چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com
چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com

تصادف خونین در نائین


برخورد چهار دستگاه خودرو در نایین 14کشته و 12 مجروح برجا گذاشت

نایین،اصفهان -ایرنا- رییس آتش نشانی نایین گفت: یرخورد چهار وسیله نقلیه در ورودی این شهرستان در روبروی دانشگاه آزاد 14 نفر براثر سوختگی در آتش کشته و 12 نفر هم مجروح شدند.

ˈعبدالله سلطانیˈ روز پنجشنبه به خبرنگار ایرنا اظهار کرد: ساعت سه و30دقیقه صبح امروز در پی اعلام وقوع یک فقره تصادف و آتش سوزی، ماموران ما به محل حادثه اعزام شدند.

وی افزود: در این حادثه یک مینی بوس، پراید، پژو و زانتیا به شدت با هم برخورد کردند که خودرو پراید به حاشیه جاده پرتاب و سه خودرو دیگر در آتش سوختند.

رییس آتش نشانی نایین تصریح کرد: براثر این حادثه دو سرنشین مینی بوس، یک سرنشین پراید، و 11 سرنشین پژو که 10 نفر آنان تبعه افغانستان بودند کشته شدند.

وی اظهارکرد: دلیل حادثه از سوی کارشناسان در حال بررسی است.

شهرستان نایین در فاصله 140 کیلومتری شرق اصفهان واقع است.

خبر تکمیلی متعاقبا ارسال می شود.

خبر تکمیلی: مشخص شدن علت حادثه مرگبار صبح امروز در نایین اصفهان 
گروه استان ها _ براساس اعلام پلیس راهنمایی و رانندگی استان اصفهان مقصران اصلی حادثه صبح امروز در نایین استان اصفهان که 15 کشته و 14 مجروح برجای گذاشت مشخص شد. 

به گزارش پایگاه خبری پلیس، سرهنگ " حسین غلامی" رییس پلیس راهنمایی و رانندگی استان اصفهان در گفت وگو با خبرنگار ما در خصوص علت حادثه صبح امروز که بین چهار دستگاه خودرو رخ داد و منجر به آتش سوزی آنها شد گفت: در این حادثه خودروی پژو 405 به علت سوار کردن بیش از حد سرنشین و عدم کنترل وسیله نقلیه ناشی از تخطی از سرعت مطمئنه و همچنین خودروی زانتیا به علت انحراف به چپ مقصران اصلی این حادثه تشخیص داده شدند.


گفتنی است، ساعت 3 و 30 دقیقه بامداد امروز در یک حادثه مرگبار چهار دستگاه خودروی پژو، زانتیا ، پراید و مینی بوس با یکدیگر برخورد کردند که در این حادثه هر چهار خودرو براثر شدت برخورد دچار آتش سوزی شده که تا 13 نفر در صحنه و 2 نفر در بیمارستان جان خود را از دست دادند و 14 نفر دیگر تحت درمان قرار هستند. 


انتهای خبر // پایگاه خبری پلیس ایران

گلخانه صیفی جات ولیعصر در جندق


گلخانه صیفی جات ولیعصر در جندق

در قرآن کریم آمده است: «لیسس للانسان الا ما سعی، هیچ چیزی برای انسان جز با تلاش و کوشش او به دست نمی آید.»

همه ما انسانها به پیشرفت و موفقیت فکر می کنیم و خواهان آن هستیم . آقای علی اصغر واحدی یکی از جوانان با استعداد و

سخت کوش شهرجندق است که با تلاش شبانه روزی و پیگیری مستمر موفق به راه اندازی اولین گلخانه صیفی جات شده است.

او عوامل موفقیت خود را توکل به خدا ،امیدواری ، وقت شناسی و استقامت میداند و عقیده دارد که این تازه شروع یک مسیر طولانی

است .

ما امیدواریم که آقای واحدی در سایه الطاف الهی و حمایت دولت محترم موفق به توسعه این واحد شود. به امید روزی که شاهد

موفقیت کامل تمامی جوانان ایران باشیم.

بقیه تصاویر در ادامه مطلب.........

                                       همت بلند دار که مردان روزگار           از همت بلند به جایی رسیده اند

 

 

پرتقال در جندق

پرتقال در جندق

تصاویر مربوط به درخت پرتقالی است در  جندق.

با توجه به این که این درخت مربوط به مناطق خوش آب و هوای شمالی میباشد و با آب و هوای این منطقه سازگاری ندارد بسیار جالب است که بیشتر از حد انتظار به بار نشسته و محصول داده است.

خانم رضوانه بلوچی افتخاری دیگر برای انارک


خانم رضوانه بلوچی افتخاری دیگر برای انارکخواستن توانستن است
افتخاری دیگر :

انارک تپش : یکی از افتخارات شهر ما انارک سر فراز وجود بانوان توانا و افتخار آفرین در این شهر است ، یکی از این بانوان توانا و افتخار آفرین سرکار خانم رضوانه بلوچی انارکی ( همسر اقای حسن کافی) می باشد .
این بانوی افتخار آفرین شهرمان توانسته است با 57 سال سن یکی از ارکان و اعضاء تیم دوچرخه سواری استان باشد و گواهینامه های و مدارک و افتخارات کشوری وبین المللی را به خود اختصاص دهد.
با توجه به هماهنگی صورت گرفته با سرکار خانم رضوانه بلوچی انارکی این افتخار شهرمان مصاحبه تلفنی با نامبرده انجام شده است که در چند روز آینده این مصاحبه از همین سایت و سایت زیارتگاه شاه چراغ شهر انارک به سمع و حضورتان خواهد رسید .
مدیران سایت برای این افتخار شهرمان آرزوی سلامتی می نمایند.

بزکش معدن متروکه در چوپانان


بزکش معدن متروکه در چوپانان

بزکش نام محلی در نزدیکی چوپانان

منطقه خامو(خُموو) ,بزکش معادن متروکه قدیمی است که سالهاست از رونق افتاده.

نوشته فوق و تصویر از سایت دهستان چوپانان نقل شده ولی متاسفانه اطلاعات مربوط به این معدن بسیار کم است از همشهریان عزیزی که می توانند اطلاعات دقیقی در معرفی این معدن به همگان ارائه کنند مورد استقبال ماست  عکسهای بیشتر را می توانید در اینجا ببینید 

روز خاسته

روز خاسته


 سعید ایران نژاد
***********************************

یکی از اقدامات ارزشمندی که قرار است در روز خاسته (یکم دی ماه) انجام گیرد تقدیر از استاد ارجمند محمد مستقیمی (راهی) ست. استاد راهی از چهره های تاثیرگذار بر شعر جوان اصفهان بوده و هست و تمام کسانی که در فضای شعر اصفهان تنفس کرده اند از حضور ایشان بهره ها برده اند. محمد مستقیمی یکی از کسانی ست که سالهای سال در کنگره ی شعر میلاد آفتاب سده (خمینی شهر) حضور داشته و به شعرخوانی پرداخته است.
از استاد راهی 7 کتاب تاکنون به چاپ رسیده است به شرح زیر :
آسمان را بالاتر بیاویز - آن آویشن غریب - شب و ابر و هامون - چه تابستان بی سایه ای - عاشقان ایستاده می میرند - اوج آبی - آیینه پردازان

تقدیر از استاد راهی می تواند تلنگری باشد به مسوولان ادبی شهر و استان و کشور... تا از هنرمندان در زمانی که در قید حیات هستند تجلیل شود.

خاطرات جلال فاطمی انارکی 7


خاطرات جلال فاطمی انارکی 7

با همه عطر دامنت ایدم از صبا عجب - کز گذر تو خاک را مشک ختن نمی کند
یا سرعت رشد روز به روزم بیش از اندازه بود یا بسیار خود خواه بودم که اموزگارم فاطمه را شش دانگ متعلق به خودم میدانستم .با همکارش اگر شوخی و گفتگوئی داشت , حسودی ام میشد .اجازه سئوال کردن از خودش و زندگی خصوصی اش را به من نداده بود فقط برای فرو نشاندن کنجکاوی ام می گفت : به موقع تو را در جریان همه چی قرار خواهم داد . بازهم نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و پرسیدم : پاسخ امتحانات دیر شده است . گفت : پی گیری نکرده ام , شاید هم از سیرجان کسی قبول نشده باشد . 
به خانه شان که رسیدیم مادرش بود و 5 تا بچه قد و نیم قد و حد اکثر تا سن 12 سالگی.. دو اتاق روستائی با حیاطی که زمین اش خیلی بزرگ بود در گوشه حیاط مستراح و یک چاه اب قرار داشت .مشخص بود که از وضع مالی مناسبی بهره مند نیستند .گوشه یکی از اتاق ها تلمباری از لحاف و تشک قرار داشت. 
فاطمه به مادرش گفت به خانه خاله انیسه سر می زنم و با هم از خانه شان بیرون امدیم . تا انتهای کوچه و در داخل خانه , از زندگی خانوادگی اش تعریف کرد و گفت : دو تا از خواهر های کوچکتر از خودم ازدواج کرده و رفته اند . پدرم که تا چند سال پیش راننده کامیون بود , تصادف کرد و خانواده اش را بی سرپرست گذاشت . تقریبا تمام حقوقم را برای صرف مخارج به مادرم میدهم ولی ماهی 300 تومان ( 3000 ریال به کجایشان می رسد بدتر از همه اینکه عمویم حکم از دادگستری گرفته که چون خانه پدری و ارثی شان بوده یا مبلغ سه هزار تومان سهمش را بگیرد و یا خانه را حراج کنند . جلال جان , از یک طرف نگرانی اینها را دارم از طرفی دیگر بسیاری از دوستانم را دستگیر کرده اند و هر لحظه فکر می کنم به دنبال من نیز خواهند امد ان وقت فکرش را بکن که به روزگار این ها چه خواهد امد .اقا جلال ! میتونم ازت خواهشی بکنم ؟ با کمال میل فاطی جان , جانم را طلب کن . گفت : نه , جونت را نمی خوام اما اگر اتفاقی برایم افتاد گاهگاهی سری به مادرم بزن و از حالشان بی خبر نباش . 
به روی چشم خانم . امیدوارم اتفاق بدی نیافتد . این صحبت ها که تموم شد به خانه خاله اش رسیده بودیم و حال و احوالش را با او به پایان رسانده .
لهجه سیرجانی خیلی شیرین است . مردمان کرمان و شهرستانهایش , گویش خاصی ندارند و با زبان فارسی لهجه دار صحبت می کنند . نامم را با کسره جیم ادا میکرد .یهو در میان صحبت هایش گفت : راستش را بگو , جیران خانم دیگه کیه ؟ و ادامه داد که اگر حقیقت را نگویم هیچگاه مورد اعتمادش نخواهم بود .
- جیران , خانم ! بله جیران خانم .نکنه منظورتون شاگرد خودتونه که برادرش ماشو ( ماشاالله ) هم کلاسی ام هست . درسته . با دختره رابطه داری ؟
چه رابطه ای ؟ گفت : مادر جیران در بررسی وسایل شخصی دخترش نامه ای به تو پیدا کرده که قربان و صدقه ات رفته و به تو گفته بیا تا از این شهر فرار کنیم و جای دیگر برویم .والله نمیدونم . یکی دو بار با دختر همسایه مان فاطی خانم به خانه مان امدند و با خواهرانم صحبت و بازی میکردند . گاهی مرا هم در بازی هایشان شرکت میدادند . ببین جلال , همین طور که تو منوا دوست داری , من هم دوستت دارم . هر وقت که نخواستی با من باشی , مرد و مردونه راستش را بگو و برو دنبال کار خودت . فاطمه خانم , دورتان بگردم . درد و بلایتان به جانم بخورد . مگه میشه شما را فراموش کنم . یک روز که نبینمتان , دیوونه میشم . بی میل نبود که شب را در خانه مادرش بماند اما از طرفی نگرانم بود که به تنهائی بیابان تا سیرجان را طی کنم . با هم بطرف سیرجان حرکت کردیم .
دستانش را محکم , دور کمرم حلقه زده بود .سرم را که به پشت تکیه دادم تا باو بگویم : فراری ات میدهم . به تنگه ی اشوب می برمت که دست فلک بهت نرسه! حس کردم , ...................................................................................................................................................................
...........................................................................................................
از بازگو کردن حرفهایم منصرف شدم . گوئی به بهشتی خوش اب و هوا , پرت شده ام که ارزوی ماندن همیشگی در انرا دارم . از سرعت موتورم کاستم تا بلکه دیرتر به مقصد برسیم .راه پرسنگلاخ و دست انداز بیش از یک ساعته را به نظرم امد که در یک دقیقه طی کرده ایم .
خسته نباشی اقا جلال . خیلی زحمت کشیدی . قبل از اینکه به خانه تان بروی یک چیز را یادت نره . - بفرمائید خانم . 
- حرفهائی که به تو , مخصوصا در مورد احتمال دستگیری ام گفتم , مبادا به کسی بگوئی .- چشم خانم .
دیگه اینکه دو سه روز اینده را در مدرسه شما درس ندارم و دخترانه هستم . حتی ممکن است شب ها را هم با یکی از همکاران خانم , به حسین اباد برویم . مبادا دنبالم راه بیافتی یا به خانه ام بیائی . چشم خانم . یک ضرب به خانه تان برو که مادرت دلواپس ات نشود . دمق و دست از پا درازتر , خداحافظی کردم و رفتم . با خودم فکر میکردم که راستش را نمی گوید . نکنه به فکر فرار باشه ؟ چرا موضوع فراری دادنش را بهش نگفتم ؟ از این قبیل توهمات ازارم میداد که به خانه رسیدم . دل مادر , دیگر شور سابقم را نمی زد . از دست شی یه ای و جمعوت نابوکه ( مادر : دیگه از دست رفته ای جلال و نمیشه درستت کرد ) 
شب جمعه را خوشبختانه در خانه بودم که پدرم خاک و خلی و با لباس معدن رسید . مادر که به جای خود ولی من نیز خیلی خوشحال شدم .پس از حال و احوال و بوسیدن همه مان به مادر رو کرد و گفت : اقا رضا زاهد را هم گرفته اند . خودم از رادیو شنیدم . یک معلمی جوون . میگر چی کارش کرته بی یه . هینوم سن و سالی ندراه ( معلمی جوان , مگر چه کرده بود . او هنوز سن و سالی ندارد) گفته ی پدر و نوع احساساتش , جرقه ای بود که از مغزم گذشت تا در باره گرفتاریهای مالی فاطمه با او صحبت کنم .جلوی مادر که نمیشد .
صبح روز بعد که پدر سرخوش و مستانه وظیفه واجب الحمامی بودنش را انجام داده و صبحانه مقوی و مفصلی خورده بود او را تشویق کردم که با یکدیگر به مطبوعاتی اموزگارم اقای زرین خط سری بزنیم تا بیشتر از جریانات روز اگاه شویم.شاکرد اول شدنم را به رخ کشیدم و انرا حاصل تلاش های معلمم دانستم.
همون معلمی که تا کرمان کنارت بود . بله پدر جان . حالا هم تلاش میکنه تا منو شاگرد اول کرمان معرفی کنه که اگر این طور شد باید به یک اردوی ده پانزده روزه خارج از سیرجان برویم .شما که موافقید . ولی این خانم معلم ( وسط حرفم پرید و گفت , چقدر هم خوشگل و با نمکه ) پدرش فوت شده و مادر و 5-6 خواهر برادران ریزه میزه شان را می خواهند فقط بخاطر سه هزار تومان ناقابل از خانه شان اخراج کنند .سه هزار تومان هم پولیه که عده ای را بدبخت کنند ؟
پدرم متوجه بود که چه می گویم و چه خواسته ای از او دارم ولی وضع مالی پدر خوب بود. حقوق و مزایای ماهانه اش بالای 1500 تومان بود ضمنا معدنکاران محلی نیز گاهی اوقات پدر را برای اظهار نظر فنی معادنشان دعوت میکردند که حد اقل مبلبغ 5000 تومان برای این اظهار نظرا می پرداختند .
مادرم پول جمع کن و به فکر ذخیره نبود . معتقد بود که پول , چرک کف دست است و باید به دورش انداخت . خاطرم هست که روزی در انارک میان مادر و هم عروسش نرگس خانم , صبیه مرحوم شیخ حسن دیمه کاری( یزدانفر ) گفتگوئی در همین زمینه درگرفت . خانم عمو , اعتقاد داشت مرد باید سیل باشد و زن , بند ( سد ) مرد بیاورد و زن پس انداز کند . که گفته بسیار عاقلانه ای هست . روح همگی شان شاد.خلاصه پدر را به پرداخت این سه هزار تومان راضی کردم . به من گفت : تشریف ببرند و انرا از حاج ممد تقی بدون دادن هیچ تعهدی دریافت کنند . بال در اورده بودم تا هرچه زودتر خودم را به فاطمه برسانم و این خبر خوش را باو بدهم .کمی که فکر کردم با خودم گفتم : مرد باید غرور داشته باشد و سنگین و رنگین باشد . وقتی می گوید شنبه ساعت 2 , یعنی همان موقع باید بروم . روز شنبه خودم را تر و تمیز کرده , بهترین لباسم را پوشیدم و با یک دسته گل سرخ محمدی راهی خانه خانم معلم شدم .در این فاصله دو روزه به دکه مطبوعاتی زرین خط رفتم تا کتاب هنر عشق ورزی را خریداری کنم .

کشف حدود 35 کیلوگرم تریاک در سه راهی چوپانان


حدود 35 کیلوگرم تریاک در سه راهی چوپانان کشف شد

نایین، اصفهان-ایرنا- فرمانده انتظامی نایین از توابع استان اصفهان گفت: در بازرسی از یک خودروی سمند 34کیلو و900گرم مواد مخدر از نوع تریاک کشف شد.

سرهنگ ˈرجبعلی مختاریˈ روز یکشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: ماموران ایست و بازرسی سه راهی چوپانان امروز صبح در بازرسی از یک سواری که از استانهای جنوبی به استانهای مرکزی در حرکت بود، این مقدار مواد را کشف کردند. 

وی افزود: در این رابطه دو قاچاقچی دستگیر و با پرونده تحویل مقامات قضایی شدند. 

مختاری افزود: این مقدار مواد مخدر توسط پاسگاه چوپانان و همکاری وکمک تکاوران اصفهان مستقر در سه راه چوپانان به اردکان کشف شد. 

سه راهی چوپانان به اردکان در 195 کیلومتری شرق شهرستان نایین قراردارد. 

سایه دژ نظامی بر گردشگری کویر فرحزاد +عکس

شبکه ایران/ روستای فرحزاد به واسطه بکر بودن منطقه کویری و اقامتگاه سنتی بارانداز که عضو فعالی از خوشه‌سار بوم‌گردی است، میزبان گردشگران بسیاری است. این در حالی است که با ساخت بنایی شبیه به دژهای نظامی و با مصالح غیربومی، تداوم این روند را برای گردشگری و توسعه پایدار فرحزاد نمی‌توان انتظار داشت.

شبکه ایران: چند خانه کوتاه به رنگ خاک کویر، بی هیچ حصاری؛ چند زمین زراعی و چند شتر و تا دور دست خاک خدا...، روستای فرحزاد در منطقه خور و جندق را تا چندی پیش می‌شد چنین توصیف کرد. توصیفی که گردشگران بسیاری را به سوی خود کشانده است. گردشگرانی که ابتدا با فیلم خیلی دور خیلی نزدیک و پس از آن به واسطه اقامتگاه سنتی بارانداز و علی ساربان با منطقه آشنا شدند و هر سال به این منطقه سفر می‌کنند. اما اکنون بنایی به شکل قلعه‌های نظامی با آجرهای قرمز رنگ ساخته شده که نه تنها با فضا ناهمگون است بلکه خشونت و اضطراب را نیز به مهمانان فرحزاد القا می‌کند.

به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی، «سید هاشم طباطبایی»، صاحب بارانداز می‌گوید: «روستای فرحزاد قابلیت ثبت ملی را داشت اما با این شکل ساخت و ساز، دیگر ممکن نیست. 400مترمربع زمین مشاء روستا را هم گرفته‌اند. اعتراض کرده‌ایم اما در سطح شهرستان دستمان به جایی بند نیست.»
 
 گردشگران چه نظری دارند؟
«میترا قاسمی» که خانواده‌ای اهل سفر دارد و از سال 87 دست کم سالی یک بار به فرحزاد می‌رود، می‌گوید: «شاید برخی یک بار به یک منطقه سفر کنند اما ما به جاهای خوب چند بار سفر می‌کنیم تا خاطرات خوبمان تکرار شود. این بار که رفتیم فرحزاد با این بنای قلعه‌مانند روبه‌رو شدیم. همان ابتدا شباهت به بناهای نظامی و قرمز بودن آن که شباهتی به رنگ خانه‌های کویری فرحزاد ندارد به چشم می‌آید. به‌علاوه ساختمان را جایی ساخته‌اند که راه ورودی اصلی روستا را تغییر داده و حالا ماشین‌ها ناچارند دور بزنند و از پشت به بارانداز بروند.»
 وی تأکید دارد: «رنگ قرمز این ساختمان در مقایسه با رنگ خاک منطقه و خانه‌های فرحزاد خیلی آزاردهنده است. مصالح ساختمانی آن هم با خانه‌های اطراف فرق دارد و از طرف دیگر شکل آن یعنی برج و بارو باعث می‌شود آدم احساس کند منطقه نظامی است.»
 
«رضا یوسفی» راهنمای گردشگری است که از سال 86 دست کم سال یک بار با گروه یا شخصی به فرحزاد سفر می‌کند، می‌گوید: «وقتی در سفر اخیر وارد روستا شدم، تعجب کردم! این بنا منظره روستا را به هم زده است. رنگ آن به محیط نمی‌خورد. شکل آن که شبیه دژ نظامی است احساس خیلی بدی به گردشگران و مهمانان فرحزاد می‌دهد. به علاوه راه ورودی سواری یا اتوبوس را به روستا مسدود کرده است.»
 وی می‌افزاید: «در موردی مشابه در روستایی ساختمان با بلوک سیمانی ساخته شد، مسافران خیلی ناراحت شدند و دیگر علاقه‌ای به سفر به آن روستا نداشتند. در این مورد هم می‌گویند ما به اینجا می‌آییم تا حس سنتی و کویری را تجربه کنیم، اگر دنبال جای شیک و مدرن بودیم، مقصد دیگری را انتخاب می‌کردیم.»
 
«پالیزبان» مهندس نفت و گاز، طبیعت‌گردی که مناطق مختلف ایران را پیموده، می‌گوید: «جزو اولین دوستان طبیعت‌گرد خانواده طباطبایی هستم. جاهای مختلف ایران چادر زده‌ام، کمک گرفته‌ و کمک کرده‌ام. خانواده طباطبایی در فرحزاد یکی از خانواده‌هایی هستند که بدون تحصیلات خاصی و بدون دنیاگردی در جهت توسعه پایدار قدم برمی‌دارند. به نظرم توسعه پایدار در آنها نهادینه شده است. حتی یک در که می‌خواهند نصب کنند تمام شرایط را بررسی می‌کنند. نحوه زباله جمع کردن در کویر را به من شهری یاد می‌دهند.»
 
وی می‌افزاید: «وقتی جای خوبی در ایران می‌بینم، نگران می‌شوم که کی خراب می‌شود. 20 سال پیش وقتی می‌رفتید جنگل‌های عباس‌آباد از سوئیس زیباتر بود اما الان سریع رد می‌شوم تا از منجلابی که درست شده زودتر عبور کنم. هر جا آسفالات و دم دست می‌شود که پراید هم می‌تواند برود، خراب می‌شود.»
 این مهندس نفت و گاز می‌گوید: «یک زمانی به آقای طباطبایی پیشنهاد دادم که خانه‌های کناری را بخرد، ابتدا قصد نداشت، بعد از آن وقتی که خواست بخرد، نشد و یکی دیگر آنجا را خرید، مبارکش باشد! اما با این سبک که دارد جلو می‌رود، نمونه بارز توسعه ناپایدار است.»
 
پالیزبان یادآور می‌شود: «برج و بارویی که بنا کرده، مشابه پاسگاه نیروی انتظامی لب مرز است. جای تعجب دارد که طرح هادی روستا چگونه اجازه داده بنایی به شکلی متفاوت با معماری منطقه ساخته شود. در آهنی با طرح کوروش و داریوش هخامنشی چه ربطی به کویر دارد؟ از طرف دیگر مطابق معمول رفتم پشت بام صبحانه بخورم و کویر را تماشا کنم، دیدم دور تا دور پشت بام را سیم خاردار کشیده، منظره خیلی بدی بود.»
 وی تأکید می‌کند: «این بنا هنوز وارد چرخه کار نشده و پای توریست را باز نکرده است اما با این روند که در پیش گرفته‌، مشخص است که حول ورش داشته و به دنبال کار کردن با گردشگر انبوه است و این یعنی تخریب منطقه. می‌دانید ایران با طبیعت زیبا و بکری که دارد با فاصله زیادی، از دیگر کشورها جلوتر است اما چون طبیعت صاحب ندارد، زود نابود می‌شود.»

کویر؛ عرصه‌ای بکر برای سرمایه‌گذاری


آرش نورآقایی , پرستو فخاریان- منطقه خور و بیابانک استان اصفهان که از شرق با جاده‌ای بی‌نظیر به طبس می‌رسد، چندین نقطه عطف را پشت سر گذاشته است؛ منطقه‌ای کویری که انواع گونه‌های کویرها را در خود جای داده است. اگر نخواهیم به اعماق تاریخ برویم دست کم اولین نقطه عطف آن، به سفرهای سون هدین و آلفونس گابریل به مناطق کویری برمی‌گردد؛ کسانی که سفرنامه‌هایشان، بسیاری را برای دیدن ایران و به طور مشخص کویر مرکزی آن می‌کشاند.
پس از آن، نقطه عطف دیگر به بازگشت مازیار آل‌داوود به گرمه و تاسیس خانه آتشونی مربوط می‌شود که باعث شد علاوه بر اینکه گردشگران بسیاری را از خارج کشور به خود جذب کند، بسیاری از دیگر بومی‌های منطقه را بر آن داشت تا با تاسی به حرکت او، خانه‌های بومگردی را ایجاد کنند؛ به گونه‌ای که این حرکت ادامه پیدا کرده و حالا خانه‌های بومگردی به صورت چشمگیری در حال شکل‌گیری و رونق یافتن هستند. علاوه بر اینها، از این ناحیه در کتاب‌های بیابان‌گردی نیز بسیار نام برده شده و به دلیل رمل‌ها و پلیگون‌ها (دریاچه نمک چندضلعی) نیز مورد توجه قرار گرفته است. 
تحلیل پتانسیل‌های منطقه‌ای 
در یک مقایسه‌گذرا بین شرایط کنونی این منطقه با دو سال گذشته آن، می‌توان متوجه تغییرات جالب در تقاضای گردشگران در این منطقه شد. مهم‌ترین تغییر آن است که تا همین چند سال پیش تنها گردشگران برای اقامت شبانه به این منطقه می‌آمدند؛ اما به مرور جایگاه این منطقه به صورتی تغییر کرده که توریست‌های داخلی و خارجی را برای بازدیدهای چندساعته نیز به خود جذب می‌کند. در واقع جذابیت‌های این منطقه ابتدا از فرصت اقامت شبانه در خانه‌های خوشه‌سار بومگردی مثل خانه آتشونی در روستای گرمه و بارانداز طباطبایی در روستای فرحزاد آغاز شد؛ ولی حالا افراد زیادی از این منطقه به صورت روزانه بازدید می‌کنند. این مساله قابل تحلیل است که چگونه این منطقه به مرور در حال تبدیل شدن به مقصدی مشخص و مهم است؛ مقصدی که شکل‌گیری آن هم ناشی از تقاضای گردشگران است و هم برآمده از عرضه بسته‌های توریسم از سوی فعالان مبتکر منطقه. 
تا پیش از این تنها 3-4 اقامتگاه مشخص و مجهز برای گردشگران این ناحیه وجود داشت؛ اقامتگاه‌هایی مانند خانه آتشونی، بارانداز طباطبایی، خانه ساربان و هتل بالی. اما هم اکنون تعداد قابل توجهی از این دست اقامتگاه‌ها در این منطقه و در مجموع در شرق استان اصفهان در حال شکل‌گیری هستند. با بررسی آن می‌توان به این نکته رسید که پتانسیل موجود کم کم به فعلیت رسیده و آنچه پیش از این وجود نداشته، حالا به وجود آمده و قابل پیگیری است. 
انواع گردشگری در محیط کویری 
این منطقه کویری با توجه به شرایط محیطی که دارد، پتانسیل قابل توجهی در ساماندهی به انواع خاصی از توریسم را دارد؛ از توریسم سلامت گرفته تا توریسم خلاق و ماجراجویانه. دم‌دستی‌ترین گونه گردشگری که در این منطقه قابل بهره‌برداری است، همین توریسم ماجراجویانه است؛ امکاناتی مانند سافاری، شترسواری، پیاده‌روی در رمل‌ها و کمپ زدن در میان رمل‌های شنی، می‌تواند تجارب جدیدی برای گردشگران ایجاد کند که تقریبا در هیچ جای ایران یافت نخواهد شد. پتانسیل گسترش چنین امکاناتی در کویر مصر آنچنان بالاست که به جرات می‌توان گفت، قابل برابری با کیش خواهد بود. علاوه بر این با توجه به تصوری که غالب گردشگران از محیط بیابانی و کویری دارد، ایجاد توریسم کشاورزی می‌تواند تجربه بکری را برای آنها به وجود آورد؛ گونه‌ای از توریسم که در آن توریست بتواند در کنار افراد محلی، در زمین‌های سبزی‌کاری و کشاورزی به این کار بپردازد. گردشگری ادبی نیز می‌تواند از اشکال بدیعی باشد که در این ناحیه کویری  به صورت هدفمندی شکل بگیرد. سفرنامه‌های بجا مانده از آلفونس گابریل و سون هیدن از مهم‌ترین منابع برای تعریف مسیرهای گردشگری کویری هستند که قابلیت جذب شمار بسیاری از گردشگران خارجی را دارد. حتی اگر اینجا را به عنوان یک لوکیشن تعریف کنیم، می‌توانیم براساس سفرنامه مارکوپولو نیز تورهایی را طراحی کنیم. روستاهای مصر و فرحزاد در چند کیلومتری خور می‌تواند به صورت یک دهکده سلامت درآید و اقامتگاه بومگردی بارانداز طباطبایی نیز قابلیت تبدیل شدن به دهکده سلامت را دارد. امکانات طبیعی همچون تپه‌های شنی، سکوت آرامش‌بخش کویر، چشمه آب سرد با ماهیان درمانی در روستای گرمه و نظیر اینها می‌تواند اجزای شکل دهنده به توریسم سلامت در این منطقه باشد. از سوی دیگر گردشگری خلاق، گردشگری نجوم، توریسم سبک زندگی، گردشگری ویژه نقاشان و... انواع دیگری است که باید به آنها بیشتر و به شکلی هدفمندتر پرداخت. این موضوعات به مجموعه‌ای از تفریحات تبدیل خواهند شد که می‌تواند برنامه‌ای را برای یک هفته گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند، فراهم آورد که سود اقتصادی فراوانی عاید منطقه خواهد کرد. 
جاده خور به طبس 
مضاف بر نکاتی که برشمرده شد، جاده خور به طبس پتانسیل بالایی برای توسعه توریسم دارد. همان‌طور که می‌دانیم طبس یکی از نقاطی است که در کشور ما مغفول واقع شده و کمتر به آن توجه شده است. این جاده به عنوان یکی از شاهراه‌های ارتباطی از یکسو به شرق کشور، از سوی دیگر به مرکز (یعنی اصفهان و یزد) و از دیگر سو به شمال (یعنی دامغان و شاهرود) ارتباط پیدا می‌کند. بنابراین این منطقه می‌تواند به عنوان یک نقطه استراتژیک لقب بگیرد و در صورت سرمایه‌گذاری به عنوان یک مقصد عمده گردشگری معرفی شود. به صورت عمده در بحث سرمایه‌گذاری همیشه این ریسک وجود دارد که با به کار بستن سرمایه‌های هنگفت، خطر از دست دادن آن وجود دارد؛ اما نکته حائز اهمیت این است که چنین ناحیه‌ای با کمترین میزان سرمایه‌گذاری و صرفا به دلیل ماهیت وجودی منطقه، می‌تواند بیشترین میزان سود را از راه گردشگری به دست آورد. بنابراین سرمایه‌گذاری باید ساماندهی شود. 
گردشگری ایران در حال حاضر در مرکز و غرب کشور به نسبت رونق مناسبی دارد؛ اما شرق کشور متاسفانه از این نعمت بی‌بهره مانده است. وقتی چنین منطقه‌ای به عنوان یک مقصد شناخته شود، شرق کشور که از عواید گردشگری تقریبا محروم است نیز رونق خواهد گرفت و امنیت برای این منطقه به ارمغان خواهد آمد. سرمایه‌گذاری در این منطقه (جاده طبس و جاذبه‌های طبیعی آن) خواهد توانست خراسان جنوبی را نیز مانند خراسان رضوی رونق ببخشد. به جرات می‌توان گفت اگر توسعه گردشگری و زیرساخت‌های آن در این منطقه، آن را بیش از کیش رونق ندهد، کمتر از آن نخواهد بود. سرمایه‌گذاری صحیح با توجه به لزوم حفظ محیط زیست و با بهره‌گیری از ایده‌های موجود و مشورت با کارشناسان و مبتکران منطقه، علاوه بر اشتغال‌زایی وسیع برای مردم محلی، کمک شایانی در راستای تبدیل شدن منطقه مورد بحث به مقصد معین گردشگری خواهد کرد که البته این امر جز با همکاری و توجه سرمایه‌گذاران بخش خصوصی میسر نخواهد شد.