برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی چوپانان آباد اینجا را کلیک کنید.
در آخرین سفرم به چوپانان فرصتی دست داد که با قلی دقایقی خلوت کنم و آنچه را در یادش از موسیقی چوپانان دارد قلمی کنم باشد که این موسیقی گرچه تنها سازی که میشناسد دف است اما گونهگونی چشمگیری دارد. آنچه قلمی شده شعر و ترانههای این موسیقی است که احتمالاً مشترکاتی در ادبیات محلی ایران دارد دو بیتیهایی از بابا طاهر فایز و دیگران البته این دو بیتیها گهگاهی محصول ذوق همین بچههای چوپانان است که از فحوای آن میتوان تشخیص داد که افتادگی دوستان اجازه نمیدهد آن را از آن خود بنامند.
حسینقلی کلانتری (قلی) فرزند علیاکبر کربلا عباس است که هم صدایی خوش دارد و هم ذوقی یکی از ترانههای او را در یو تیوب گذاشتم و استقبال بزرگی از آن شد و بر آن شدم آنچه را در حافظه دارد ثبت کنم تا بماندبقیه مطالب را اینجا بخوانید
«اسون هدین»، کویرشناسی از سرزمینهای قطبی
مرکز فرهنگی شهر کتاب در روزهای ۱۲ و ۱۳ آبانماه میزبان همایش دو روزهای برای «اِسوِن آندرس هدین»، سیاح و جغرافیدان سوئدی بود.
به گزارش ایسنا، «آندرس هدین»، کاشف و جغرافیدان سوئدی سال ۱۸۶۵ به دنیا آمد، در دانشگاههای اوپسالا، برلین و هاله درس خواند و در نخستین سفر اکتشافی مهم خود از پامیر گذشت.
آثاری که او در حین سفرها پدید آورده، علمی، ریزبینانه و دارای ارزشهای فرهنگی بسیار هستند. هدین طراح خوبی نیز بود و از اشخاص و منظرههای کویری ایران طرحهایی کشید که در کنار عکسهایی که گرفته، نشاندهنده چهره واقعی مردم آن روزگار است.
او نخستین کسی است که از مناطق کویری ایران عکاسی کرده است. «هدین» که زاده سرزمینهای قطبی است، در زمره بزرگترین کاشفان جهان در نیمه دوم سده ۱۹ میلادی قرار دارد.
در آغاز نشست، علیاصغر محمدخانی - معاون فرهنگی و امور بینالملل شهر کتاب - گفت: «شهر کتاب سال گذشته دو همایش درباره زندگی، آثار و خدمات علمی و فرهنگی «گئو ویدن گرن»، دینشناس، اسلامشناس و ایرانشناس سوئدی، و «اریک هرملین»، ایرانشناس و مترجم دههزار صفحه آثار فارسی به سوئدی برگزار کرده است. امیدواریم پس از همایش حاضر باز به مناسبات فرهنگی ایران و سوئد بپردازیم و نشستهایی را برای «آندرس بواتاس» و «هنریک ساموئل نیبرگ»، ایرانشناسان دیگر این کشور برگزار کنیم.»
پرویز کردوانی - جغرافیدان و کویرشناس - با تشریح مسیری که هدین تقریبا در 100 سال قبل در کویرهای ایران طی کرده گفت: «او که در تمام مسیر به ثبت جزئیاتی مثل دما و ارتفاع پرداخته است، در سختترین فصل سال یعنی زمستان پا به کویر میگذارد؛ فصلی که کویر را آکنده از خطر میکند و امکان حرکت شتر در آن بسیار اندک است و شترها همواره در معرض خطر شکستگی کتف قرار دارند. زیرا خاک کویر مثل خمیر میشود. هدین از تهران به ورامین رفت، از ورامین به منطقه پیشوا و از آنجا رو به پایین از کنار نرهخرکوه گذشت و به جایی رسید که امروز پارک ملی کویر نام گرفته است. مقصدهای بعدی او نخجیر، طلحه، چشمه ملکآباد و ریگ جن بوده است. انارک، چوپانان، جندق و خور مقصدهای بعدی او بودند و از آنجا سفر پرمخاطره او آغاز میشود. اگر در فصل پاییز وارد آن مسیر میشد، خیلی راحت میتوانست به سفر اکتشافی خود بپردازد.»
سیدعلی آلداود، دانشنامهنویس و پژوهشگر در معرفی هدین گفت: «این سیاح نامور سوئدی نخستین سفرش را به ایران در بیستوچند سالگی آغاز کرد و چند سال بعد در ۱۹۱۰ سفرنامهاش را در لایپزیک به چاپ رساند که این متن همان زمان مورد توجه کویرشناسان، بیاباننوردان و علاقهمندان آشنایی با سرزمینهای دوردست قرار گرفت. هدین از منطقه شمالغربی وارد ایران شد و از تبریز به تهران رسید. ورود او به تهران با آخرین سالهای پادشاهی محمدعلی شاه مقارن بود. از تهران خود را بدون توقف به ورامین رساند و به حاشیه کویر مرکزی ایران رفت.»
آلداود افزود: «هدین با مردم مناطقی که از آنجا عبور میکرد، جوشش و آمیزش داشت. هرچند روزهای اقامت او در هر مکان کوتاه بود، خود را با رسوم و آداب مردم آنجا موافق نشان میداد. سعی میکرد طوری زندگی کند که برای مردم نامأنوس نباشد. او سعی میکند در همه جا اسامی روستاها، رودها، مزارع، راهها و کوهها را از افراد محلی پرسیده و صورت صحیحی که بدان دست یافته را در اثرش نقل کند؛ هرچند از آنرو که اطلاعاتش از منابع شفاهی است، گاه تناقضهایی در اثرش دیده میشود. بسیاری از روستاها و مزارعی که هدین از آنها گذشته و یادکرده و گزارشی از اوضاع کشاورزی، دامداری، جمعیت و شیوه معیشتشان بهدست داده، امروز یا از میان رفتهاند یا در اوضاعی فلاکتبار دست و پا میزنند و نفسهای آخر را میکشند. بدینسان یکی از فواید بزرگ آثار هدین، وقوف بر این مطالب برای تدوین تاریخ دهات و روستاهای مرکزی ایران است. او برجستهترین سیاحتگر اروپایی است که روزهای متوالی از جنوب به شمال و از شمال به جنوب کویر مرکزی را از راههای گوناگون درنوردیده و در باب هر یک یادداشتهای سودمندی نگاشته است.»
محمدهادی ورهرام، عضو پژوهشکده زبان ملل، دیگر سخنران نشست، منابع تحقیقی را با روش آماری مورد واکاوی قرار داد. او یادآور شد: «مشخص کردن مرز بین کویر نمک و کویر شن و خط سیر مارکوپولو در ایران، ازجمله نتایج سومین سفر او به کویرهای ایران است. علاقه به جغرافیا در او علاقهای نهادین بود، چندانکه در ۱۶ سالگی اطلس جغرافیایی شش جلدیای را با طرحهایی که خودش کشیده بود، منتشر کرد.»
در ابتدای نشست نیز فیلمی مستند از ساختههای حمید ارجمند درباره «هدین» پخش شد.
حجت الاسلام صادقی افزود: درویش نجفی و سیدال شولی بلمیری از واقفان این دوقطعه زمین هستند.
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی چوپانان آباد اینجا را کلیک کنید.
یکی از چشمه های موسیقی چوپانان خشکید
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی چوپانان آباد اینجا را کلیک کنید.
کویر نمک در سال ۱۲۸۴ – قسمت۱۱
سفرنامه سون هدین
ترجمه : مجید ذوالفقاری انارکی
قنات چوپانان:
قنات که چشمه حیات این روستاست از دو چاه سرچشمه میگیرد که یکی در کوه عباس آباد، در دو فرسخی اینجا، و دیگری با همین فاصله در گدار <وربند> قرار دارد. دو رشته قنات، آب این چاه ها را به چوپانان قدیمی میبرند، که از آنجا این آب در مسیر مشترکی به چوپانان میرسد. حفر قسمت آخر قنات ۶ ماه طول کشیده و دو سال پیش، همراه با گشایش چوپانان کنونی به پایان رسیده است.
مردم کویر برای احداث یک آبادی تازه، ابتدا زمینی قابل کشت، که سطح آن از منطقه آبخیز پایین تر است را می یابند، و سپس در صورت مهیا بودن همه شرایط آبرسانی، دست به حفر قنات میزنند.
برای احداث قنات، ابتدا با چاه های آزمایشی جریان آب را به مسیر مورد نظرشان سوق میدهند. سپس چاه های دیگر را با فاصله مناسب یکی پس از دیگری حفر کرده و ته چاه ها را با تونل هایی به ارتفاع یک متر به هم متصل میکنند. در آنجایی که خطر ریزش قنات وجود دارد نیز، سقف آنرا با طاقی از خشت مستحکم میکنند.
ایجاد اینچنین سیستم آبرسانی به مهارت، زحمت و پشتکار فراوانی نیاز دارد. در دید مسافر اروپایی که ایرانیان را راحت طلب، بی خیال و بی تفاوت می پندارد، مهارت فرزندان این سرزمین در احدات این راه های آبرسانی، شگفتی بسیار برمی انگیزد.
از آنجایی که آب چوپانان از زمین سرچشمه میگیرد، این روستا بر خلاف آبادی علم به بارش برف و باران وابستگی ندارد. بارندگی در اینجا از سالی به سال دیگر میتواند بسیار تغییر کند، بعضی سال ها با بارش فراوان توأم است و سالی دیگر قطره ای از آسمان به زمین نمی بارد. آخرین برف سال، اگر برفی ببارد، در اواسط بهمن نازل میشود و از آن پس تا اواخر بهار احتمال بارش باران میرود.
راه ها و همسایگان چوپانان:
چوپانان ازهمسایگان خود، اشین، علم، انارک و عباس آباد دور است ولی این روستا به هیچ وجه با دنیای خارج بی ارتباط نیست چون راه هایی که این آبادی ها و نیز بعضی مناطق دیگر را به هم وصل میکنند از چوپانان میگذرند. راه اینجا تا انارک ۱۶ فرسخ است که از طریق <دربندو>، مشجری، و دهنه لاریجون میگذرد. راه اشین از <سر گدار دوم بیسون> و حوض حاج لطفی میگذرد.
تا یزد ۴۰ فرسخ راه است که در مسیر آن عروسون، حوض ابریشم، چاه پلنگ، حوض گبر ها، چاه خراسانی، <مس رئیس> و حاجی آباد قرار دارد. راه دیگری نیز، چوپانان را به طبس وصل میکند که اگر قصد عبور از کویر جن از طریق جندق را نداشتم، میتوانستم از این راه در زمان کمتری خود و کاروانم را به طبس برسانم.
عبور کاروان از چوپانان همیشه کنجکاوی و توجه مردم را برمی انگیزد چون آنها در تماس با کاروان ها، از اخبار آنسوی کویر مطلع میشوند و در عین حال تنوعی در یکنواختی زندگی روزمره شان ایجاد میشود.
زیبایی های چوپانان:
این آبادی دل کویر، خالی از مناظر زیبا و دلفریب نیز نیست. در جنوب چوپانان انبوه کوه ها قرار دارد که کوه های جنوب شرقی آن مرتفعند و با پوشش پر از برف خود صحنه باشکوهی را به تصویر در می آورند. البته در چشمان من زیباترین این مناظر، تپه های سرخ فام شمال و شمال شرقی روستاست که هنگام غروب آفتاب به آهن گداخته میمانند. تماشای این منظره افکارم را به قعر هزاره های دور سوق میدهد. در خیال خود بازرگانان ایران باستان در دوره مادها را میبینم که با کاروان هایشان از این راه ها میگذشته و شاهد همین مناظری بوده اند که من اکنون نظاره گر آنم.
پایان
عکس: مردم چوپانان - ۱۰۶ سال قبل
یک سند قدیمی از فرزندان حاج محمد علی رمضان (مستقیمی) یک از بانیان چوپانان
( )جناب آقای آقا ملاحسن هاشمیه خلف مرحوم حاجی محمد باقر هاشم انارکی و بعد بحضور(بطیب )خاطر( بی منت) قلبی
دانسته و فهمیده فروخت بمبایعه (شرعیه) قطعه (حتمه) از جانب و وکالت عصمت پناه حلیمه خانم رمضانی دارنده شناسنامه 3406
صادره شاهرود صبیه مرحوم حاج محمدعلی رمضان انارکی زوجه دائمه آقا محمد یزدانی انارکی که ساکن شاهرودو بوکالت محققه ثابته(بمشتریه) خود مکرمه جواهر سلطان زوجه دائمه آقای محمد باقرطاهری انارکی صبیه آقای آقا بمانعلی هاشمیه انارکی (همگی)و تمامت یک سهم از جمله پنج سهم از کل شش دانگ یکباب خانه واقع در خلف حصار شاهی انارک مشهور به خانه حاج محمدعلی رمضان حدی به خانه حاجی باقر هاشم حدی خانه محمد علی بیکعلی حدی مشارع با کافه توابع آناز درب و دالان و پله کان و صحن و هر دو صفه ومستراحو غیرهکلاً (طراٌ)بقدر ( یکحصه )ایشان بود فروخت (بعد از تقویم)اهل خبرهو علم به قیمت عادله یوم المعامله بثمن مسلم صد تومان وجه نقد{احتمالا با سیاق روی آن صد نوشته} که هزار ریال{با 1000روی آن نوشته}برای خزانه مبارکه ایران بوده باشدو صیغه مبایعه بینهما جاری شد و بایع مزقوم اخذو دریافت تما ثمنو مال المبایعهنمود که دیناری نزد مشتریه اخوی ( )باقی نیستو بعد الاخذتمام ( )وقطع علاقه و ازالهملکیت از ( )نمودو بتصرف مالکانه و مستحقانه مشتریه خود دادو ( لا )العقداسقاط شد از طرفین کافه خیارات خصوصاً خیار غبن و غبن در غبن (....................
........................) به تاریخ 26 ذی الحجه الحرام 1355 مطابق 19 اسفند باستانی سنه 1315
مراتب متن را تصدیق می نمایم کدخدای انارک شعبانعلی نقوی
کاظم و خاطراتش
می خندید و می خنداند. نمی رنجید و نمی رنجاند..اگر چه دست تقدیر سالها پیش قفلی بی کلید بر زبانش بست، زبانی که همیشه سیلاب کلمات خنده آور از آن جاری بود و قفلی که هرگز باز نشد... اما او هیچگاه دست از خنداندن و خاطره آفرینی بر نداشت. جوکهایی که بی زبان نقل می کرد و خنده هایش، بی امان می خنداند... برای مطالعه بقیه مطلب اینجا را کلیک کنید
محمد مستقیمی به یاد کا ظم نوشت:
من و کاظم
(به بهانهی کوچ ابدی او)
من و کاظم تقریباً با هم تو چوپونون تو خشت افتادیم و توی خاکهای کوچههای چوپونون با هم خاکبازی کردیم و دو تاییمون با هم به دبستان ستوده رفتیم. روی یک نیمکت بغل هم نشستیم و هر روز عصر به خونهی ما اومدیم و رفتیم روی بام و در گرمای آفتاب زردی دم غروب تکلیفامونو با هم نوشتیم و دو تاییمون از شیرههای شره کرده از مشکهای خرمایی که مادرم روی بام گذاشته بود لیسیدیمبرای مطالعه بقیه مطالب اینجا را کلیک کنید