پیششرط عجیب ثبت امامزاده
آیا هر امامزادهای که مردم بیشتر پیرامونش جمع شده بودند، یا پیشینه بالایی داشت، نسبش تثبیت شده و جزو امامزادگان شیعه است یا باید معجزه و کرامتی رخ دهد تا برای مسئولان این نهاد حجت تمام شود؟!
کد خبر: ۳۱۲۷۴۷
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۳۹۲ - ۰۴:۴۴
انتشار اظهارات یکی از مدیران سازمان اوقاف و امور خیریه پیرامون پیشنیاز ثبت امامزادهها از سوی این سازمان، بسیار حاشیه ساز شده است؛ پیش نیازی که مشخص نیست با چه منطقی در نظر گرفته شده و تاکنون چند امامزاده با تکیه بر این پارامتر، موفق به ثبت در سازمان اوقاف نشدهاند و چند امامزاده نیز این گونه تأییدیه گرفتهاند!
به گزارش «تابناک»، «امامزاده» لقبی که عموماً برای فرزندان امامان شیعه و همچنین نوادگان ایشان تا چندین نسل کاربرد دارد، در محدوده عراق و ایران بزرگ، پراکندگی گستردهای دارند که در خصوص فرزندان امامان ششم تا یازده شیعه بیشتر میشود، چرا که در دوران این امامان و پس از شهادتشان، حاکمان ظالم آن دوران مأمورانی را به قصد شناسایی و قتل فرزندان این امامان گسیل میداشتند و عملاً امکان تمرکز بازماندگان ائمه در یک منطقه جغرافیایی قابل تحقق نبود.
بر اساس برخی آمار منتشره تعداد مقبره امامزادگان ایران در اوایل انقلاب اسلامی یک هزار و پانصد مقبره بوده و بنا بر آمارهای رسمی تا سال جاری بالغ بر ده هزار و پانصد مقبره رسیده است و این بدان معناست که در سی سال گذشته به طور میانگین، سالانه تعداد سیصد امامزاده جدید در ایران مورد شناسایی قرار گرفته است!
نکته درخور توجه اینجاست که بیش از پنج هزار تن از امامزادگان مدفون در ایران را به نام امام موسی کاظم (ع) نسبت میدهند. این اتفاق ابتداً توسط محمد پورمختار عضو کمیسیون اصل نود قانون اساسی علنی شد و بعدها در نقد این اتفاق سخنها به میان آمد.
در واقع هرچند پراکندگی امامزادهها منطقی است اما اینکه اینچنین رشدی داشته باشند، محلی برای تامل و بررسیهای دقیقتر است. حال پس از گذشت ماهها غلامرضا محمدزاده مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان تهران درباره حوزه استحفاظیهاش و نه کل کشور اظهارنظر و ایجاد امامزاده جدید در این استان را تکذیب کرده اما شبهه عجیبتر را پیش آورده است.
حجت الاسلام محمدزاده یادآور شد: «هماکنون در حال جمعآوری آمار امامزادگان استان تهران هستیم و در این باره میتوان گفت که امامزادگانی در لیست آمار قرار میگیرند که میان آنان و مردم ارتباط روحی و معنوی وجود داشته باشد. در غیر این صورت این امامزادگان جزء آمار اداره کل اوقاف و امور خیریه استان تهران قرار نمیگیرند!»
این نوع ارزیابی در نوع خود از افزایش تعداد امامزادهها جالبتر است، چرا که مشخص نیست سازمان اوقاف چه روشهای تازهای را برای شناسایی اصالت نسب این مقبرهها در نظر گرفته و چگونه میزان ارتباط امامزادهها با مردم اندازه گیری میشود؟! آیا هر امامزادهای که مردم بیشتر پیرامونش جمع شده بودند یا پیشینه بالایی داشت، نسبش تثبیت شده و جزو امامزادگان شیعه است یا باید معجزه و کرامتی رخ دهد تا برای مسئولان این نهاد حجت تمام شود؟!
بیگمان چنین اظهارنظری تاریخیتر از موضوع افزایش تعداد مقبرههای موسوم به امامزادهها است و چالشی جدی در خصوص نحوه ارزیابیهاست، چرا که در موارد پیدا نشدن شجرنامه برای امامزادهها، اگر مبنای ارزیابیها تاکنون «میزبان ارتباط روحی و معنوی» این مقابر با مردم باشد، یک خطای فاحش رخ داده و میبایست از ابتدا دوباره ارزیابی صورت پذیرد و امامزادههای بدون شجره نامه، تخریب و به شکل قبرهای معمول درآیند و خواب و نظایر چنین خرافاتی، حجت تشخیص مقبره امامزادهای نباشد.
بالاخره نسب در تمام رسوم حتی در اسلام بی تاثیر نیست. و اون امام زاده هایی که ناخلف بودند رو امام زاده به حساب نمی آوردن که بیان و مقبره براشون بسازن.