شمشیر زخم خورده هرگز غلاف نیست
بشنو حقیقتی که مجاز وگزاف نیست
باز, نشسته اند ،نه که با زن نشسته اند
هرچند نشستن با زن خلاف نیست
باز, نشسته به کوهی زتجربه
این واژه اییست حقیقت، که لاف نیست
سیمرغ عمر به فتح چنین کوه داده اند
این کوه واقعیست ،خیالی چو قاف نیست
دست ستم کشیده ،کمرهای خم شده
خود شاهدیست که دراو اختلاف نیست
نایی نمانده که گوید چه سان گذشت
حتی نفس برای دوخط اعتراف نیست
لیکن بجای مهر بدین قشر سرفراز
بیمهری وستم چو بگویم، خلاف نیست
با ادعای عشق, به این قشر،گاف میدهند
در متن "عشق"که حرفی زگاف نیست
بحث لحاف ودزد وصحبت ملا شنیده ای؟
حق وحقوق این قشر گرامی لحاف نیست!!
طاهر، به سنگ دلان سیه روی دل مبند
هر سنگـ اسودی که مکان طواف نیست