چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com
چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com

بازداشت شکارچیان غیرمجاز به همراه اسلحه و لاشه

بازداشت شکارچیان غیرمجاز به همراه اسلحه و لاشه
دو نفر از شکارچیان حرفه ای و بی رحم منطقه توسط محیطبانان پناهگاه حیات وحش عباس آباد دستگیر و بازداشت شدند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پیام خور، محیطبانان محیط بانی بیاضه روز سه شنبه 23 تیرماه پس از ساعتها تعقیب و تحقیق نامحسوس در ارتفاعات روستای ایراج موفق شدند دو نفر از شکارکشان حرفه ای وبی رحم منطقه را که با دو قبضه اسلحه قاچاق و فاقد مجوز حمل اقدام به کشتار پنج راس بز و بزغاله وحشی کرده بودند را دستگیر و جهت تشکیل پرونده و مجازات قانونی به دستگاه قضایی شهرستان خور وبیابانک معرفی نمودند.

عاملین این کشتار با سو استفاده از گرمای طاقت فرسا و تشنگی مفرط وحوش ،اطراف آبشخور های طبیعی کمین کرده و حتی از شکار بزغاله 2 ماهه نیز صرفنظر نکرده بودند.

آش شله قلم‌کار بخش ششم پاره‌ی نخست قلعه‌ی چوپانان

آش شله قلم‌کار

بخش ششم پاره‌ی نخست

قلعه‌ی چوپانان

Image result for ‫محمد مستقیمی‬‎  نوشته: محمد مستقیمی

بله گفتیم که آب بانمک چوپانان هیجده کیلومتر در خنکای کانال زیرزمینی از عمق چهل متری گرفته تا صفر را پیمود و وقتی به کوه اتبار نزدیک می‌شد به احترام جایگاهی که سرکارآقا و حاج محمّدعلی و همه‌ی شرکا برایش قائل بودند راه کج کرد و سربالا تا دامنه‌ی کوه آمد و تعظیمی کرد و سرازیر شد تا هم آسیاب را بچرخاند و هم رو به قبله رونمایی شود. خوب از این آب بانمک چنین رفتاری هم بعید نبود، بله ظاهر شد و در استخری گرد آمد و آماده شد برای آبیاری دشتی وسیع که همه آبرفت و حاصل‌خیز بود. گندم به بار آمد؛ آسیاب هم به گردش درآمد و نان آماده شد. کشاورزان بسیاری از اطراف و اکناف بویژه از منطقه‌ی بیابانک که بیکاری و فقر در آن بیداد می‌کرد؛ راهی چوپانان شدند و کشت و کار گسترده آغاز گردید.

آن هفت تن هم به اتّفاق میرزای چفتی «میرزا سبیل » پیشکار مشیرالملک که مردی کاری و پرجربزه بود هشت نفره برای یک مدیریت کارآمد دست به کار شدند. ابتدا صندوق تعاونی تشکیل دادند تا کارهای عمومی روستا لنگ نشود و از آن جا که سرمایه‌ی صندوق نقدینه نبود آن را «انبار میانه» نامیدند و دست به کار ساخت و ساز برای مسکن شدند برای مطالعه بقیه مطالب اینجا را کلیک کنید

 

ادامه مطلب ...

آش شله قلم‌کار

بخش پنجم پاره‌ی نخست 

تولًد چوپانان

Image result for ‫محمد مستقیمی‬‎   نوشته : محمد مستقیمی

بگذریم همًت این پنح تن دوست یک‌رنگ و مهربان با دو شریک تازه که سیاست‌مدارانه یک سهم از ده سهم را هم به نام «مشیرالمک نایینی» قدرتمندترین شخصیت دستگاه ظل‌السًلطانی می‌کنند تا پایگاه حکومتی خود را مستحکم سازند؛ کار خود را کرد و احداث قنات هیجده کیلومتری به پایان رسید و به اصطلاح آب چوپانان رو آمد و برای آن که شکرگزاری خود را هم به جای آرند و این قنات را با همان دیدگاه روحانی شکل‌گرفته از ابتدا، جاودانه سازند علی‌رغم جهت شرقی- غربی قنات را با یک تغییر جهت که مخارجی هم به همراه داشت به سمت کوه انبار سربالا کردند و بعد سرازیر شدند تا مظهر قنات رو به قبله باشد (مسیر نخستین و طبیعی قنات از همان 

برای مطالعه بقیه مطلب اینجا را کلیک کنید  ادامه مطلب ...

مصاحبتی شیرین با استاد ابراهیمی

مصاحبتی شیرین با استاد ابراهیمی
محمد علی ابراهیمی
دوشنبه 8 تیر 94 15:24
عمر وقتی گذشت از هفتاد                              خم چو گردید قامت شمشاد
برف پیری اگر نشست به سر                           ناله گر ذره ذره شد فریاد
پشت سر گر نهاد اسب حیات                            هشتصد ماه آذر و خرداد
باد دیماه گر وزید به لب                                   یا به جان و به دل تف مرداد
 شادمان گر به داد شد دل و جان                       یا که نا شاد گشت از بیداد
گوش گر بشنود حدیث کویت                                 چشم بیند خرابی بغداد
همه ی آنچه در زمان شباب                            خوانده بودیم می رود از یاد
حرجی بر من و تو نیست اگر                             جای "آباد" می شود "آزاد"
خواهم از آفریدگار جهان                                      خالق آدم و نبات و جماد
 که دل مردمان چوپانان                                   تا جهان است شاد و خرم باد
سخنی مانده است اندر دل                              می نویسم هر آنچه بادا باد
پوزشم را قبول فرمایید                                   به غلط گر نوشته شد "آزاد" 
 
                                                                               ابراهیمی(کویر) 1394/4/8

آنچه از دوستان رسد نیکوست                          گرچه "آباد" ما بود  "آزاد"
سخنی گر بزرگ ما گوید                                   ما تفکر کنیم بیش و زیاد
تا بفهمیم عمق گفته او                                  فهم ما ناقص است از بنیاد
حال با این جواب نرم و لطیف                          ما خجالت کشیم از استاد
                                                                                     نسل سومی


بلاگفا نیمه کاری راه اندازی شد

بلاگفا نیمه کاری راه اندازی شد

بعد از مدت مدیدی که بلاگفا قابل دسترسی نبود دومرتبه راه اندازی شده و وبلاگهایی که توسط این  سایت پشتیبانی می شدند دوباره فعال خواهند شد

choopanan.ir

                  /http://rahe-moshaver.blogfa.com


دیوان یک شاعر برای زادگاهش مجوز گرفت

دیوان یک شاعر برای زادگاهش مجوز گرفت

شناسهٔ خبر: 2771936 -
دیوان اشعار محمدعلی ابراهیمی انارکی که شعرهای آن درباره روستای تاریخی انارک است، مجوز انتشار گرفت.

محمدعلی ابراهیمی انارکی شاعر و محقق در گفتگو با خبرنگار مهر، با اعلام این خبر گفت: اثر جدیدم یک دیوان شعر است که مربوط به زادگاهم روستای انارک است. تمام اشعاری را که طی سال ها درباره این آبادی سروده ام در این مجموعه گردآوری کرده ام.

وی افزود: قصیده، ترجیع بند، قطعه، دوبیتی و ... قالب هایی هستند که اشعاری را با استفاده از آن ها، درباره گذشته و امروز روستا سروده ام. روستا علاوه بر گذشته ای که دارد، امروز مشکلاتی هم دارد که شعرهایی درباره آن ها هم سروده ام.  

این شاعر در ادامه گفت: مجوز انتشار دیوان شعری که برای روستای انارک سروده ام، به تازگی صادر شده است و قرار است این کتاب توسط انتشارات گلستان ادب در قم منتشر شود. این کتاب حدود ۱۱۲ صفحه دارد و طی این روزها مشغول طراحی جلد آن هستیم.

آش شله‌قلم‌کار (بخش سوم، پاره‌ی دوم)

آش شله‌قلم‌کار

(بخش سوم، پاره‌ی دوم)

نتیجه تصویری برای محمد مستقیمینویسنده : محمد مستقیمی

در انتهای گفت‌وگوی دوستانه‌ی سرکار آقا و پدر بزرگ در آن عصر باشکوه بر دامنه‌ی کوه انبار، ناگهان شیخ با اشاره به دشت گسترده در زیر پایشان می‌گوید:

حاجی محمّدعلی! من در این جا یک آبادی بزرگ می‌بینم!

به جمله‌ی شیخ توجّه کنید! می‌گوید می‌بینم؛ پس این پیش‌بینی است نه کرامت. پیش‌بینی حاصل از آگاهی این مرد بزرگ به جغرافیای منطقه و مسایل زمین‌شناسی و آب‌شناسی و خیلی چیزهای دیگر که این آگاهی مرا هم به تعظیم وامی‌دارد امّا یک شگرد دیگر در بیان شیخ هست که کمی دقّت می‌خواهد باز هم به جمله توجّه کنید! شیخ نمی‌گوید که حاجی این جا مستعد احداث یک قنات پرآب است که به نظر من باید همین را می‌گفت بلکه می‌گوید: من در این جا ک آبادی بزرگ می‌بینم؛ جمله شیخ محقق شدن همان جمله را در بر دارد این است که جمله رنگ کرامت به خود می‌گیرد و بلای بر سر پدر بزرگ من می‌آورد که نگو و نپرس! ادبیات و دستور زبان جمله‌ی شیخ رنگ عوام‌فریبی دارد. او آگاهی خود را به گونه‌ای بیان می‌کند که انگار به او وحی شده است؛ همان برداشتی که پدر بزرگ از آن کرده است حال چرا شیخ این ادبیات را انتخاب می‌کند به ذات این طبقه برمی‌گردد. ادبیات این گروه همین است. آن جمله‌ی پیش‌نهادی من رنگ علمی دارد و این جمله‌ی شیخ رنگ وحی و الهام و عوام‌ هم دومی را بهتر می‌پسندد و اگر جناب شیخ این ادبیات را به کار نگرفته بود امروز چوپانانی در جغرافیای ایران نبود و معلوم نبود من کجایی هستم؟ شاید همان انارکی باقی می‌ماندم و یا شاید اصلاً به وجود نمی‌آمدم که امروز بنشینم و ناخن بزنم و رفتارهای گذشتگان را حلاجّی کنم.
برای مطالعه بقیه مطالب اینجا را کلیک کنید

 

ادامه مطلب ...

چوپانان 94

چوپانان 94

عکس از: محمد کریم مستقیمی

برای بزرگ شدن تصویر روی آن کلیک کنید


آش شله‌قلم‌کار

(بخش سوم، پاره‌ی نخست)

کرامت سرکار آقا

نتیجه تصویری برای محمد مستقیمینویسنده : محمد مستقیمی

کاروان آرام آرام در موسیقی دل‌نواز زنگ شتران در شیب ملایم به سمت شمال پیش می‌رود. لحظاتی قبل از بارانداز مشجری بار کرده است و باباحاجی که خود این بار کاروان‌سالار است؛ رکاب به رکاب سرکار آقا که مسافر عزیز اوست پیشاپیش کاروان می‌راند و خوش‌حال است که می‌تواند باز هم در فرصت‌هایی از فیوضات سرکار آقا بهره ببرد و نگران این که یکی دو منزل دیگر این مسافر به مقصد می‌رسد و این هم‌پالکی عزیز را از دست می‌دهد. سرکار آقا، میرزا محمدباقر همدانی[1] است که از غائله‌ی شیخیه از همدان گریخته و چند صباحی را در تهران گذرانده و بالاخره همه جا را ناامن دانسته صلاح بر این دیده است که به نقطه‌ای دور افتاده در قلب کویر پناه ببرد و جندق را انتخاب کرده است. جندق علاوه بر این در دل کویر جای دارد و دور از دست‌رس بیگانگان است یک ویژگی دیگر هم دارد اهالی آن تقریباً قریب به اتفاق شیخی مذهبند و این ویژگی هم امنیت بیشتری برای شیخ دارد هم مشتاقان او گردش خواهند بود بنا براین بهترین انتخاب است و با این مقدّمات است که جناب شیخ برای رسیدن به جندق مسافر کاروان باباجاجی می‌شود که از اصفهان به دامغان و شاهرود می‌رود و این همه تصادف برای همراه شدن یک مرید با مراد شاید پیش‌درآمد همان نکته‌هایی که در پی خواهد آمد.

برای مطالعه بقیه مطالب اینجا را کلیک کنید


  ادامه مطلب ...

«نائب حسین کاشانی در خور بیابانک» به بازار نشر می آید

«نائب حسین کاشانی در خور بیابانک» به بازار نشر می آید

خبرگزاری مهر :

سید علی آل داوود از آماده سازی کتاب «نائب حسین کاشانی در خور بیابانک» با محوریت بخشی از تاریخ مشروطه، برای انتشار توسط کتابخانه مجلس خبر داد.

سیدعلی آل داوود نویسنده و محقق در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره آثار جدید خود گفت: کتاب جدیدم «نائب حسین کاشانی در خور بیابانک» است که یک تحقیق تالیفی تاریخی محسوب می شود. 

وی افزود: این اثر درباره چندی پیش و پس مقطع تاریخی مشروطه در ایران است. مسائل تاریخی را در این کتاب شرح داده و اسناد معتبر را ضمیمه آن کرده ام. بازه تاریخی کتاب هم از ۴ سال پیش از مشروطه شروع شده و تا ۱۵ سال بعد از آن ادامه پیدا می کند. این کتاب در حال حاضر زیر چاپ است و تا چند هفته دیگر توسط کتابخانه مجلس عرضه خواهد شد.

این پژوهشگر در ادامه گفت: اثر جدیدم هم که ظرف ۲ روز گذشته منتشر شده، «کتاب و کتابشناسی در نوشته های حبیب یغمایی» است. این اثر هم مجموعه نوشته ها و مقالات زنده یاد یغمایی را درباره کتابدارها و کتابدوست ها در بر می گیرد. 

آل داوود گفت: من مجموعه ای از مقالات را برای این کتاب گردآوری کردم. سهم خودم هم از آن، ۲ مقاله و نوشتن مقدمه اثر بود. این اثر با ۳۱۴ صفحه حجم که حدود ۳۰ صفحه آن، مقدمه ابتدایی اش است، توسط خانه کتاب چاپ شد. 

مجموعه مقالات «هفت شهر کتاب» از انتشارات امیرکبیر و نسخه تصحیح شده دیوان منوچهری دامغانی از بنیاد موقوفات محمود افشار، ۲ اثری هستند که اخیر از آل داوود چاپ شده اند. دیوان منوچهری دامغانی، اثر تصحیح شده زنده یاد حبیب یغمایی بوده که تا به حال چاپ نشده بود و آل داوود آن را مجددا ویرایش کرد. سپس آن را با ۲ نسخه دیگر مقابله کرده و به همراه مقدمه ای جدید آن را به چاپ سپرد.