چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com
چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون

                                                

                             نمیذارم دیگه تنهات چوپونون 
                                                  عکس از :منوچهر نظریان


                                      
             نمیذارم دیگه غم لونه کنه                     نمیذارم تو دلت خونه کنه  

     نمیذارم تو رو دیـوونه کنــه                  آبادانی‌هاتو  ویروونه  کنه  

                                 میکارم شادی رو لب‌هات چوپونون  

                     نمیذارم  دیگه تنهات چوپونون          

                                                                                       شعر از : استاد مستقیمی

                                                                                                                                   

عباسعلی پوربافران در مسیر مجلس دهم قرار گرفت


 عباسعلی پوربافران در مسیر مجلس دهم قرار گرفت


 

سهراب مظفر نجفی در گفتگو با خبرنگار ایمنا از شهرستان نایین

عباسعلی پوربافرانی با 11 هزار و 860 رای
غلامرضا کریمی با 9 هزار و 153 رای
حسین حسنی بافرانی با هفت هزار و 447 رای
محمدرضا فردین با 5 هزار و 203 رای
الهام آزاد با 2 هزار و 514 رای
رمضانعلی غلامرضایی با 2 هزار و 220 رای
سید حسن موسوی با 870 رای
محمدرضا افلاکی با 289 رای
رضا نویدی 255 رای
حسین پاکسرشت با 152 رای
محمدرضا نقوی با 86رای
و محمود فیروزی با 20 رای
نتایج آرا حوزه انتخابیه شهرستان نایین و خوروبیابانک می باشد.

زندگینامه


عباسعلی پوربافرانی

به نقل از حامیان عباسعلی : فرزند مرحوم استاد محمدحسن در سال 1351 در خانواده ای مذهبی در بافران متولد شد. پدر ایشان، از مسجدی ها و هیأتی های معروف و معمار و استاد بنای سرشناس منطقه بود. پدران و پدر بزرگهای ما همه ایشان را می شناسند و همه جا به نیکی از ایشان یاد می کنند. همسایگی مسجد جامع بافران باعث شد از کودکی، زندگی در محیط مذهبی و فرهنگی را آغاز و در نماز های جماعت به عنوان مؤذن و مکبر فعالیت کند. در تیر ماه 1360 از نعمت داشتن پدر محروم شد؛ اما آثار معنوی همراهی پدر در دوران کودکی و زحمات بی دریغ و طاقت فرسای مادر، بهره های فراوانی را برایش به همراه داشت.  با سرمایه معنوی کسب شده از همراهی پدر و راهنمایی و حمایت دلسوزان و استادان ارجمندِ در خط ولایت توانست رسماً به عنوان مکبر، مؤذن و قاری قرآن به عرصه مذهبی و فرهنگی وارد شود.

تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در بافران و تحصیلات متوسطه را در سال 1370 در رشته علوم تجربی در دبیرستان عطار نایین به پایان رساند و همان سال در رشته زمین شناسی پذیرفته شد؛ لکن پس از اعلام نتایج رشته های بورسیه  و پذیرش در مقطع کاردانی دانشگاه علوم پزشکی ایران در تهران به تحصیلات دانشگاهی پرداخت و پس از آن در سال 73 خدمت در شبکه بهداشت و درمان نایین را آغاز کرد. درسال 82به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و درسال83به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منتقل شد.درسال 88 درمحمدیه زادگاه سادات ازدواج کرد.هم اکنون نیز معاون  حراست وزارت بهداشت  می باشد.

با آغاز جنگ تحمیلی، اگرچه به دلیل صغر سن، امکان حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل را نیافت؛ لیکن هم پیمان با شهدا و ایثارگران از کوچکترین تلاش در حفظ ارزشهای اسلامی وحرمت خون شهدا دریغ ننمود و با حضور و عضویت در پایگاه بسیج به فعالیت پرداخت و  سالها با عناوین مختلف فعالیت داشته و دارد. در عرصه قرآنی و فرهنگی نیز رتبه های ممتاز در سطح شهرستان و استان را کسب نموده است.از نوجوانی  به عنوان خادم عزاداران اهل بیت (علیهم السلام) و هماهنگ کننده هیأت های عزاداری، در خدمت سوگواران اهل بیت بوده و می باشد.در دوران پر فراز و نشیب زندگی، تا کنون منشأخدمات فرهنگی، اجتماعی و خیریه بسیاری بوده است که ان شاء الله ذخیره معنوی و توشه آخرتش باشد. در عرصه های مختلف انقلاب از دستاورد های آن حراست نموده و از فرامین مقام معظم رهبری تبعیت و ان شاءالله  تا پای جان رهرو نهضت حسینی و در خط ولایت مطلقه فقیه، پاسدار دستاوردهای نهضت خمینی کبیر و حرمت خون شهدای عزیز باشد.

دیداری متفاوت

دیداری متفاوت

عکس از : مهدی جلالپور

تقابل بز و بزغاله وحشی با بز و بزغاله اهلی
امیدورام کابوس طاعون (ppr)دیگر در هیچ کدام از مناطق ایران رخ ندهد

امامزاده سیدجلال‌الدین چوپانان

امامزاده سیدجلال‌الدین چوپانان


"حقیقت اول"

مد نظرم بود که مقاله پربار و محکمی برای حاج محمدحسین بنویسم. ولی قسمت نبود و اطلاعاتمون تکمیل نشد.
خیلی کوتاه و مختصر از داشته های خودم چند سطری براتون کتابت میکنم. 
دو حقیقت برای داستان امامزاده سید جلال الدین وجود داره. دو حقیقتی که هر کدومشو ما مطرح کنیم به مذاق مخالفینش خوش نمیاد. چرا که هرکسی دیدگاه خودش نسبت به امامزاده رو داره و گفتن ما دردی از کسی دوا نمیکنه. این وسط افرادی هستند که ماجرا را نمیدونن. اشاره ای میکنم ، انشالله غلطهامم فرهنگیان روستا میگیرن تا  راه کاملا روشن بشه.
دو برداشت از امامزاده داریم
یکی اینکه امامزاده خیلی کارش درسته و به حقه و بعضا معتقدند شجره نامه داره و نذر و نیاز و این حرفها
و برداشت عده ای کاملا مخالفه. امامزاده لهردی اسمشو میذارن و استناد میکنن به مثلا ۷۰ سال پیش که اصلا قبری نبود و امامزاده کجا بود یهویی...
امامزاده های ایران دستمایه خنده اهل جوک هم شده که عزم گروه دوم را راسختر کرده که امامزاده کشکه.  مثلا اینکه امامزاده ها تو چوپانان یا هجرگ یا دورافتاده ترین جاهای مملکت چکار میکردن و آیا برای ادامه تحصیل میومدن یا این قبیل مزاحها.

و امامزاده چوپانان چه جوری امامزاده شد؟؟!!!
از قدیمیها که بپرسی میگن امامزاده جایی نبود. بعد از سیل ویرانگر قلعه در سال ۱۳۱٨ چوپانان در شیب جنوبی دامنه کوه انبار و کوه کناریش ساخته شد. اما بالا سر چوپانان را ریگ گرفته بود و معمولا کسی کاری نداشت به اونجاها سر بزنه. و شاید ولگردی و یا چوپانی برای چراندن گوسفندان. شاید برداشتی که یکی از فرهنگیان از نور چپق یکی از چوپانها و خیال امامزاده بودنش از جانب اهالی کرده بود، بخاطر همین دورافتادگی کوه انبار از چوپانان قدیم بود.
پایین کوه جنب انبار ـ که امروز بنام کوه امامزاده میشناسیم ـ لهردی بوده که خودش داستانهایی داره برا خودش. خیلیا هنوز معتقدند که زیر لهرد گنجه. بهمین سبب مخالفین امامزاده لقب لهردی را برای تمسخر امامزاده براش برگزیدند.
روزی از زبان یکی از بزرگان روستا که امروز در قید حیات نیست شنیدم که قبل از تاسیس امامزاده هم لهرد برای مردم مقدس بود و مردم پای پیاده کش ریگ را میگرفتند و خود را به لهرد میرسوندند و در کنار لهرد سنگی بود که روی آن شمع روشن میکردند. پس قبل از ما هم آنجا خبرهایی بوده. البته این داستان برای شخص من باورپذیر نبود. شاید چون از افراد مختلف صحه ای بر آن گذاشته نشد

و اما حاج محمدحسین
اسامدحسین یکی از بناهای چوپانان بود که در معماری جزئی از تاریخ
چوپانان به حساب میاد. فردی بود که نمازش ترک نمیشد و اهل خمس و زکات بود. انسانی بود بواقع انسان و مورد وثوق اهالی و بسیار دوست داشتنی و مورد احترام.
اسامدحسین شبی خوابی میبینه که یه سید بهش میگه من پای لهرد خاکم و بیا برام مقبره بساز. بعد هم معرفی میکنه که اسمم جلال الدینه و از نوادگان حضرت کاظم (ع) هستم.
صبح اسامدحسین بیدار میشه و میره سر زندگیش و بیتوجه به خواب روزشو شب میکنه. شاید هم شب را کمتر خورده که خواب عجق وجق نبینه. اما باز هم سید میاد سراغش.
"من جلال الدین هستم و تو باید منا جمع و جورم کنی"
ذهن اسامدحسین حسابی درگیر شده بود. و باز هم به حسابهای دیگه میذاره و بی توجه به خواب دوشب قبل .....
شب سوم دستور محکمتر بهش ابلاغ میشه.
سیدجلال الدین از فرزندان امام هفتم شیعیان در چوپانان
و خرج و مخارجش هم زیر لهرده. بردار و خرج امامزاده کن...
و اسامدحسین کمر همت را میبنده و امامزاده را با خشت و کاهگل بنا میکنه. بعد از اسامدحسین مرحوم حسین سلطانی ساخت و تکمیل امامزاده را بعهده میگیره. مدتیهم کاووس فاتح کلیددار امامزاده بود و امروز حاج حسن حلوانی سالهاست که خودش و زندگیشو وقف امامزاده سیدجلال الدین کرده و انصافا خیلی کار کرده و رنگ و بویی متفاوت به امامزاده داده.

و اما حقیقت اول که ابتدای مقاله اشاره ای داشتم:
امامزاده سیدجلال الدین چوپانان شجره نامه نداره و کل داستان تاسیسش همین چند سطره که گفتم. یه نفر خواب دیده و امامزاده را یه جای دورافتاده که تا چندروز قبلش خبری از هیچ چیزی نبوده بنا کرده. چند سال پیش یهو یه شایعه درست شد که عزیزی رفته مشهد و شجره نامه اورده برای امامزاده. مردم هم میرفتن و دست به نوشته و به صورتشون میمالیدن. اما کذب بود. شجره نامه ای موجود نبود. متنی بود که از آخوندی مجهول و مستنداتی غیرواقعی از چوپانانی که هنوز ۱۰۰ سال بیشتر قدمت نداشت. نامبردن از چوپانان در کتب قدیمی مضحکه و کتب جدید هم که سند محسوب نمیشه. و جالبتر اینکه هنوز هم زنده اند افرادی که نبودن امامزاده را تصدیق میکنن

سلام چوپانان, [24.02.16 00:34]
امامزاده سیدجلال‌الدین چوپانان
"حقیقت دوم"

 اما چند نکته در حاشیه این داستان هست که توجه بهش میتونه دیدگاهمون رو تغییر بده.
فرض کنین امشب میخوابیم. من یا شما یا یکی از اطرافیان از مردم عادی که بین مردمه و شغلی درمیون مردم داره. فردا بیاییم بگیم من خواب دیدم مثلا پشت گدارو امامزاده داریم و شروع کنم به ساخت و سازش. میتونین عکس العملها رو پیش بینی کنین؟ ممکنه یه نفر بیاد و به این خواب من اعتماد کنه و شخصیت اجتماعی و حتی مذهبیشو بازیچه خواب من قرار بده؟ من و شما که سهله. فکر کن بسیار کله گونده تر از ماها بیان همچین کاری کنن؟ آیا شما خوابشونو باور میکنین؟ بیش از نیمی از اهالی روستا چی تو وجود حاج مدحسین دیدند که اینطور باورش کردند؟ چشممونو که باز کنیم ردپایی از خدا تو این داستان مشهود نیست؟ با عقل جور درمیاد که مردم اینهمه ساده باشن؟
از یه زاویه دیگه نگاهش کنیم
فرض کنین نعوذ بالله،،،، شما خدا....
یه بنده صالحی دارین که پا کوه دشت خاک شده و دلتونم میخواد اینجا یه زیارتکده ای بشه که بندگانتون از اونجا بیان پل بزنن باهاتون. اصلا خدا که برا کسی توضیح نباید بده. دلت میخاد که اینجا یه مقبره ساخته بشه. پیشنهادتون چیه؟ چجوری حالی مردم میکنین؟ یکی میگه بشکن میزنم "کن فیکون" یعنی میگم درست شو و درست بشه. یکی میگه نور ازش ساطع میکردم. یکی میگه سنگ را به زبون میوردم که شهادت بده. خلاصه خداهای مختلف عقاید مختلف دارن. یکی هم میگه به خواب یکی از صلحا میوردم... میخوام اینو بگم که خدای مظلوم ما هرکاری که میکرد برای سیدجلالش ما ملت یه داستونی از توش درمیوردیم. "نورش انعکاس ماه و خورشیده یا مثلا جهش هسته ای و شکاف اتم بوده و چنتا کلمه علمی قلمبه سلمبه" یا "ضبط صوت گذاشتن و میخوان مردمو بچاپن" یا " شبانه اومدن اینو ساختن که ما بریم پول بریزیم بیان وردارن" و یا اینکه "فلان صالح خوابزده" شده. پس یخورده بیطرفتر باشیم و این احتمال هم قایل باشیم که شاید و شاید و شاید راست باشه. 
یه نکته دیگه هم هست که شاید خیلیها باورشون نشه. چون به چشم خودشون ندیدند. و اونم نورهای سبزیه که سالهای آخر رژیم منحوس پهلوی از سمت جنوب غرب میومدند و وارد امامزاده میشدند...
بالای ۲۰ نفر تو روستا میتونین پیدا کنین که شبهای تابستون که پشت بام میخوابیدند بارها و بارها نورهای سبز را دیدند که وارد امامزاده میشدند.
خواهشا به حرف من بسنده نکنین. نه برای تایید و نه برای مسخره کردن.
بپرسین چه کسانی دیدند...
حتما از بین اون افراد کسی هست که شما تاییدش کنین.
و شخص حقیر هم که سالها از این ماجرا با پوزخند رد میشدم بالاخره از زبان کسی شنیدم که بهش ایمان داشتم که دنبال منافع یا دروغ نیست. عزیزی که با چشم خودش این نورها را رویت کرده بود.
این داستان نورها را اگه شنیدین که کیا دیدن بهمون بگین...
داستان نورهای سبز شاید ۱۰۰ سال دیگه فراموش بشه. چرا که مردم براشون قابل باور نیست و از طرفی کسانی که دیدند یا با واسطه شنیدند دیگر زنده نیستند. اما الان که میدونیم و میبینیم و میشنویم نباید غرضورزی و انکار کنیم
حقیقت دوم همین بود
که امامزاده هست. وجود داره و نمیشه ساده ردش کرد. کسانیکه امامزاده را رد میکنن بنظر من کارشون درست نیست. چرا که نقطه ایه که پیوندگاه خدا و بندگانش شده و گسستن این پیوند کار درستی نیست. هرچند که امامزاده هم به زعم ما نباشه.
تو برا وصل کردن آمدی
اصراری نیست شما بیایی و دخیل ببندی به لهرد 
ولی میتونی پیوند کسانی که با واسطه دستشون تو دست خداست را نشکونی.

عذرخواهی میکنم بابت طولانی شدن مطلب و عذرخواهی از همشهریان گل که خلاف نظرشون نظر دادم.
اینها عقاید حقیر بود که از جمع بندی اطلاعاتم حاصل شد.
شما همچنان صاحب اختیار افکار و عقایدتون هستین

چهره مردان نیم قرن پیش چوپانان

چهره مردان نیم قرن پیش چوپانان

در شناسایی این بزرگان اختلاف نظر های زیر را می بینید

1- کانال تلگرامی سلام چوپانان که اولین بار این عکس را منتشر کرد زیر آن چنین نوشت:

متاسفانه شناختی از بزرگواران ندارم. بر اساس حدسیات خودم معرفی میکنم. حتما غلط زیاد دارم. زحمتتون ایرادات را رفعش کنین تا اطلاعات غلط ارائه ندیم.

ایستاده از راست:

حاج غضنفر حاج رمضون،حاج ریاض، نمیدونم، باقرسیاه، محمدحسین آزاد، ؟

نشسته از راست:

حاج محمدعلی برادران، میررا مهدی، شیخ، ؟ محمد ثابتی و یا قربان سعادت،  علی ملا


لطفا یاریمون کنین

چون من نسبت به اسامی فوق شک داشتم از آقایان عباس زاهدی و محمد مستقیمی سوال کردم این بزرگواران پاسخهای زیر را دادند:

آقای عباس زاهدی

ایستاده ازراست 1محمدعلی بقایی 2حاجی ریاض 3عبدالرحیم طاهری 4عبدالرحیم رحیمی 5ابوالقاسم زاهدی  نشسته احاج محمدبرادران 2عبدالرحیم زاهدی نفروسط معصومی اموزگار نفراخر محمدحسین عسکریان روح همه شان غریق رحمت باد

آقای محمد مستقیمی

خیلی اشتباه دارید

ایستاده از راست: ۱) محمدعلی بقایی ۲) حاجی ریاض ۳) برادرزن حاجی ریاض ۴) آقابیکی ۵) آن جوان ایستاده سمت راست را نمی‌شناسم

نشسته از راست ۱) حاج محمد برادران ۲) رحمتعلی چپق می‌کشید عبدالرحیم چپقی نبود ۳) میرزامهدی ۴) نفر وسط پشت سر میرزامهدی را نمی‌شناسم ۵) کلاه نمدی از رعیت‌هاست احتمالاً از حلوانی‌هاست ۶) آخرین نشسته یا محمدحسین عسکریان است یا محمدابراهیم مندلی برادر رحمتعلی این دو نفر خیلی به هم شبیه بوده‌اند و اتفاقاً هر دو هم سبیل هیتلری داشته‌اند اما احتمال آن که محمدحسین باشد بیشتر است

نظر سایر بزرگان چیست؟

زلزله در اطراف چوپانان






































تاریخ وقوع زلزله:

زلزله در اطراف چوپانان

گزارش اولیه زلزله

مرکز لرزه‌نگاری کشوری

موسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران

 

 بزرگی ۳.۹

  استان اصفهان 
سه شنبه، 4 اسفند 1394 در 19:08:12

سه شنبه، 4 اسفند 1394 در 19:08:12(وقت محلی - تهران)

2016-02-23 15:38:12 (UTC)

بزرگی زلزله:

۳.۹

نوع بزرگی:

MN

موقعیت رومرکز زلزله:۳۳.۵۵ شمالی و ۵۴.۷۰ شرقی
عمق:۸ کیلومتر
عدم قطعیت مکانی:۱.۷۴+/- کیلومتر در جهت شمالی - جنوبی
۲.۲۲+/-  کیلومتر  در جهت شرقی - غربی
منطقه:

استان اصفهان

فاصله‌ها:

43 کیلومتری خور، اصفهان 
61 کیلومتری جندق، اصفهان 
97 کیلومتری انارک، اصفهان 

منبع:

موسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران

حمایت حزب اسلامی کار از سید حسن موسوی


به گزارش ایلنا :حزب اسلامی کار پس از بررسی‌های همه جانبه در مورد کاندیداهای مطرح در منطقه شهرستان‌های نائین، خور و بیابانک، از جناب آقای مهندس سید حسن موسوی که از اهالی خوشنام آن منطقه و از مدیران توانمند کشوری است دعوت کرده در قامت کاندیدای نمایندگی آن مردم فهیم در منطقه حضور یافته و به انجام وظیفه میهنی و دینی خود بپردازد.

براساس بررسی‌های جامع صورت گرفته هیچ یک از کاندیداهای مطرح حوزه انتخابیه شهرستانهای نائین و خور، بیابانک ویژگی‌های اصلاح‌طلبی آقای موسوی را نداشته و بنابراین از کلیه مردم شریف و شهید پرور و رشید حوزه انتخابیه نائین، خور، بیابانک دعوت می‌کنیم تا با حضور پرشور پای صندوق‌های رای در ۷ اسفند ماه ۱۳۹۴ آرای خود را به نام آقای سید حسن موسوی در صندوق‌های رای ریخته تا امکان رشد، توسعه و پیشرفت حوزه انتخابیه نائین، خور، بیابانک را فراهم آورده و به مسئولیت اجتماعی و ملی خود عمل کنند.


اعزام 21 نفر نیروی ماهربنایی از جندق به عراق برای بازسازی اماکن مقدس

اعزام 21 نفر نیروی ماهربنایی از جندق به عراق برای بازسازی اماکن مقدس

مردم خور و بیابانک 580 میلیون ریال به بازسازی عتبات عالیات کمک کردند

خور،اصفهان-ایرنا-مسئول ستاد بازسازی عتبات عالیات خور و بیابانک گفت:از ابتدای امسال تاکنون مردم این شهرستان برای بازسازی حرمین مطهر در کاظمین، نجف اشرف، سامرا و کربلا 580 میلیون ریال کمک کرده اند.

حسن سیف روز شنبه در گفتگو با ایرنا افزود: این کمک ها شامل نذورات نقدی و جواهرات در مراسم حمل درب های حرم مطهر امام جواد(ع) به شهرستان، نذورات مردمی در صندوق های نصب شده و مراسم پرچم گردانی پرچم متبرکه مرقد مطهر امام حسین(ع) در دهه اول محرم جمع آوری شد.
وی خاطرنشان کرد: امسال 21 نفر نیروی ماهر گچکار، آرماتوربند، سنگ کار، جوشکار، نماکار و کاشیکار از شهر جندق برای کمک به بازسازی اماکن مقدس عازم کشور عراق شدند.
به گفته سیف، هم اکنون 58 نفر به صورت افتخاری با ستاد عتبات عالیات شهرستان خور و بیابانک همکاری دارند.
وی افزود: در شهرستان خور و بیابانک بیش از 200 صندوق جمع آوری نذورات مردمی برای کمک به بازسازی عتبات عالیات وجود دارد.
شهرستان کویری خور و بیابانک با حدود 20 هزار نفر جمعیت در 420 کیلومتری شرق اصفهان واقع است.

برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی چوپانان آباد اینجا را  کلیک کنید.
ادرس ما    choopanan_abad@                                                     

مهندس عبدالرضا هاشم زایی

ما برای همولایتی های خودمان تبلیغ می کنیم 


قابل توجه همولایتی های ساکن تهران

اسامی به ترتیب حروف الفباست

سایت تلگرامی مهندس هاشم زایی

https://telegram.me/joinchat/BpobTTx-SGEcJF4u5VvfJQ