺨﺴﺖ
ﺍﻭ ﺯ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﯾﺶ ﯾﺎﺭﯼ ﺟﺴﺖ
ﺷﻮﺭ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺷﻮﺭ ﺭﺍﻩ ﮔﺸﻮﺩ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﭼﻨﯿﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ :
ﮐﻪ ‏«ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﻫﺴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺟﻔﺖ ‏»
‏« ﺣﺎﺝ ﻣﻤّﺪﻋﻠﯽ‏» ﻧﯿﺎﯾﻢ ﮔﻔﺖ
ﺷﻮﺭ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺷﺪ ﮔﺰﯾﻨﺶ ِﺷﺎﻥ
ﭘﺴﺮ ‏« ﺣﺎﺝ ﻣﻨﺪﻟﯽ ﺭﻣﻀﺎﻥ ‏»
ﯾﮏ ﻗﺒﺎﻟﻪ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﻧﺸﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ
ﺯﯾﺮ ﮔﻨﺪﻡ ﺷﺒﯽ ﻧﻬﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ
ﺗﺎ ﮐﻪ ﮐﻬﻨﻪﻧﻤﺎ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﺁﯾﺪ
ﺧﺮ ﺷﻮﺩ ﺧﺎﻥ ﺑﺪﯾﻦ ﮐﻠﮏ ﺷﺎﯾﺪ
ﺍﯾﻨﭽﻨﯿﻦ ‏«ﺷﯿﺦ‏» ﺷﻮﻫﺮ ﺍﻭ ﺷﺪ
ﭘﺪﺭ ﺑﻨﺪﻩ ﻫﻤﺴﺮ ﺍﻭ ﺷﺪ
ﭼﻮﻥ ‏«ﺧﺪﯾﺠﻪ‏» ﻋﺮﻭﺱ ﺑﺎﺑﺎ ﺷﺪ
ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺯﺍﯾﻤﺎﻥﻫﺎ ﺷﺪ
ﺩﺭ ﭘﯽ ﺯﺍﯾﻤﺎﻥ ﻧﺎﻫﻨﺠﺎﺭ
ﮔﺸﺖ ﻧﺎﻣﺎﺩﺭﯼ ﻣﻦ ﺑﯿﻤﺎﺭ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ‏«ﺷﯿﺦ ﺷﻞ‏» ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﮐﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺷﻮﺩ ﺯ ﻧﻮ ﺩﺍﻣﺎﺩ
ﻫﻤﺴﺮﯼ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﮏ
ﻫﻤﺴﺮﯼ ﺧﻮﺏ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻭ ﺗﮏ
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺍﺯ ‏« ﻏﻼﻣﺮﺿﺎﯾﯽ ‏» ﻫﺎ
‏« ﻃﺎﻫﺮﻩ ‏» ﺩﺧﺖ ‏« ﮐﺮﺑﻼﻣﯿﺮﺯﺍ ‏»
ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ‏«ﯾﻐﻤﺎﯾﯽ ‏»
ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺷﮑﯿﺒﺎﯾﯽ
ﺩﺧﺖ ‏« ﻣﯿﺮﺯﺍ ﺍﺑﻮﺍﻟﺤﺴﻦ ﺳﻠﻄﺎﻥ ‏»
‏« ﮔﻮﻫﺮ‏» ﺵ ﻧﺎﻡ، ﺧﻮﺍﻫﺮِ ‏« ﺩﺳﺘﺎﻥ ‏»
ﺑﻮﺩ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻧﻮﺍﺩﮔﺎﻥ ‏« ﻫﻨﺮ ‏»
ﭘﻮﺭ ‏« ﯾﻐﻤﺎ ‏» ﺷﻬﯿﺮِ ﻧﺎﻡﺁﻭﺭ
ﺷﺎﻋﺮِ ﺧﻮﺵﺳﺨﻦ، ﺍﺩﺏﭘﺮﻭﺭ
ﮐﻪ ﻧﯿﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ
ﻫﺴﺖ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﻋﺮﯼ ﻭ ﻃﺒﻊ ﺳﺨﻦ
ﻫﻢ ﺯ ‏« ﯾﻐﻤﺎ ‏» ﻭ ﻫﻢ ‏« ﻫﻨﺮ‏» ﺩﺭ ﻣﻦ
ﺗﺎ ﺷﻮﺩ ﺫﻭﻕ ﺷﻌﺮ ﯾﺎﻭﺭ ﻣﻦ
ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﺷﺪﻩﺳﺖ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ
ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﯽﺳﻮﺍﺩ ﺑﻮﺩ ﻭﻟﯿﮏ
ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺑﺮ ﭼﮑﺎﻣﻪﻫﺎ ﺑﺪ ﻭ ﻧﯿﮏ
ﻧﻮﺣﻪﻫﺎ، ﻫﺠﻮﻫﺎﯼ ‏«ﯾﻐﻤﺎ ‏» ﺭﺍ
ﻣﯽﺷﻨﯿﺪﻡ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺻﺒﺢ ﻭ ﻣﺴﺎ
ﭘﺪﺭﻡ ﻧﯿﺰ ﺳﻬﻢِ ﭘﺮﻭﺭﺷﯽ
ﺩﺍﺷﺖ ﺩﺭ ﻃﺒﻊ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺷﯽ
ﺧﻮﺏ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﺪ ﻫﺮ ﺩﻡ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ
ﺳﻌﺪﯼ ﻭ ﻣﻮﻟﻮﯼ ﻭ ﺣﺎﻓﻆ ﺭﺍ
ﺯﯾﻦ ﺩﻭ ﺳﻮ ﻃﺒﻊ ﻣﻦ ﺷﮑﻮﻓﺎ ﺷﺪ
ﺷﻌﺮ ﻣﻦ ﺧﻮﺏﺗﺮ ﺯ ‏« ﯾﻐﻤﺎ‏» ﺷﺪ
ﺷﺎﻋﺮﻡ ﻣﻦ ﺯ ﺗﺨﻤﻪﯼ ‏«ﯾﻐﻤﺎ ‏»
ﭼﻮﻥ ﭘﺪﺭ ﭼﯿﺮﻩ ﺩﺭ ﻫﺠﺎ ﻭ ﺛﻨﺎ
ﺷﺎﻋﺮِ ﺭﻭﺳﺘﺎﯼ ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ
ﮐﺮﺩﻩ ﮔﻞ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ
ﻋﻬﺪ ﺑﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺗﺎ ﻧﻔﺲ ﺩﺍﺭﻡ
ﺑﺪﻭﻡ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ
ﮔﺮﭼﻪ ﺭﺍﻧﺪﻩ ﻣﺮﺍ ﺯ ﺩﺍﻣﺎﻧﺶ
ﻣﺎﻧﺪﻩﺍﻡ ﺁﺷﻨﺎﯼ ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ
ﻣﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ، ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭ ﺳﻮﮔﻨﺪ !
ﺁﺭﺯﻭ ﺟﺰ ﺑﻘﺎﯼ ﭼﻮﭘﺎﻧﺎﻥ
ﻫﺴﺖ ﺗﺎ ﺟﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﻦ، ﻗﻠﻢ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ
ﻣﯽﺳﺮﺍﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ چوپانان
راهی چوپانانی ﻧﻮﺍﺩﻩ ﯾﻐﻤﺎﯼ ﺟﻨﺪﻗﯽ

علل افتادن سیل در قنات

علل افتادن سیل در قنات
معمولا سیل در میله های چاهایی کا در مسیر سیل قرار می گیرند این خسارت را ایجاد می کند و علل مختلفی دار
۱- بسته نبودن اصولی درب چاه
بعض اوقات افرادی برای کنجکاوی یا کشیدن آب از چاه درب چاه را می گشایند و حتی از قرار دادن درب چاه روی آن دوباره خودداری می کنند
۲-فرسایش خاک محافظ دور میله چاه
صاحبان قنات لازم است با حمل خاک رس قوی دور دهانه چاه را چند متری خاک ریزی کنند و بکوبند تا این مشکل حل شود با وجود لودر و کمپرسی و غلطک انجام این کار آسان است
۳-موش های صحرایی علاقه زیادی به حفر لانه در اطراف دهانه چاه ها دارند و همین حفره ها سبب نفوذ آب به داخل قنات می شود پس هر سال باید این لانه هابا طعمه گذاری از بین برود و لانه ها با خاک پر شود
۳- ریشه پوسیده گیاه خار شتری خشک در اطراف چاه ها که باعث نفوذ سیل به داخل قنات می شود
برای این کار در چاه هایی که محل رویش گیاهان ریشه بلند هستند بهتر است خاک ریز دومی با فاصله از خاک ریز اول دور میله چاه ایجاد شود