چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com
چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com

دشتبان ،حافظ کشتزارها

دشتبان ،حافظ کشتزارها 


c 

دشتبان ، حافظ کشتزار های چوپانان

           نویسنده: نسل سومی

بعد از انتشار این مقاله یکی از همشهریان اهل مطالعه تذکرات زیر را در باره اشتباهات مقاله ارائه فرمودند که بدینوسیله اصلاح می شود :

نام دشتبان حسن، معروف به کبلا حسن است ایشان فرزند علی غوغ است که علی غوغ نیز چندین سال در چوپانان با کبلا حسن زندگی می کرده و به همین علّت اورا حسن علی غو می نامیدند . از تذکرات این همشهری عزیز سپاسگزارم

یکی از مشاغل سنتی در چوپانان و روستا های منطقه دشتبانی بوده است که امروزه به کلی فراموش شده است .

دشتبان فردی بود که از هنگام  روشنی روز تا غروب آفتاب در دشت یا کشتزار حضور داشت و مواظبت از کشتزارها می کرد تا اگر حیوانی یا انسانی به کشتزارها تجاوز نمود، جلو تجاوزش گرفته شود . البته در چوپانان قرار بوده که اطراف کشتزار ها خصوصا بهاره کاری دیوار شود که این کار تا حدودی نیز انجام شده به طوریکه آثار دیوار چینه ای در قسمت شمال شرقی تا کوه دشت کشیده شده و در بخش سمت انارک این کار کمتر انجام پذیرفته در قدیم گله های شتر و جانوران و حیوانات وحشی به کشتزار ها حمله می کردند که لازم بوده هر طور که می شود جلو این حیوانات گرفته شود. البته در بعضی قسمت ها نیز از سیم خار دار استفاده شده است.که یکی از وظایف دشتبان فراری دادن این حیوانات بوده است . یا هنگامی که پرندگان مثل گنجشک ها و کلاغها به محصولاتی مثل ارزن و خرما و غیره حمله می کردند دشتبان با ایجاد صدا های غیر عادی و زدن تیر با تفنگ دهن پر مانع مزاحمت آنها می شده است ، یکی دیگر از آفت های مزارع خصوصا در تابستان تجاوز بچه ها یا آدمهای بزرگی بود که به مزارع دستبرد می زدند و دشتبان مانع حضور این افراد در دشت   می‌شد .

امّا قدیمی ترین و با سابقه ترین دشتبان چوپانان و شاید آخرین دشتبان چوپانان کربلا حسنعلی افضل بود .

حسنعلی از مهاجران جندق به چوپانان است که به اتفاق خانواده همسرش به چوپانان هجرت کرده بود و شغل دشتبانی را انتخاب نموده بود هر چند که به عنوان مباشر و امانتدار خاندان برادران،املاک آنها را سرپرستی می نمود.امّا در تمام طول روز در دشت چوپانان حضور فعال داشت و به انجام وظیفه می پرداخت . دستمزد دشتبان به صورت سالیانه از روی خرمن و محصولات به دشتبان پرداخت می شد که من از کم وکیف آن بیخبرم .

کربلایی حسنعلی مردی متدین و معتقد بود من بارها او را در هنگام اذان ظهر در دشت چوپانان مشاهده کرده بودم که به محض ظهر شدن وضو می گرفت و با صدای بلند در هر مکانی که بود اذان می گفت ، در اذان حسنعلی شعاری توجّه مرا جلب می کرد او وقتی به شعار چهارم اذان می رسید در مرتبه اول اشهد ان علی ولی الله را می گفت و در مرتبه دوم اشهدان علی اولیا الله یا لفظی شبیه به این را با توجه به اعتقاداتش بیان می کرد. و نماز را به پا می داشت .او در ایّام جوانی به کربلا مشرف شده بود.

به خاطر دارم که در ماه مبارک رمضان در سرما و گرما در هنگام سحر به پشت بام می رفت و مناجات سحری می خواند و دله می کوفت تا هر کس در خواب افتاده، برای خوردن سحری بیدار شود.او یکی از نماز خوانان مسجد چوپانان بود.

مادر همسر او زهرا بگم بانویی متقی و مؤمنه و پرهیزگار بود و مورد احترام همه زنها بود و بیشتر زن های مالکین از خدمات او در حمام چوپانان بهره می بردند . زهرا بگم بعدا مجددا به جندق برگشت و باقی عمرش را در جندق سپری کرد خداوند او را بیامرزد .

یکی از مشکلات کربلا حسن در دشت چوپانان جوانان محصلی بودند که در تابستان ها به علت بیکاری و عدم سرگرمی و برای فرار از گرما به دشت پناه می آوردند و اکثراً قلباسنگی در دست داشتند و زیر درخت های توت گنجشک شکار می کردند و همینکه چشم حسنعلی را دور می دیدند به مزارع بهاره حمله می کردند و میوه ای را سرقت می نمودند که حسنعلی برخورد شدیدی با این گروه از بچه ها داشت بوته خاری را می کند و با سرو صدا ی زیاد که معمولا کلماتش نا مفهوم بود با صدای بلند و تیزی آنها را می راند و اگر بچه ای پرروگری می کرد و حسنعلی به او می رسید دو سه بار بوته خار به دست و پای او نواخته می شد که به همین علّت بچه ها از او خیلی وحشت داشتند و به علت همان داد و فریادهایش او را حسنعلی قو می نمایدند.و همین نامگذاری سبب لقبی برای او شده بود.

حسنعلی مردی بسیار باهوش و دقیق بود و به احتمال زیاد همسر او نیز از بهره هوشی بالایی برخوردار بود چون در کارهای منزل و صنایع دستی مهارت داشت به همین علّت فرزندان حسنعلی در درس خواندن موفق بودند و با اینکه خیلی تلاش نمی کردند امّا به علت هوش بالا موفقیت های خوبی کسب می کردند.

حسنعلی در دوران کهولت شغل دشتبانی را رها کرد و به کشاورزی و دامداری پرداخت . یادش گرامی باد .

 هرچند که نوشته من خیلی ناقص است اما امیدوارم فرزندان آن بزرگواردر زنده نگهداشتن یاد او تلاش نمایند .