کنجد بکاریم قیمت آن از برنج بالاتر است
دیروز برای خرید کنجد به مغازه ای رفتم قیمت کنجد پوست کنده کیلویی ۳۸۰۰۰ تومان و کنجد پوست دار کیلویی ۳۳۰۰۰ تومان بود
کنجد مرا به یاد دوران نوجوانیام انداخت در تابستان های گرم چوپانان وقتی تعطیلات تابستانی فرا می رسید من در چوپانان تعطیلات را سپری می کردم بخشی از روزهای طولانی را به خواندن کتاب های رمان می گذرانم معمولا بعد از خوردن نهار که اکثر اوقات هم آبدوغ با کالک رنده شده یا با پیازچه بود و گاهی در کنارش نیمرو یا شیره خرما نیز دیده می شد کتاب رمانم را بر می داشتم به سوی خیابان دشت می رفتم و سایه درختی را در کنار جوی آب پیدا می کردم و پا هایم را برای خنک شدن در جوی آب قرار می دادم و مشغول خواندن رمان می شدم در آنزمان در تابستان بیشتر بهاره کاری در دو طرف خیابان اصلی انجام می گرفت چون کانال آبرسانی به بندهای دراز خاکی و ریگی بود و کشاورزان معتقد بودند که اگر آب را به بند های دراز ببرند بیشتر آن هدر می رود
در هنگام مطالعه با صحنه هایی هم روبرو می شدم مثلا شکارچیان گنجشک و سارگ و قمری زیر درخت های توت به کمین می نشستند تا شکاری بزنند ماهرترینشان را که در خاطرم نقش بسته افرادی مانند احمد اردیبی عباس حداد غلام پاسیار پرویز عمادی که معمولا با مجید عمادی همراه بودند با قلباسنگ همیشه در شکار موفق بودند
دیگر از صحنه هایی که مشاهده می کردم دستبرد به میوه های بهاره بود که گاهی به وسیله نوجوانان اتفاق می افتاد و گاها حسنعلی دشتبان خبر دار می شد و با ترکه ای با داد و فریاد زیاد آنها را تعقیب می کردو آنها هم با سرعت از صحنه جرم فرار می کردند اما حسنعلی هیچوقت به من اعتراضی نمی کرد
اکثر اوقات حسنعلی به کنار من می آمد می نشست می گفت تو کتاب چی می خونی و من مختصری به او می گفتم که خلاصه داستان چیست بعد می گفت آفرین فضل الله که کتاب نمی خواند بعد با همان آب جوی دشت وضو می گرفت و روی زمین خاکی در سایه ای نماز ظهر و عصر را می خواند و بعد در جوی آبی که دو طرفش بوته های کنجد بود روی زمین نمناک دراز می کشید و اگر بچهها امانش می دادند ساعتی چرت می زد
یکروز حسنعلی با یک مشت علف کنجد به کنار جوی آب آمد و آماده شستن سرش شد وقتی نگاههای کنجکاو مرا دید گفت: با این برگها سرم را می شورم خوب کف می کند و موها را تمیز و نرم می کند بعد هم سرش را با برگهای کنجد شست و در کنار من پای در جوب آب نشست و گفت در قدیم از برگدرختان در شستشو خیلی استفاده می شده
ببیند یک کنجد خریدن مرا به کجاها برد مدتهاست که قلم خاطره نویسان چوپانانی خوابیده است چرا؟ استاد آقا مهدی افضل - اخویم استاد محمد مستقیمی خاطرات خود را نیمه کاره رها کردی- استاد علیرضا بمانی خاطرات نخلکی هایت بسیار دلچسب بود جناب آقا ذبیح
خاطرات استاد میرزابیگی در چوپانان ...
کاش قلم هایتان به کار می افتاد
اما بر گردیم به کنجد
در قدیم درچوپانان چند محصول بهاره کشت می شد یکی کنجد
و دیگری ارزن تخمه آفتابگردان پیاز چغندر زردک خربزه هندوانه و .. که همه قوت لایموت بودند کنجد استفاده آجیل داشت و با حلوا ارده و ارده معاوضه می شد تا حلوا ارده نان خورشت سفره ها باشد ارزان که یکی از مواد اصلی آشپزخانه بود یادش بخیر واقعا عجب مواد درجه اولی را می خوردیم الکی نبود که بچه ها از نظر هوشی همه عالی بودند
اما قیمت کنجد و تخمه و ارزن امروزه مثل قیمت برنج و بالاتر از آن است و هم زحمت فر آوری آن از برنج کمتر است
پس مادر کشاورزی چوپانان چه بهتر است که به سنت های گذشته بر گردیم
ضمنا تاریخ کشاورزی چوپانان نوشته نشده و دارد از حافظه چوپانان پاک می شود جوانانی که کشاورزان پیر قدیمی در کنارشان هستند چه بهتر که دست به کار شوید
ابوالقاسم مستقیمی ۲۷/۱۰/۹۸
t.me/choopananabad
کنجد بکاریم قیمت آن از برنج بالاتر است
دیروز برای خرید کنجد به مغازه ای رفتم قیمت کنجد پوست کنده کیلویی ۳۸۰۰۰ تومان و کنجد پوست دار کیلویی ۳۳۰۰۰ تومان بود
کنجد مرا به یاد دوران نوجوانیام انداخت در تابستان های گرم چوپانان وقتی تعطیلات تابستانی فرا می رسید من در چوپانان تعطیلات را سپری می کردم بخشی از روزهای طولانی را به خواندن کتاب های رمان می گذرانم معمولا بعد از خوردن نهار که اکثر اوقات هم آبدوغ با کالک رنده شده یا با پیازچه بود و گاهی در کنارش نیمرو یا شیره خرما نیز دیده می شد کتاب رمانم را بر می داشتم به سوی خیابان دشت می رفتم و سایه درختی را در کنار جوی آب پیدا می کردم و پا هایم را برای خنک شدن در جوی آب قرار می دادم و مشغول خواندن رمان می شدم در آنزمان در تابستان بیشتر بهاره کاری در دو طرف خیابان اصلی انجام می گرفت چون کانال آبرسانی به بندهای دراز خاکی و ریگی بود و کشاورزان معتقد بودند که اگر آب را به بند های دراز ببرند بیشتر آن هدر می رود
در هنگام مطالعه با صحنه هایی هم روبرو می شدم مثلا شکارچیان گنجشک و سارگ و قمری زیر درخت های توت به کمین می نشستند تا شکاری بزنند ماهرترینشان را که در خاطرم نقش بسته افرادی مانند احمد اردیبی عباس حداد غلام پاسیار پرویز عمادی که معمولا با مجید عمادی همراه بودند با قلباسنگ همیشه در شکار موفق بودند
دیگر از صحنه هایی که مشاهده می کردم دستبرد به میوه های بهاره بود که گاهی به وسیله نوجوانان اتفاق می افتاد و گاها حسنعلی دشتبان خبر دار می شد و با ترکه ای با داد و فریاد زیاد آنها را تعقیب می کردو آنها هم با سرعت از صحنه جرم فرار می کردند اما حسنعلی هیچوقت به من اعتراضی نمی کرد
اکثر اوقات حسنعلی به کنار من می آمد می نشست می گفت تو کتاب چی می خونی و من مختصری به او می گفتم که خلاصه داستان چیست بعد می گفت آفرین فضل الله که کتاب نمی خواند بعد با همان آب جوی دشت وضو می گرفت و روی زمین خاکی در سایه ای نماز ظهر و عصر را می خواند و بعد در جوی آبی که دو طرفش بوته های کنجد بود روی زمین نمناک دراز می کشید و اگر بچهها امانش می دادند ساعتی چرت می زد
یکروز حسنعلی با یک مشت علف کنجد به کنار جوی آب آمد و آماده شستن سرش شد وقتی نگاههای کنجکاو مرا دید گفت: با این برگها سرم را می شورم خوب کف می کند و موها را تمیز و نرم می کند بعد هم سرش را با برگهای کنجد شست و در کنار من پای در جوب آب نشست و گفت در قدیم از برگدرختان در شستشو خیلی استفاده می شده
ببیند یک کنجد خریدن مرا به کجاها برد مدتهاست که قلم خاطره نویسان چوپانانی خوابیده است چرا؟ استاد آقا مهدی افضل - اخویم استاد محمد مستقیمی خاطرات خود را نیمه کاره رها کردی- استاد علیرضا بمانی خاطرات نخلکی هایت بسیار دلچسب بود جناب آقا ذبیح جناب صمیمی
خاطرات استاد میرزابیگی در چوپانان ...
کاش قلم هایتان به کار می افتاد
اما بر گردیم به کنجد
در قدیم درچوپانان چند محصول بهاره کشت می شد یکی کنجد
و دیگری ارزن تخمه آفتابگردان پیاز چغندر زردک خربزه هندوانه و .. که همه قوت لایموت بودند کنجد استفاده آجیل داشت و با حلوا ارده و ارده معاوضه می شد تا حلوا ارده نان خورشت سفره ها باشد ارزان که یکی از مواد اصلی آشپزخانه بود یادش بخیر واقعا عجب مواد درجه اولی را می خوردیم الکی نبود که بچه ها از نظر هوشی همه عالی بودند
اما قیمت کنجد و تخمه و ارزن امروزه مثل قیمت برنج و بالاتر از آن است و هم زحمت فر آوری آن از برنج کمتر است
پس مادر کشاورزی چوپانان چه بهتر است که به سنت های گذشته بر گردیم
ضمنا تاریخ کشاورزی چوپانان نوشته نشده و دارد از حافظه چوپانان پاک می شود جوانانی که کشاورزان پیر قدیمی در کنارشان هستند چه بهتر که دست به کار شوید
ابوالقاسم مستقیمی ۲۷/۱۰/۹۸
t.me/choopananabad
شیر بز چوپانان
شیر بز خواص تغذیه ای فراوانی دارد. از جمله خواص مفید آن عبارتند از:تحریک سیستم آنتی اکسیدانی بدن، تسریع دفع فرآورده های زاید حاصل از واکنش های شیمیایی در بدن، کاهش روند پیری و مفید برای افراد مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی (نوعی بیماری عصبی). پروتئین و چربی موجود در آن ارزش تغذیه ای بالایی دارد.
شیر بز بیشترین شباهت را به شیر مادر دارد. خواص شیر بز شامل کاهش دردهای آرتروز، روماتیسم و کمک به تغذیه و بازسازی سیستم عصبی بدن است.
شیر بز اگر چه به شکل وسیع و صنعتی کمتر در اختیار مردم قرار میگیرد و تنها افرادی که در روستاها زندگی میکنند امکان دسترسی به آن را دارند، اما این شیر در برخی کشورهای اروپایی به شکل صنعتی و وسیع در اختیار شهروندان قرار میگیرد و حتی به صورت شیرخشک شده نیز در سوپرمارکتها عرضه میشود.
درمانگران طب سنتی در رابطه با خواص شیر بز بر این باورند اگر شیر تازه بز با انجیر سیاه تازه که در فصل تابستان میروید، مصرف شود، میتواند تاثیر زیادی در کاهش دردهای آرتروز، روماتیسم و بیماریهای مفصلی داشته باشد. در حدی که، چنانچه افراد به شیرخشک بز یا انجیر سیاه خشک دسترسی داشته باشند، نیز میتوانند با اضافه کردن آب به شیر یا خیس کردن انجیر درون آب از خواص درمانی این غذای دارویی بهره ببرند .به طور کلی شیر بز جایگزین بسیار خوبی برای شیر گاو است ، به خصوص اگر خام و اٌرگانیک باشد. شیر بز 2 درصد از ذخیره شیر جهانی را تامین می کند و اکثر افرادی که شیر بز مصرف می کنند، کمتر دچار ناراحتی های گوارشی و آلرژی می گردند. برای آشنایی بیشتر با خواص شیر بز و مزایای مصرف آن با ما همراه باشید.
طبع شیر بز از دیدگاه طب سنتی سرد و تر است. برخی از مهمترنی خواص شیر بز برای سلامتی شامل موارد زیر میگردد:
مواد و ترکیبات موثر موجود در شیر بز باعث بهبود سیستم ایمنی بدن شده و عفونت باکتریایی را کنترل میکند.
مصرف شیر بز به دلیل دارا بودن میزان بالای کلسیم، بیماریهای ناشی از کمبود کلسیم نظیر پوکی استخوان و شکستگیهای ناشی از آن را کاهش میدهد. همانطور که قبلا نیز در مورد خواص خوردن شیر گفته شد، مصرف همه انواع شیر برای تقویت و استحکام استخوانها بسیار مفید و ضروری بوده تاثیر قابل ملاحظه ای بر تحریک و کشش عضلات، استخوانسازی، افزایش استحکام و مقاومت استخوانها دارد.
شیر بز برای ا فراد دچار کم خونی ناشی از فقر آهن بسیار مفید بوده، باعث افزایش خاصیت جذب اهن خون شده، تداخل بین کلسیم و آهن که عامل جذب کمتر آهن توسط بدن میشود را کاهش میدهد.
از مهمترین و جالبترین خواص شیر بز شباهت زیاد آن به خواص شیر مادر است. شیر بز حاوی میزان زیادی اولیگوساکارید است که در شیر مادر یافت میشود.
از دیگر خواص شیر بز، میزان سموم و هورمونهای کمتر موجود در این شیر نسبت به شیر گاو است. در واقع در بیشتر مواقع شیر گاو حاوی هورمون های رشد گاوی ، به خصوص هورمون افزایش تولید غیر طبیعی شیر گاو می باشد، اما شیر بز فاقد چنین هورمون هایی است. بنابراین شیر بز نه تنها مغذی تر است ، بلکه دارای سموم کمتری نیز می باشد.
شیر بز دارای مقدار لاکتوز کمتری نسبت به شیر گاو بوده، از این رو مصرف آن برای افرادی که به قند و لاکتوز شیر گاو حساسیت دارند، بسیار مفید بوده، جایگزین خوبی محسوب میشود.
تغذیه و بازسازی سیستم عصبی بدن از دیگر فواید مصرف شیر بز است . در این زمینه جالب است بدانید گاندی پس از دوره های طولانی اعتصاب غذا ، توانست با مصرف شیر خام بز، دوباره سلامت خود را بدست آورد.
میزان چربی موجود در شیر بز پایینتر از شیر گاو بوده، از این رو مصرف آن برای افرادی که تمایل به کاهش وزندارند مفید میباشد.
اسیدهای چرب موجود در شیر از نوع امگا6 بوده که برای بدن بسیار لازم است. همچنین از مهمترین خواص شیر بز تامین انرژی مورد نیاز بدن میباشد.
شیر بز دارای خواص بسیاری است و در مقایسه با شیر گاو دارای عوارض جانبی کمتری است.
ارزش غذایی شیر بز
شیر بز دارای مواد مغذی مورد نیاز بدن می باشد و در مقایسه با شیر گاو دارای مواد افزودنی کمتری است. به طور کلی شیر مجموعه ای از چند غذاست و توسط یک موجود زنده تولید میشود، بنابراین نوع زندگی، کیفیت زندگی، کیفیت مواد غذایی حیوان و شرایط زندگی و استرسهای محیطی میتواند تاثیر زیادی بر کیفیت شیر دام داشته باشد.
تاکنون عارضه خاصی در مورد شیر بز گزارش نشده است، لیکن همانند تمام مواد غذایی زیاده روی در مصرف آن توصیه نمیگردد.1
1 -منبع:نمناک
خانه های چوپانان در مقابل زلزله چقدر مقاوم هستند؟
من ابوالقاسم مستقیمی یک نسل سومی هستم
چرا حوادث جاده های منطقه ما رو به افزایش است؟
بررسی علل مهاجرت مردم خصوصا در انارک و چوپانان و سایر نقاط روستایی ایران می تواند راهگشا برای برنامه های آینده باشد و الا ارایه طرح و جوش زدن در فضای مجازی مشکل گشا نخواهد بود. انارک و چوپانان هنگامی رشد نموده اند که نیروی کار خلاق و جوان و کاردان در آن ساکن بوده اندکه متاسفانه امروزچنین نیست.
در مقایسه بین خور وجندق با چوپانان و انارک از نظر فرهنگی یک تفاوت فاحش وجود دارد و آن این است که در چوپانان و انارک از قدیم مردم یاد گرفته اند که راه ترقی بچه ها این است که باید به شهرهای بزرگ مهاجرت کرد و این فرهنگ خصوصا در بین انارکی ها شدیدا حاکم است زیرا دیده می شود انارکی های تهران نشین شدیدا تمایل به مهاجرت به امریکا و اروپا دارند. البته شاید طرز تفکر درستی باشد.
در چوپانان نیز مالکین تحت تاثیر فرهنگ انارک همه تابع این طرز فکر بوده اند و رعایا نیز این فرهنگ را آموخته اند. اما در خور و جندق این طرز تفکر ضعیف است. البته کارخانه پتاس در خور و امکانات شهرستان هم وضعیت را دگر گون کرده است خصوصا اینکه خوری ها با انقلاب اخت شدند و توانستند پست هایی را تصاحب نمایند که انارکی ها از این نظر عقب افتادند.
الان ساکنین چوپانان و انارک بیشتر مهاجرین هستند و انارکی های اصیل فقط برای خاطراتشان سالی یکبار به انارک می آیند.
اگر مانند خور کارخانجاتی مثل پتاس و گردشگری مثل مصر و گرمه رونق بگیرد شاید سبب تغییر تفکر عده ای از مردم شود که در شهر های بزرگ خیلی موفق نبوده اند. البته اخیرا در چوپانان با با پدیده کشاورزان اصفهان نشین و یزد نشین روبرو هستیم که خانواده هایشان ساکن این دو شهر بزرگند ولی خودشان هر ماه چند روزی در چوپانان کشاورزی می کنند که البته خوب است. اما یک مشکل دارد اولاً همین افراد بازنشستگان دولتی هستند که نیروی کارشان تحلیل رفته و ثانیا در چوپانان همین گروه باکمبود نیروی انسانی روبرو هستند.
(چوپانان آباد)