چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com
چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com

نخلک4-1

نخلک4-1



نوشته : استادمحمدعلی ابراهیمی انارکی

-بخش نخست 

نخلک، این همسایه ی همیشگی ریگزار جن ، این میعادگاه هزاران انسان بیگانه و آشنا در گذشته و حال، این صاحب یکی از طولانی ترین تونل های ییچ در ییچ ساخته ی دست بشر در ژرفای کوهی برهنه و آفتاب سوخته و این نام همیشه آشنا برای کویر نشینان یه ویژه انارکی ها ، تنها یک معدن نیست، یک کارگاه تحصیل سرب و نقره نیست،شهر نیست ، روستا نیست، درختان نخل فراوان دارد که آبی شور ، برخاسته از دل سرب، ریشه هایشان را سیراب می کند، اما نخلستان هم نیست . اینجا، " نخلک " است معدنی پرآوازه و زمان دیده در کنار شهر ما و در پشت تپه ها و کتل ها، عجین شده با زندگی ما و روزگار پر فراز و نشیب نیاکان ما و بیانگر هویت بخشی عمده از کسانی که خود را انارکی می نامند و سالیانی دراز از عمر خود را برای بدست آوردن رزقی حلال در آن سپری کرده اند. معدنی است کهن به درازای تاریخ با حرف و حدیث فراوان از روزگار پیشین و امروز.

بخش دوم
در قراردادی که بین شرکت سهامی سرب انارک به امضای میر مهدی صدریه و حسین سالکیان تنظیم شده، آمده است:
آقای سالکیان با ماشین های خود از اول مردادماه هذالسنه مقدار پانصد خروار زغال از زغالهای سرکت در حدود "چاه غیب" ظرف مدت دو ماه یا بیشتر حمل به نخلک می نماید. کرایه زعال مذکور هر خرواری 27/5 ریال از طرف شرکت پرداخت خواهد شد. شرکت تا موقعی که آقای سالکیان به حمل زغال مشغول هستند کلیه ی سرب های مستخرجه را به وسیله ی اتومبیل های ایشان حمل به اصفهان، یزد ، فم و تهران خواهد نمود و آقای سالکیان موظف هستند که هر چه سرب موجود شود فوری با وسیله هایی که خود دارند حمل نمایند. کرایه سرب ها از نخلک به اصفهان خرواری 50ریال ،به تهران 100 ریال،به قم 80 ریال و به یزد 60 ریال از طرف شرکت در مقصد تحویل سرب پرداخت خواهد شد."

ینجا، نخلک است -3

نخلک، در شمال انارک در شرق کوهی بلند و برهنه بر شیب تند زمینی نه چندان هموار قرار گرفته است و چشم اندازی تا آن سوی افق را در پبش رو دارد. این کوه ،با تپه ماهورهایی از معدن باقرق Bagheroghشروع شده و حدود دو فرسخ امتداد پیدا می کند. عرض آن کمتر از یک فرسخ و ارتفاعش در بلند ترین نقطه1428 متر است. شمال و شمال شرقش را توده های عظیم ماسه پوشانیده که با وزش باد همواره جابه جا می شوند نه عیور از آن به مخیله ی کسی خطور می کند که ترسناک است و بیم جان دارد و نه کسی از روزگارپیشین در ژرفای آن گام نهاده است تا مشاهداتش را برای دیگرا ن باز گو کند.بکر است و دست نخورده. ادامه اش با ریگزار وسیع "جن" یکی می شودکه منطقه ای است بیکران و بی تردد. بی آب و آبادی و پر رمز و راز با وسعتی حدود 3800 کیلومتر مربع که جنوب سمنان و جنوب شرقی گرمسار و غرب جندق و شمال انارک را در بر می گیرد.
"دکتر گابریل"سیاح اتریشی در سفرنامه اش تحت عنوان "عبور از صحاری ایران" می نویسد
"در اینجا وقتی انسان میدان دید خود را با دوربین چشمی به دقت می کاود می تواند تپه های برهنه ای از ماسه را که سوار بر هم ارتفاع گرفته اند و ساکنان بومی آنان را قلعه ریگ می نامند،تشخیص دهد."

اینجا نخلک است -4
حادثه ی تلخ چاه مسجدو در 67 سال پیش
یکی از مشکلات اساسی معدنچیان در تونل ها و جاه های عمیق در گذشته ،عدم آگاهی آنها از نحوه ی صحیح هوا رسانی به عمق معدن بوده است. مهندسان آلمانی در معدن جاه پلنگ انارک شیوه ای ابداع کرده بودندکه از طریق لوله های سفالی و نصب یک بخاری هیزم سوز عمل تهویه انجام می گرفت . معدنچیان نخلک که از این بابت در زحمت بودند به تقلید ار مهندسان آلمانی د ر محلی به نام "مسجدو" که رگه های سرب قابل توجهی داشت دست بکار شدند . آنها لوله های سفالی را با ملاط گچ از خم و پیچ تونل و چاه گذراندند و به هرزحمتی بود بعد از شام شب بخاری را روشن کردند تا دیگر کارکنان بتوانند این پیروزی را در ساختمان "پنج دری" جشن بگیرند اما بخاری پس از ساعتی ناقص سوختن به علت دوری مسافت با هوای آزاد خاموش شد. دود همه جا را فرا گرفت و دو کارگرجوان کنار آن ،"حسین ظفری " و "رضا معتمدی "را بیهوش بر زمین انداخت.خبر دود گرفتگی معدن و احتمال خفگی کارگران توسط خاک کش ها به بیرون سرایت کرد. محمد حسین سعادتی استاد کار معدن بلافاصله برای نجات کارگران رهسپار تونل دودگرفته شد اما فضای پر از دود او را نیز به سرنوشت بقیه دجار ساخت. بلافاصله شمس علی صفوی و میرمحمود اطهری با جزیی کمک های اولیه به یاری مصدومان شنافتند. اما درآ ستانه ی چاه هردو بیهوش شدند . خبر این اتفاق چون باد در نخلک پیچید. کارگر و کارمند در بیرون تونل اجتماع کرده بودند. کسی از وضعیت داخل معدن خبری نداشت. استاد کار "علی زاهد" و دو نفر دیگر جسورانه در آستانه ی چاه قدم نهادند . تنها کاری که از آنها ساخته بود نجان شمس علی و میر محمود بود که جسم نیمه جانشان بر دوش کارگران به بیرون منتقل گردید.(1)
--------------------------------------------------------------------------------
برای زندگان طول عمر و برای رفتگان از خداوند بزرک رحمت آرزو می کنیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد