نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com
نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com
چه شده که همچین شده !!؟
نوشته نسل سومی
سال 1354
تازه
کامیون های بنز به چوپانان وارد شده بود و من هم یک کامیون بنز را به صورت
قسطی و قزض و قوله از بازنشسته ها و پیر زن ها خریده بودم و برای ادای قرض
هایم سخت بارکشی میکردم هندوانه از جیرفت به تهران
صبح به ایست و
بازرسی برای قاچاق به نائین رسیدم مامور از من گواهینامه درخواست نمود و
وقتی دید من بچه چوپانانم یک خسته نباشید گفت و دستور حرکت داد.
سال1374
یک کامیون برای پسرم خریدم و فقط بعضی مواقع برای تفریح سفری با او می رفتم اینباربرای
حمل هندوانه از جیرفت به تهران می رفتیم نزدیک نائین جایم را با پسرم عوض
کردم و راننده کامیون شدم در پاسگاه ایست و بازرسی نائین مامور گواهینامه
مرا در خواست کرد با دقت زیادی گواهینامه را مطالعه کرد بعد نگاهی به چهره
من انداخت گفت چوپانانی هستی ؟با خوشحالی و افتخار گفتم بله ! گفت بزن داخل
پاسگاه باید بارت بازرسی شود . گفتم هندوانه بار دارم گفت : مشکل بیشتر شد
داخل پاسگاه چند سرباز هندوانه ها را زیر و رو کردند و بعد از 4 ساعت اجازه حرکت دادند
به
رئیس پاسگاه گفتم 20 سال پیش من با بار هندوانه در همین مکان بدون بازرسی
رفت و آمد می کردم ، رئیس پاسگاه نگاهی به پسرم انداخت و گفت :از پسرت بپرس
تا برایت بگوید چه شده که همچین شده ؟اما واضح بود که خودم بهتر جوابش را
می دانستم