چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com
چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com

جاساز حرفه ای تریاک در دیفرانسیل کامیون

درمحور چوپانان - نایین؛

جاساز حرفه ای تریاک در دیفرانسیل کامیون

جعبه دیفرانسیل کامیون آغشته به 55 کیلوگرم تریاک در اصفهان کشف شد.

به گزارش خبرگزاری صداوسیما، مرکز اصفهان؛ رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر استان اصفهان گفت: ماموران یگان تکاوری پلیس اصفهان حین کنترل خودروهای عبوری در محور چوپانان – نایین به کامیون کشنده مشکوک شدند و در بازرسی از جعبه دیفرانسیل کامیون این مقدار تریاک که ماهرانه جاسازی شده بود را کشف کردند.

سرهنگ غلامحسین صفری افزود: سوداگر مرگ دستگیر و پس از تشکیل پرونده به مراجع قضائی تحویل شد.

کنجد بکاریم قیمت آن از برنج بالاتر است


کنجد بکاریم قیمت آن از برنج بالاتر است


دیروز برای خرید کنجد به مغازه ای رفتم قیمت کنجد پوست کنده کیلویی ۳۸۰۰۰ تومان و کنجد پوست دار کیلویی ۳۳۰۰۰ تومان بود
کنجد مرا به یاد دوران نوجوانی‌ام انداخت در تابستان های گرم چوپانان  وقتی تعطیلات تابستانی فرا می رسید من در چوپانان تعطیلات را سپری می کردم بخشی از روزهای طولانی را به خواندن کتاب های رمان می گذرانم معمولا بعد از خوردن نهار که اکثر اوقات هم آبدوغ با کالک رنده شده یا با پیازچه بود و گاهی در کنارش نیمرو یا شیره خرما نیز دیده می شد  کتاب رمانم را بر می داشتم به سوی خیابان دشت می رفتم و سایه درختی را در کنار جوی آب پیدا می کردم و پا هایم را برای خنک شدن در جوی آب قرار می دادم و مشغول خواندن رمان می شدم  در آنزمان در تابستان بیشتر بهاره کاری در دو طرف خیابان اصلی انجام می گرفت چون کانال آبرسانی به بندهای دراز خاکی و ریگی بود و کشاورزان معتقد بودند که اگر آب را به بند های دراز ببرند بیشتر آن هدر می رود
در هنگام مطالعه با صحنه هایی هم روبرو می شدم مثلا شکارچیان گنجشک و سارگ و قمری زیر درخت های توت به کمین می نشستند تا شکاری بزنند ماهرترینشان را که در خاطرم نقش بسته افرادی مانند احمد اردیبی عباس حداد غلام پاسیار پرویز عمادی که معمولا با مجید عمادی همراه بودند با قلباسنگ  همیشه در شکار موفق بودند
دیگر از صحنه هایی که مشاهده می کردم دستبرد به میوه های بهاره بود که گاهی به وسیله نوجوانان اتفاق می افتاد و گاها حسنعلی دشتبان خبر دار می شد و با ترکه ای با داد و فریاد زیاد آنها را تعقیب می کردو آنها هم با سرعت از صحنه جرم فرار می کردند اما حسنعلی هیچوقت به من اعتراضی نمی کرد
اکثر اوقات حسنعلی به کنار من می آمد می نشست می گفت تو کتاب چی می خونی و من مختصری به او می گفتم که خلاصه داستان چیست بعد می گفت آفرین فضل الله که کتاب نمی خواند  بعد با همان آب جوی دشت وضو می گرفت و روی زمین خاکی در سایه ای نماز ظهر و عصر را می خواند و بعد در جوی آبی که دو طرفش بوته های کنجد بود روی زمین نمناک دراز می کشید و اگر بچه‌ها امانش می دادند ساعتی چرت می زد
یکروز حسنعلی با یک مشت علف کنجد به کنار جوی آب آمد و آماده شستن سرش شد وقتی نگاه‌های کنجکاو مرا دید گفت: با این برگها سرم را می شورم خوب کف می کند و موها را تمیز و نرم می کند  بعد هم سرش را با برگهای کنجد شست  و در کنار من پای در جوب آب نشست و گفت در قدیم از برگدرختان در شستشو خیلی استفاده می شده
ببیند یک کنجد خریدن مرا به کجاها برد مدتهاست که قلم خاطره نویسان چوپانانی خوابیده است چرا؟ استاد آقا مهدی افضل - اخویم استاد محمد مستقیمی خاطرات خود را نیمه کاره رها کردی- استاد علیرضا بمانی خاطرات نخلکی هایت بسیار دلچسب بود  جناب آقا ذبیح
خاطرات استاد میرزابیگی در چوپانان ...
کاش قلم هایتان به کار می افتاد
اما بر گردیم به کنجد
در قدیم درچوپانان چند محصول بهاره کشت می شد یکی کنجد
و دیگری ارزن  تخمه آفتابگردان پیاز چغندر زردک خربزه هندوانه و .. که همه  قوت لایموت بودند کنجد استفاده آجیل داشت و با حلوا ارده و ارده معاوضه می شد تا حلوا ارده نان خورشت سفره ها باشد  ارزان که یکی از مواد اصلی آشپزخانه بود یادش بخیر واقعا عجب مواد درجه اولی را می خوردیم الکی نبود که بچه ها از نظر هوشی همه عالی بودند
اما قیمت کنجد و تخمه و ارزن امروزه مثل قیمت برنج و بالاتر از آن است و هم زحمت فر آوری آن از برنج کمتر است
پس مادر کشاورزی چوپانان چه بهتر است که به سنت های گذشته بر گردیم
ضمنا تاریخ کشاورزی چوپانان نوشته نشده و دارد از حافظه چوپانان پاک می شود جوانانی که کشاورزان پیر قدیمی در کنارشان هستند چه بهتر که دست به کار شوید

ابوالقاسم مستقیمی ۲۷/۱۰/۹۸
t.me/choopananabad


کنجد بکاریم قیمت آن از برنج بالاتر است


کنجد بکاریم قیمت آن از برنج بالاتر است


دیروز برای خرید کنجد به مغازه ای رفتم قیمت کنجد پوست کنده کیلویی ۳۸۰۰۰ تومان و کنجد پوست دار کیلویی ۳۳۰۰۰ تومان بود
کنجد مرا به یاد دوران نوجوانی‌ام انداخت در تابستان های گرم چوپانان  وقتی تعطیلات تابستانی فرا می رسید من در چوپانان تعطیلات را سپری می کردم بخشی از روزهای طولانی را به خواندن کتاب های رمان می گذرانم معمولا بعد از خوردن نهار که اکثر اوقات هم آبدوغ با کالک رنده شده یا با پیازچه بود و گاهی در کنارش نیمرو یا شیره خرما نیز دیده می شد  کتاب رمانم را بر می داشتم به سوی خیابان دشت می رفتم و سایه درختی را در کنار جوی آب پیدا می کردم و پا هایم را برای خنک شدن در جوی آب قرار می دادم و مشغول خواندن رمان می شدم  در آنزمان در تابستان بیشتر بهاره کاری در دو طرف خیابان اصلی انجام می گرفت چون کانال آبرسانی به بندهای دراز خاکی و ریگی بود و کشاورزان معتقد بودند که اگر آب را به بند های دراز ببرند بیشتر آن هدر می رود
در هنگام مطالعه با صحنه هایی هم روبرو می شدم مثلا شکارچیان گنجشک و سارگ و قمری زیر درخت های توت به کمین می نشستند تا شکاری بزنند ماهرترینشان را که در خاطرم نقش بسته افرادی مانند احمد اردیبی عباس حداد غلام پاسیار پرویز عمادی که معمولا با مجید عمادی همراه بودند با قلباسنگ  همیشه در شکار موفق بودند
دیگر از صحنه هایی که مشاهده می کردم دستبرد به میوه های بهاره بود که گاهی به وسیله نوجوانان اتفاق می افتاد و گاها حسنعلی دشتبان خبر دار می شد و با ترکه ای با داد و فریاد زیاد آنها را تعقیب می کردو آنها هم با سرعت از صحنه جرم فرار می کردند اما حسنعلی هیچوقت به من اعتراضی نمی کرد
اکثر اوقات حسنعلی به کنار من می آمد می نشست می گفت تو کتاب چی می خونی و من مختصری به او می گفتم که خلاصه داستان چیست بعد می گفت آفرین فضل الله که کتاب نمی خواند  بعد با همان آب جوی دشت وضو می گرفت و روی زمین خاکی در سایه ای نماز ظهر و عصر را می خواند و بعد در جوی آبی که دو طرفش بوته های کنجد بود روی زمین نمناک دراز می کشید و اگر بچه‌ها امانش می دادند ساعتی چرت می زد
یکروز حسنعلی با یک مشت علف کنجد به کنار جوی آب آمد و آماده شستن سرش شد وقتی نگاه‌های کنجکاو مرا دید گفت: با این برگها سرم را می شورم خوب کف می کند و موها را تمیز و نرم می کند  بعد هم سرش را با برگهای کنجد شست  و در کنار من پای در جوب آب نشست و گفت در قدیم از برگدرختان در شستشو خیلی استفاده می شده
ببیند یک کنجد خریدن مرا به کجاها برد مدتهاست که قلم خاطره نویسان چوپانانی خوابیده است چرا؟ استاد آقا مهدی افضل - اخویم استاد محمد مستقیمی خاطرات خود را نیمه کاره رها کردی- استاد علیرضا بمانی خاطرات نخلکی هایت بسیار دلچسب بود  جناب آقا ذبیح جناب صمیمی
خاطرات استاد میرزابیگی در چوپانان ...
کاش قلم هایتان به کار می افتاد
اما بر گردیم به کنجد
در قدیم درچوپانان چند محصول بهاره کشت می شد یکی کنجد
و دیگری ارزن  تخمه آفتابگردان پیاز چغندر زردک خربزه هندوانه و .. که همه  قوت لایموت بودند کنجد استفاده آجیل داشت و با حلوا ارده و ارده معاوضه می شد تا حلوا ارده نان خورشت سفره ها باشد  ارزان که یکی از مواد اصلی آشپزخانه بود یادش بخیر واقعا عجب مواد درجه اولی را می خوردیم الکی نبود که بچه ها از نظر هوشی همه عالی بودند
اما قیمت کنجد و تخمه و ارزن امروزه مثل قیمت برنج و بالاتر از آن است و هم زحمت فر آوری آن از برنج کمتر است
پس مادر کشاورزی چوپانان چه بهتر است که به سنت های گذشته بر گردیم
ضمنا تاریخ کشاورزی چوپانان نوشته نشده و دارد از حافظه چوپانان پاک می شود جوانانی که کشاورزان پیر قدیمی در کنارشان هستند چه بهتر که دست به کار شوید

ابوالقاسم مستقیمی ۲۷/۱۰/۹۸
t.me/choopananabad


پوربافرانی رد صلاحیت شد


پوربافرانی رد صلاحیت شد

اسامی نامزدهای ردصلاحیت شده مجلس +جزئیات

بر اساس این گزارش تعدادی از نمایندگان فعلی مجلس برای حضور در دوره یازدهم صلاحیت‌شان تأیید و یا احراز نشده است.

ردصلاحیت رئیس فراکسیون مستقلان ولایی/ دو عضو هیئت رئیسه مجلس در میان ردصلاحیت‌شدگان/ مولاوردی پیامکی دریافت نکرده است

به گزارش سلام نو، اسامی این نمایندگان به شرح ذیل است: حمیده زرآبادی، طیبه سیاوشی، جعفرزاده ایمن‌آبادی، عبدالکریم حسین زاده، محمد دامادی، مسعود رضایی، نادر قاضی‌پور، ابوالفضل موسوی، کوروش کرم پور حقیقی، رمضانعلی سبحانی‌فر، عباسعلی پور وافرانی، شهاب نادری، مجید ناصری نژاد، عبدالحمید خدری، عبدالله کعبی، علی اصغر یوسف نژاد، قاسم احمدی لاشکی، علاالدین خادم، علی اکبری، ابوالفضل موسوی، ناصر شریفی، محمد فیضی، معصومه آقاپور علیشاهی، جلیل رحیمی جهان آبادی، سید حسین نقوی حسینی، اولاد قباد، منصور مرادی، محمدرضا تابش، غلامرضا کاتب، محسن کوهکن، محمد فیضی، فرهاد تجری، علی کاظمی، علی گلمرادی، علی اسماعیلی، حسین مقصودی، محمدعلی وکیلی، محمدجواد کولیوند، عزیز اکبریان، علی مرادی، محمدعلی پورمختار، فاطمه سعیدی

‌همچنین بر اساس اعلام باشگاه خبرنگاران، مهدی شیخ، عزت‌الله یوسفیان ملا، حمید بنایی، الیاس حضرتی، بهمن طاهرخانی، هادی بهادری، جلال محمودزاده، رسول خضری هم صلاحیت‌شان از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت شده‌اند.

بنا بر گزارش ایسنا نیز، شهیندخت مولاوردی که از جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان برای داوطلبی یازدهمین دور از انتخابات مجلس شورای اسلامی اقدام کرده بود پیش از ظهر امروز اعلام کرد که هنوز پیامکی دریافت نکرده است.

غلامرضا حیدری نماینده مردم تهران با اشاره به انتشار اخباری مبنی بر رد صلاحیتش گفت که هنوز چیزی در این باره به او ابلاغ نشده است.

غلامرضا مصباحی مقدم که در روز اخر ثبت‌نام‌ها از جامعه روحانیت مبارز برای مجلس یازدهم ثبت نام کرد گفت: هنوز پیامکی دریافت نکرده است./ ایلنا

۲/۹ میلیمتر باران ۲۰ دیماه ۹۸


 وضعیت هوای شهر    چوپانان    
  هوای حاضر: 
بروزرسانی در: ۰۹:۳۰-۱۳۹۸/۱۰/۲۱
دمای هوا: 3.0 درجه
 نم نسبی : 100 درصد 
 سرعت باد : 1متر برثانیه (4km/h )   
جهت باد :0 درجه شمال شرقی(↙️)   
  دید افقی : 0متر
 وضعیت 24 ساعت گذشته 
 میزان بارش: 2.9 میلی متر  
 کمینه :1.6 درجه
 بیشینه:8.9 درجه 
@Irimo_metbot  
t.me/choopananabad
 

محمد سلمان سرپرست جدید بخشداری انارک


محمد سلمان به عنوان سرپرست  بخشداری  انارک معرفی گردید
محمد سلمان به عنوان سرپرست بخشداری انارک معرفی گردید .
در جلسه ای با حضور فرماندار شهرستان نایین و مسئولین و مردم بخش انارک از خدمات بیژن تاجمیری بخشدار سابق انارک تقدیر و محمد سلمان به عنوان سرپرست بخشداری انارک معرفی گردید.
شایان ذکر است محمد سلمان پیش از این به عنوان بخشدار مرکزی شهرستان خور و بیابانک فعالیت نموده است .
گگردید.

واژگونی خودرو در نایین ۲ کشته بر جا گذاشت

واژگونی خودرو در نایین ۲ کشته بر جا گذاشت

واژگونی یک دستگاه خودروی سواری سمند در کیلومتر ۲۵ جاده انارک به نایین ۲ کشته و چهار مصدوم بر جا گذاشت.

images (7)
تاریخ انتشار: ۱۹:۳۰ - یکشنبه ۱۳۹۸/۱۰/۱۵
  

به گزارش صاحب نیوز؛ فرمانده انتظامی نایین روز یکشنبه گفت:  به محض دریافت این حادثه صبح امروز  ۲ دستگاه آمبولانس اعزام و مصدومان را به بیمارستان حشمتیه این شهرستان انتقال دادند.

سرهنگ ایرج کاکاوند افزود: یکی از مصدومان در محل حادثه و دیگری در بیمارستان جان باختند.

وی گفت علت وقوع این حادثه در دست بررسی است.

فوریت‌های پزشکی نایین با ۶ پایگاه، یک اتاق فرمان مشترک با شهرستان خور و ۴۲ نفر تکنسین و امدادگر ۲۴ ساعته در حال ارائه خدمات به مصدومان و بیماران اورژانسی است

مردم چوپانان در سوگ شهید سلیمانی


مردم چوپانان در سوگ شهید سلیمانی
"به نام خدا"
مراسم بزرگداشت  یاد وخاطرات "سپهبدشهید حاج قاسم سلیمانی"درمسجد جامع؛
باحضور پرشور اهالی انقلابی وشهیدپرور چوپانان
تقدیر وتشکر میکنم ازدوستان خوبمون در کانون فرهنگی مسجد؛هیئت محبین اهل بیت؛بسیج برادران وخواهران که این مراسم بزرگداشت رو برگزار کردند
راه ونامش جاوید و پر رهرو باد
پایداروسربلندباشید
سرپرست دهیاری چوپانان
مصطفی جلالپور


قصه فاطمه سلطان انارکی



قصه فاطمه سلطان انارکی
نوشته: استاد حسین میرزا بیگی
یادم می آید در سالهای ۳۹و۴۰ که هنوز پایبند اهل و عیال نشده بودم با یکی دو همکار دیگر در چوپانان زندگی مشترکی داشتیم، گهگاهی پیرزنی از تبار انارکیها بنام فاطمه سلطان که خود می گفت بیش از ۷۰سال دارد، به دیدار ما می آمد. ما برای آنکه بهانه‌ای برای کمک به او داشته باشیم، از او میخواستیم برای ما فال بگیرد و یا قصه ای بگوید. آن خدابیامرز هم فقط یک قصه در حافظه داشت که برای ما تکراری شده بود. او قصه اش را با زبان محلی انارکی اینگونه تعریف میکرد:.
«ایکی بی ایکی نَبی، غیر از خیدا هیشْکی نَبی، سالی وَرفُ وارینُ سَرما وُ یَخی بی، تو کِیا هیچی نَبی، کَتَه ها خالی از گِندُمُ یَه بی، نَه جُلییُ پِلاسی، نَه کیلَکُ نَه تیرینی، نَه پِی، نَه مای، نَه عامَه اُ نَه خالَه، فَقَط یَک ماجونو بی ای جی پیرُ خیرِف بی، هِر شِو گُ رَسا قِصَه شُوات، دی جی دیجوری شُوات؛
وَرف اِیَه وارینَه اِیَه،  اِحمدَچو صِحرا شییَه،  وَشَّه وُ نالون ایشییَه،  از حُولی جِنُّ پَری،  پوس مارُش نادِرُ،  آشی وَلگُش بار دِرُ،  چِمچَه نَدارَ اوخورَه،  خُی سالی کیچَهَ اوخورَه »
ترجمه کلمات محلی قصه فوق:
یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود، سال برف و باران و سرما و یخ بود، در خانه‌ها هیچی نبود، ظرفهای نگهداری گندم و جو خالی بود، نه پارچه‌ای و نه لحافی، نه اجاقی و نه تنوری، نه پدری و نه مادری، نه عمه ای و نه خاله ای، فقط یک مادربزرگ آن هم پیر و خرفت که هر شب قصه میگفت، قصه ای پر از غصه و غم، آن را اینطوری میگفت:
برف و باران می آید،  احمد کوچولو به صحرا رفته،   گرسنه و خسته رفته،   از ترس جن و پری،   پوست ماری به گردن دارد،   آش برگ پخته است،   که قاشقی برای خوردن ندارد،   با تکه شکسته کوزه سفالین که در کوچه ریخته میخورد.
با تشکر فراوان از استاد فرهیخته
آقای حسین میرزابیگی نائینی
همراهان گرامی، شما میتواند خاطرات قدیمی خود و اطرافیانتان را برای ما ارسال کنید تا آنها را دربخش #خاطره در این فضا به تحریر درآوریم. 
منبع : @Naeene_Ma


خاله عصمت بقایی نماینده فرهنگ زنان چوپانان

خاله عصمت بقایی نماینده فرهنگ زنان چوپانان