چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com
چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com

بنیانگذار مزرعه جواد(الله آباد)

 

بنیانگذار مزرعه جواد(الله آباد)

نویسنده:نسل سومی

جواد پورحیدریجواد پورحیدری - سایت شجره نامه‌ی ما

نام پدر : میرزا ابوالقاسم پورحیدریمیرزاابوالقاسم پورحیدری - سایت شجره نامه‌ی ما

نام مادر: فضه عمادی


محل تولد: چوپانان - سال تولد 1304 -محل تحصیل : چوپانان - میزان سواد : چهارم ابتدایی

جواد با دختر عبدالرحیم رحیمی فرزند حاج عبدالله ازدواج کرد عبدالرحیم رحیمی - سایت شجره نامه‌ی ما

از زمانی که او در خاطر من است ایشان ازکارکنان معدن سرب نخلک بود  جواد در نخلک مشاغلی چون انبار داری و حسابداری و معاونت ریاست حسابداری را به عهده داشت. آن زمان، نخلکی ها توسط کامیون مندلی ممد، بعد از ظهر های پنجشنبه به چوپانان می آمدند و پسین روز جمعه به نخلک باز می گشتند بعداً این عمل به کمپرسی های دولتی محوّل شد امّا جواد اقدام به خرید یک ماشین جیپ کرد و به اتفاق بعضی از همکارانش با این جیپ از نخلک به چوپانان می آمدندو صبح خیلی زود روز شنبه به نخلک برمی گشتند. البته این گروه شب های سه شنبه نیز به چوپانان می آمدند و صبح روز سه شنبه مجددا به نخلک می رفتند و این سرویس جواد چند سالی ادامه داشت به همین علّت مردم به آنها" شرکت سه شنبه شب " لقب داده بودند . ودر اواخر جیپ داری جواد، چون ماشین کهنه شده بود و بعضی اوقات اگزوزش تاپ وتوپ صدا می کرد بچه ها به آنها "شرکت تاپ و توپ " می گفتند. بعداً این فکر جواد، توسط محمد آزاد و بعد از او توسط محمد عمادی  دنبال گردید.

در همین سفرهای دوستانه از نخلک به چوپانان فکر احداث یک مزرعه موتوری که تا آن زمان در منطقه انارک و چوپانان رواج نیافته بود در ذهن جواد رشد کرد و منطقه نزدیک به حوض شیخ حسن را برای این کار مناسب دید لذا جواد با مشارکت چند تن از کارکنان معدن نخلک اقدام به احداث مزرعه ای موتوری گرفت و در همان ابتدا اسم این مزرعه را الله‌آباد گذاشتند امّا چون مالکیت عمده این مزرعه از جواد بود و مدیریت کارها نیز بر عهده او بود مردم این مزرعه را مزراع و بهتر بگوئیم مزرا جواد نامیدند که امروزه نیز به همین اسم شهرت دارد . فکر می کنم مزرا جواد در دهۀ چهل تاسیس شد ولی از سال تاسیس آن اطلاع ندارم .

جواد به علّت تحصیل فرزندانش مجبور به مهاجرت به انارک و سپس به نائین شد و بازنشستگی و پیری و دوری از خانواده بالاخره جواد را مجبور به فروش مزرعه کرد .

یکی دیگر از اقدامات جواد  عکّاسی از بچه های کلاس ششم برای گواهینامه اشان بود زیرا تهیه عکاس برای خانواده ها بسیار مشکل بود و جواد با یک دوربین زایس آلمانی پایه دار به مدرسه می آمد و بچه ها را روی یک صندلی ارج در آفتاب می نشاند و با کمال بی سلیقگی عکس های زشتی از بچه ها می گرفت و همان عکسها روی گواهینامه ششم بچه ها چسبانده می شد

جواد در پایان دوران بازنشستگی ساکن تهران شداودر سال 1380 در تهران وفات

 یافت و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد خداوند او را بیامرزد .

 امّا فرزند ایشان آقای مهندس ابوالقاسم پورحیدری با علاقه ای که به فعالیت های پدرش دارد در حجت آباد اقدام به خرید بخشی از املاک حجت آباد نموده و در نظر دارد که باغات پسته در آنجا احداث کند و اقداماتی نیز انجام داده که اگر خدا بخواهد در این زمینه باید با او مصاحبه ای انجام دهم. موفقیت ایشان را از خداوند متعال خواهانم

منبع عکس و اطلاعات نسبی : http://www.myheritage.ir

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد