چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com
چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com

مندلی،مردی پر مشغله


حاج محمدعلی جلالپور معروف به مندلی رادیو

مردی پر مشغله

نوشته : نسل سومی

  عکس مندلی
مورد نیاز 
است

در سال 1300 ه .ش در عباس آباد متوّلد می شود او فرزند حاج حسین نصرالله  و کوکب ابنی است به همین علّت هم دوران کودکی و نوجوانی به کمک پدر می پردازد و کارهایی ازقبیل کشاورزی ، گله داری ،،‌شکار ، ذغال سوزی ،‌جمع آوری گیاهان بیابانی را پیشه خود می سازد .

حاج حسین نصراله وربابه جلالپور - حسین جلالپور, حسین‌نصرالله - سایت شجره نامه‌ی ما

         حاج حسین نصرالله و همسرش

در کودکی تازه رادیو در ایران تاسیس می شود و مردم با صدای رادیو آشنا می شوند ، چون تن صدای مندلی حالت خاصی داشت و شباهت زیادی به صدای رادیو های آنروز داشت اقوام و دوستان، نام مندلی را به علت این شباهت رادیو گذاشتند و این لقب تا حدودی باعث شهرت او هم شد زیرا هر غریبه ای که می فهمید این مرد رادیو است با تعجّب به او فکر می کرد و نام و چهره او تا ابد در ذهن او نقش می بست

 مندلی از عباس آباد به چوپانان هجرت می کند و در چوپانان به کارهای مختلفی می پردازد که بسیار متنّوع است او با شغل مغازه داری کار خود را در چوپانان ادامه می دهد برای این کار با کبلا امامقلی شریک می شود چون کبلا امامقلی کامیوندار است کالا های مورد نیاز را از یزد واصفهان می آورد و مندلی نیز به فروشندگی می پردازد .

مندلی در کنار شغل مغازه داری به کار گله داری ادامه می دهد و اکثر تابستانها را در بیابانهای چوپانان و خصوصا در مراتع عباس آباد و کبودان به تراز چینی می نشیند و درکنار آن نیز شکاری می زند و از این زندگی لذت می برد .

مندلی در چوپانان یکی دو گاو نیز پرورش می دهد که تامین کننده بخشی از شیر مصرفی مردم چوپانان خصوصا خوش نشین ها و کارمندان دولت  است .

مندلی همزمان با مالکین چوپانان اولین آسیای موتوری را وارد چوپانان می کند و تا مّدتی به رقابت با آسیای میانه می پردازد البته آسیای میانه زودتر از آسیای مندلی تعطیل می شود . عادی است که مشاغلی مثل گله داری ، گاوداری ، مغازه داری ، آسیابانی نیروی کار زیادی را می طلبد و در این راستا همسر مندلی مرحوم خدیجه یزدانی نقش اساسی را به عهده دارد و تقریبا تمام این کار ها را مدیریت می نماید و بسیاری از امور را خود به اتّفاق فرزندانش سرو سامان می دهد ابوالقاسم در کمک به آنها بسیار فعال عمل می کند .

به مرور زمان مندلی به فکر احداث مزرعه می افتد و اولین مزرعه موتوری را بعد از حوض شیخ حسن تقریباٌ همزمان با مزرعه جواد احداث می کند مردم این مزرعه را  مزارع رادیومی نامند  مزراع رادیو به علت شوری آب آن چند سال بعد تعطیل می شود.

دومین مزرعه را مندلی می خواهد که در نزدیک هفتومان معروف به چاه گوشی احداث کند اما در هنگام انجام مقدمات کار با مخالفت شدید حاج حسین آقا شمسایی روبرو می شود و این مزرعه به سر انجام نمی رسد .

سومین مزرعه را مندلی در گود جگارک با شراکت حسینقلی غلامرضایی و سعادت  به نام مسلمیه احداث می کند که در این مزرعه چند سالی فعالیت می کند و بعدا سهم خود را به دیگر مالکان می فروشد

مندلی دهه های پایانی عمرش را بیشتر صرف گوسفند داری می کند واز ریسک بیشتر در ایجاد کار های جدید خوداری می نماید شاید به این علت بوده که او در کارهای مزرعه داری استفاده مطلوب را بدست نیاورده است

مندلی مردی متدّین  ، خوش قلب ، مهربان ، دلسوز ، سخت کوش بوده و خیلی به همه مردم اعتماد می کرده است به همین علّت هم در مغازه داری احتمالاٌ بهره ای نبرده است زیرا نسیه فروشی او با لاخره کار دستش داده و شاید بسیاری از این حسن نیت او سو‍ء استفاده کرده اند

مندلی در سال 1371 دار فانی را وداع گفت و در مزار چوپانان به خاک سپرده شد خداوند او را بیامرزد 

منبع:http://www.myheritage.ir
         عباس جلالپور    

بیابان‌زایی در انارک ؛ شهری که از درون در حال پوسیدن است!


بیابان‌زایی در انارک ؛ شهری که از درون در حال پوسیدن است!

  نوشته :محمّد درویش


نام انارک را بسیاری از ایرانیان شنیده‌اند و البته آنهایی که به شمال شرق استان اصفهان گذرشان افتاده باشد؛ آنهایی که از نایین، اردستان، زواره، چوپانان، جندق، خور، مصر، طبس و … گذر کرده باشند؛ بی‌شک این شهر زیبا و کویری ایران را از نزدیک دیده‌اند و یا از کنارش عبور کرده‌اند. شهری که به خاطر وجود برج‌ها و قلعه‌های نگهبانی‌ متعددش از زمان قاجار شهرت داشته و به دلیل همین تمهیدات فراوان تدافعی‌اش در مواجهه با راهزنان، شاید یکی از امنیتی‌ترین شهرهای بیابانی ایران باشد.


    در نام انارک، انار، نار (آتش) و رس مستتر استو این هر سه در روزگار پرفراز و نشیب مردم این آبادی نقشی ویژه داشته است؛ آبادبومی که زمانی به دلیل رونق فعالیت‌های معدن‌کاوی، یکی از قطب‌های اقتصادی منطقه بود. برخی از عمارت‌های برجای مانده در این شهر هم حکایت از دوران شکوه و جلال سابق این دیار دارد؛ دورانی که شوربختانه و شتابان در حال سپری شدن است و اینک پس از یک گردش چند ساعته در شهر، درمی‌یابیم که روزگار انارک دیگر روزروزگار پرنشاط و پویایی نیست.

    حتا تلاش‌هایی که توسط سازمان میراث فرهنگیو گردشگری استان برای مرمت و بازسازی کهن‌زادبوم‌های خشت و گلی این شهر و حفظ بافت سنتی‌اش انجام گرفته، اغلب در سطح باقیمانده و به مجرد ورود به کوچه پس کوچه‌های انارک درمی‌یابیم که این شهر دارد از درون فرو می‌ریزد. در حقیقت روزگار امروز انارک، بی شباهت به توصیف استاد محمدعلی اسلامی ندوشن در کتاب “ایران را از یاد مبریم” از شهر تهران در دهه‌ی پنجاه هجری شمسی نیست! شهری که مانند یک زن بزک کرده، از ظاهری مطلوب بهره‌مند شده بود؛ اما به مجرد آن که آن زن شروع به سخن گفتن می‌کند، درمی‌یافتیم که ژرفایی وجود ندارد …

    تصاویری که در آخرین روزهای اردیبهشت ۱۳۹۱ از شهر انارک گرفته‌ام،نشان از ویرانی و فرسودگی شتابناک این شهر دیرپای کویری دارد. امید که دست کم جماعت انارکی‌های وطن که می‌دانم، زادگاه‌شان را بسیار دوست دارند و در بین‌شان، انسان‌های فرزانه و کارآفرین نیز کم نیست، دستی بجنبانند و روزگار انارک را به از این کنند.



نقل ازhttp://mohammaddarvish.com/desert/

گیاهان ، این جاده بیابانی را در انارک بیشتر دوست دارند! چرا؟

انتشار:سه شنبه 1 مرداد 1392 - 15:17:31 چاپ
امتیاز به مطلب 5 نفر

گیاهان ، این جاده بیابانی را در انارک بیشتر دوست دارند! چرا؟

وبلاگ > درویش، محمد - رفته بودم به چوپانان، آبادبومی در شمال شرق استان اصفهان و در حاشیه‌ی خاوری یکی از اسرارآمیزترین بیابان‌های ‌ایران به نام ریگ جن. در مسیر اردستان به زواره با این جاده متروکه در پیش از ورود به محور نایین به انارک روبرو شدم و صحنه‌ای دیدم که مرا میخکوب کرد! یادداشت پیش رو، به انگیزه‌ی به اشتراک نهادن چرایی این حیرت با شما خوانندگان نکته‌سنج و طبیعت دوست خبرآن لاین به رشته تحریر درآمده است ...

    اردیبهشت سال گذشته، وقتی که به اتفاق چند تن از همکاران و دوستانم (بهمن ایزدی، رامین ندافی و حمیدرضا عباسی) در مسیر زواره به انارک با این جاده متروکه روبرو شدیم، توجهم جلب شد ...

جاده متروکجاده متروک2

    همان طور که شما هم در این تصاویر می‌بینید، به نظر می‌رسد رغبت گیاهان و علف‌های یک ساله موجود در منطقه برای روییدن بر سطح سخت و آسفالت شده‌ی جاده به مراتب بیشتر از سطح نرم و گسترده اطراف آن است! چرا؟

جاده متروک3جاده متروک4جاده متروک5

    در اصطلاح پیکرشناسی زمین (ژئومرفولوژی) به این منطقه پوشیده از ریگ، reg یا دشت ریگی می‌گویند؛ دشتی که شناسه بارز یک منطقه برداشت در فرآیند فرسایش بادی است.
اینک شما برایم بگویید که چرا رغبت گیاهان برای روییدن بر روی آسفالت داغ این دشت، بیشتر از اراضی اطرافش بیشتر است؟
پاسخی که البته به روایتی شاید کلید حل بسیاری از مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست در ایران و جهان باشد!

جاده متروک6جاده متروک7


    برای آگاهی بیشتر:
    - بیابان‌زایی در انارک ؛ شهری که از درون در حال پوسیدن است!

نقل از خبر انلاین

سرنوشت مجتمع مس پارس (انارک)


با تشکر از کلیه کاربران سایت و کلیه مسئولین محترم ادارات، ارگانها، شرکتها و مشاغل مربوط که نسبت به پاسخگویی به مسائل مردمی شهر انارک با این سایت همکاری داشته‌اند، از دیکر مسئولین مربوطه که نسبت به پاسخگویی به مسائل و مشکلات مربوط به خود تا کنون اقدامی ننموده‌اند دعوت می‌شود به پاس احترام و مسئولیت خود نسبت به مردم جهت روشن شدن نقاط مبهم مسائل شهری اقدام نمایند و به اطلاع همشهریان برسانند.

پاسخ مهندس مجید مهرابی در رابطه با سرنوشت مجتمع مس پارس

با سلام و عرض ادب
احتراما پیرو مطلب درج شده در این سایت در مورد مجتمع مس پارس به اطلاع می رساند که با توجه به اینکه شرکت اردیبهشت سازه مهر و مجتمع مس پارس یک مجموعه کاملا خصوصی بوده و از هیچ گونه کمک مالی و وام دولتی استفاده ننموده و صرفا از محل درآمد این شرکت از معادن و اندوخته سالیان خود برای احداث کارخانه ذوب مس استفاده می نماید و در مدت یک سال گذشته نرخ تورم بالای 200% بوده و این به هیچ وجه قابل پیش بینی برای مدیران و اعضا شرکت نبوده .
توضیح اینکه قرار بود این کارخانه با سرمایه گذاری سه میلیارد تومانی به بهره برداری برسد که این مبلغ با توجه به تورم مذکور به مبلغ 12 میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است
ضمن اینکه این شرکت برای تامین بخشی از هزینه های خود اقدام به سرمایه گذاری در بخش مواد غذایی نمود که متاسفانه در این سرمایه گذاری مورد کلاهبرداری قرار گرفتند و پرونده آن در مراجع قضایی اصفهان در حال بررسی است.
همه این مسائل باعث شده تا این مجتمع با وقفه ای چند ماهه در ساخت مواجه شود که در حال پیگیری هستیم تا با تامین مالی تا پایان سال واحد کنسانتره این مجموعه را به بهره برداری برسانیم.
در مورد اعضا و سهام این شرکت : این شرکت دارای 20 شریک و 15 سرمایه گذار بوده که پس از مشکلات مذکور در بالا با 12 نفر از 35 نفر فوق تسویه شده است که اسناد آن قابل ارائه است و هرگونه ادعا و ایجاد شبه از طرف اشخاص ثالث قابل پیگیری در مراجع ذیصلاح می باشد.
با سپاس
مجید مهرابی
مدیر مجموعه مس پارس


برگزاری کلاس آموزشی مبارزه با کرم گلوگاه انار در چوپانان


به گزارش روابط عمومی مدیریت جهادکشاورزی نایین، روز سه شنبه مورخ 25/4/1392 پس از نماز مغرب و عشاء و افطار کلاس آموزشی ترویجی مبارزه با کرم گلوگاه انار در محل مرکز جهادکشاورزی چوپانان به مربیگری آقای مهندس سلطانی کارشناس مسئول حفظ نباتات این مدیریت و شرکت 20  نفر از باغداران منطقه برگزار گردید.

به گفته آقای مهندس سلطانی، کرم گلوگاه انار مهمترین آفت باغات انار می باشد که خسارت آن بطور مستقیم به میوه های انار وارد می شود و با توجه به اینکه در باغات انار مبارزه شیمیایی توصیه نمی شود از روش های دیگر مبارزه در کنترل این آفت استفاده می شود که این روشها عبارتند از استفاده از فرمون و تله گذاری و همچنین روشهای مکانیکی شامل جمع آوری و معدوم نمودن میوه های آلوده و تراشیدن تاج میوه های انار قبل از ورود لارو این آفت به داخل میوه می باشد.

وی در ادامه افزود عمل تراشیدن تاج با استفاده از ابزاری به نام تاج تراش انجام می شود و در پایان کلاس جهت آشنایی و تشویق باغداران به مبارزه و کنترل این آفت به هریک از شرکت کنندگان در این کلاس یک دستگاه تاج تراش الکتریکی تحویل داده شد.



DSC00445 - سایت خانوادگی صمیمی

آفت درختان پسته من

 

آفت درختان پسته من


در باغچه خانه امان 4 درخت پسته دارم که امسال به صورت خوبی بار ور شدند اما متاسفانه آفتی گریبان درختان پسته مرا گرفت که شدیداً مرا از درختان پسته نا امید کرد ابتدا متوجه شدم که بعضی از دانه های پسته زرد می شوند و خشک شده می ریزند به یک سم فروش مراجعه کردم و او سمی به نام مالاتیون به من داد و من به فاصله 15 روز دوبار در ختان پسته را سمپاشی کردم امّا نه تنها آفت از بین نرفت بلکه شدت هم گرفت و با دقتی که کردم متوجه شدم برگهای درخت نیز به شدت در حال ریزش است بیشتر که دقت کردم زنبورهای ریز زرد رنگی را در روی برگها مشاهده کردم و در زیر درختان ماده سفید شکر مانندی را دیدم که بر روی زمین ریخته است . چند روز پشت سر هم درختان را با آّب لوله کشی شستم امّا این شستشو نیز کار ساز نبود  به اینترنت پناه آوردم و با شواهدی که مشاهده کردم متوجه شدم درختان من دچار افتی به نام پسیل پسته شده اند و برای مبارزه چند نوع سم پیشنهاد شده بود که من موفق شدم 50 سی سی سم کنفیدوز تهیه کنم و درختان را مجددا سم پاشی کردم نمی دانم که این کار نتیجه ای خواهد داشت یا نه ولی تا کنون شاید یک سوم پسته ها ریخته اند خلاصه مطالعه من در اینترنت در زیر آمده است

پسیل پسته

 

  پسیل پسته

l      نام علمی: Aganoscena pistaciae

l      نحوه خسارت: تغذیه از شیره گیاهی – تولید شکرک – ریزش جوانه و برگ – پوکی و دهان بست

l      تعداد نسل: 5- 6 ( هر نسل 5 سن پورگی دارد.)

l      مبارزه غیر شیمیایی: استفاده از کارت های زرد رنگ آغشته به چسب مخصوص به عنوان تله – آبیاری و تغذیه مناسب

l      مبارزه شیمیایی: آمیتراز ( میتاک) 1- 1.5 در هزار – دارتون 2.5 در هزار کنسالت 0.5 -  0.75 در هزار – کنفیدور 0.4 در هزار

l      تعیین میزان خسارت و زمان مبارزه: در صورت مشاهده 10- 15 پوره به طور متوسط در هر برگ اقدام به سمپاشی میشود.

l      زمستان گذرانی:  حشره کامل - زمستانه 

منابعhttp://pistachioresearch.persianblog.ir/

http://www.kermanzamin.com

دوست دارم از تجارب و علم همشهریان بیشتر بهره ببرم

احیای بافت گلیم جلی در چاهملک


احیای بافت گلیم جلی در چاهملک


وسایل اولیه ی این فرش به نوعی مواد  بازیافتی است . لباسها و پارچه های دور ریختنی را اصطلاحا تریس نموده و برای استحکام بخشی با چرخ نخ ریسی می تابند . برای تار و پود این قالی هم معمولا از سرتونه استفاده می کنند. ( سرتونه : تونه یا نخ اضافی قالی که دورریختنی است را به هم گره می زنند و به جای چله قالی و الغاج که همان تار و پود است استفاده می کنند)
این فرش در ابعاد مختلف بافته می شود. فرشی که در تصویر می بینید ۱۹۰ سانتیمتر پهنا و ۲۸۰ سانتیمتر طول دارد و قیمت آن ۲۵۰ هزار تومان از سوی بافنده تعیین شده است که بسیار کمتر از ارزش واقعی آن است. 

چهره موفق صنعت گردشگری ایران


داستان زندگی مرد روستایی که چهره موفق صنعت گردشگری ایران است/ نقشه فرزندان و روستایی که مورد توجه هالیوود قرار گرفت

تفاوت عباس برزگر این است که کاری نمی‌کند تا میهمانانش تصور کنند او این کارها را برای پول و انعام انجام می‌دهد. تفاوتش این است که سر میهمانانش کلاه نمی‌گذارد متاسفانه برخی با تصور اینکه گردشگران خارجی هستند یا حتی اهالی یک شهر دیگرند تا می‌توانند نرخ‌ها را چند برابر می‌گیرند و جیب میهمان را خالی می‌کنند این موضوع تاثیر خیلی بدی بر روی صنعت گردشگری دارد و درآمدزایی در این حوزه را کاهش می‌دهد.


به گزارش نامه، قصه زندگی‌اش بیشتر از آنکه به واقعیت شباهت داشته باشد به فیلم و افسانه می‌ماند. دستفروش فقیر روستایی که تنها روزی سه‌هزارتومان درآمد دارد در یک شب بارانی و تاریک، شانس در خانه‌اش را می‌کوبد و درآمدش را به روزی شش‌میلیون‌تومان در روز می‌رساند. عباس برزگر 37ساله که روزی در انشای دوران کودکی‌اش نوشته بود دوست دارد در آینده شغل پادشاهی! داشته باشد و مورد تمسخر همکلاسی‌های فقیرش قرار گرفته بود حالا در روستای بزم استان فارس از طریق گردشگری برای خودش پادشاهی شده است، آنطور که عباس برزگر به «شرق» گفته است، چندی پیش گروهی از هالیوود به محل سکونتش آمدند و قرارداد ساخت فیلمی براساس زندگی‌اش را با او به امضا رساندند. این فیلم هم‌اکنون در حال ساخت است و چندی دیگر در سینماهای جهان اکران خواهد شد. در همین رابطه «شرق» گفت‌وگویی با او دارد که در ادامه می‌خوانید:


‌روایت‌های مختلفی از حادثه آن شب خوانده‌ام. خودت بگو دقیقا چه اتفاقی افتاد؟

در یک شب بارانی و تاریک در روستایمان به دو گردشگر خارجی و مترجمشان برخوردم که بی‌نهایت خسته و سرگردان و کلافه بودند. آنها را به خانه‌مان دعوت کردم. شامی که درخور دو میهمان خارجی و غریبه باشد نداشتیم و مجبور شدم همان سفره فقیرانه خودمان را برایشان پهن کنم و همان دمپختک گوجه‌فرنگی که همسرم برای خودمان پخته بود، برایشان بیاورم. بعد هم آنها را به یک چای آتشی دعوت کردیم و تنها رختخواب‌های خانه را برای میهمانان خارجی‌مان مهیا کردیم و خودمان روی زمین خوابیدیم. قبل از خواب متوجه شدم یکی از آن خارجی‌ها که پسر جوان 20 ساله‌ای بود بسیار ناراحت و پکر است. از مترجمشان علت ناراحتی‌اش را پرسیدم و اینکه آیا در خانه ما به او خوش نمی‌گذرد؟ مترجم جواب داد که فردا تولد این پسر جوان است و او از اینکه از خانه و کشور و خانواده‌اش دور است غمگین است. در همین هنگام دختر و پسر کوچکم که شاهد گفت‌وگوی ما بودند نقشه جالبی کشیدند که باعث شد میهمانانمان بسیار هیجان‌زده و خوشحال شوند...


‌و نقشه آنها چه بود؟

علی و زهرا فردای آن روز قلکشان را شکستند و تمام پول آن را به راننده آژانس روستا سپردند تا از شیراز برایشان کیک کوچکی بخرد. آنها سپس میز چرخ خیاطی مادرشان را برداشتند و با پهن کردن قشنگ‌ترین ملحفه گلدار خانه روی آن جشن تولد کوچکی برای آن پسر خارجی گرفتند و اسباب‌بازی‌های خودشان را به او هدیه دادند. این موضوع به‌قدری پسر خارجی را هیجان‌زده کرد که شروع به فیلمبرداری از این صحنه کرد. بعدها متوجه شدیم پدر آن پسر کارگردان تلویزیون است و مادرش روزنامه‌نگار است و آنها این موضوع را رسانه‌ای کرده‌اند و خارجی‌های زیادی خواستار سفر به ایران و حضور در خانه ما شده‌اند.


‌این موضوع را از کجا متوجه شدی؟ آن خارجی‌ها دوباره با شما ارتباط برقرار کردند؟

نه. یک روز از سازمان میراث‌فرهنگی با من تماس گرفتند و گفتند باید خانه‌ات را به یک هتل روستایی تبدیل کنی چون در دنیا مشهور شده‌ای و بعد ماجرا را برایم تعریف کردند.


‌منظورشان از هتل روستایی چه بود؟ چقدر برای این کار هزینه کردی؟

هزینه خاصی نکردم. آنها تنها می‌خواستند میهمانان خارجی را مثل فامیل خودم در خانه‌مان بپذیرم و با همان روش و سبک و سیاق از آنها پذیرایی کنم. درواقع میهمانان خارجی می‌خواستند چند روز زندگی به‌سبک روستاییان ایران را تجربه کنند و همان سادگی، صفا و محبت را درک کنند.


‌در حال حاضر روستاییان زیادی دیده‌ام که خانه‌شان را به گردشگران کرایه می‌دهند تفاوت عباس برزگر با آنها چیست؟

تفاوت عباس برزگر این است که کاری نمی‌کند تا میهمانانش تصور کنند او این کارها را برای پول و انعام انجام می‌دهد. تفاوتش این است که سر میهمانانش کلاه نمی‌گذارد متاسفانه برخی با تصور اینکه گردشگران خارجی هستند یا حتی اهالی یک شهر دیگرند تا می‌توانند نرخ‌ها را چند برابر می‌گیرند و جیب میهمان را خالی می‌کنند این موضوع تاثیر خیلی بدی بر روی صنعت گردشگری دارد و درآمدزایی در این حوزه را کاهش می‌دهد. عباس برزگر در دهکده گردشگری‌اش به هیچ عنوان انعام هم نمی‌گیرد و به دیگران هم اجازه این کار را نمی‌دهد و غیراز هزینه اقامت در هتل روستایی‌اش هیچ پول اضافه‌ای از گردشگران دریافت نمی‌کند. عباس برزگر با مرغوب‌ترین و بهداشتی‌ترین موادغذایی از میهمانانش پذیرایی می‌کند. من برای میهمانانم چند دقیقه پیش از غذا از مزرعه‌ام سبزی تازه می‌چینم و 10 دقیقه قبل از صبحانه از کندو عسل تازه درمی‌آورم و... گویا عزیزترین میهمانانم آمده‌اند. این صداقت گردشگران را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. در واقع پولی که با صداقت و درستکاری به دست می‌آید برکت پیدا می‌کند و رمز موفقیت عباس برزگر هم همین است.


‌جاذبه گردشگری خانواده برزگر تنها به نوع پذیرایی‌شان است؟

خیر من گردشگران را به تماشای نان‌پختن و علف‌چیدن و میوه‌چینی روستاییان می‌برم. آنها را حتی به عروسی‌های روستایی می‌برم و در حنابندان و مراسم ایرانی شرکتشان می‌دهم علاوه بر این گردشگران خارجی را به سیاه چادرهای عشایری می‌برم و از آنها با دوغ و شیر تازه پذیرایی می‌کنم و...


‌گویا اولین تور عشایری ایران را هم راه‌اندازی کرده‌ای؟

همین‌طور است. من با تجربه‌ای که به دست آوردم متوجه شدم که گردشگران خارجی بیش از هرچیز در مورد شیوه‌های زندگی ایرانی کنجکاوند و تفاوت‌های فرهنگی‌مان. آنها نیامده‌اند که آدم‌ها و زندگی‌هایی شبیه خودشان ببینند. آنها بیش از هرچیز مشتاق هستند تا ایرانی‌های اصیل را ببینند و عشایر به‌عنوان یک شیوه بکر و دست‌نخورده زندگی ایرانی، برای آنها جذابیت زیادی دارد بنابراین تور گردشگری عشایر را راه‌اندازی کردم و توانستم برای 9‌هزار جوان روستایی و عشایر منطقه‌مان کارآفرینی کنم و به‌عنوان برترین کارآفرین صنعت گردشگری کشورمان شناخته شوم. علاوه بر این نام من و خانواده‌ام در کتاب راهنمای گردشگری یونسکو نیز به چاپ رسیده است.


‌کمی هم در مورد دهکده گردشگری‌ات توضیح بده.

دهکده گردشگری عباس برزگر متشکل از چند خانه روستایی با 1200 متر مساحت است که سه اتاق آن با 700 سال قدمت و طراحی به سبک زندگی روستایی ایران در 700 سال قبل گران‌ترین اتاق‌های این دهکده به شمار می‌آیند. غیراز این در این دهکده مزرعه، دامداری، باغ میوه، فروشگاه صنایع دستی عشایر، فروشگاه داروهای گیاهی و عرقیات گیاهی هم وجود دارد و محصولات غذایی میهمانان به صورت مستقیم از این مزارع و دامداری‌ها تامین می‌شوند.


‌کرایه اتاق‌هایتان چقدر است؟

شبی 600 یورو کرایه این اتاق‌هاست و سالی 8‌هزار گردشگر به دهکده ما می‌آیند. البته تمام این کرایه‌ها به جیب من نمی‌رود و بین تمام اهالی روستای بزم که در پذیرایی از میهمانان به من کمک می‌کنند تقسیم می‌شود. من حتی سعی می‌کنم برای خرید مایحتاج میهمانانم از تمام مغازه‌های روستا خرید کنم که سود حاصل از آن به جیب همه برود.


‌وقتی دهکده میهمان ندارد چه می‌کنی؟

مثل تمام روستاییان در مزرعه و دامداری‌ام مشغول می‌شوم.


‌یعنی شغل قبلیت را به طور کامل رها نکردی؟

قبلا دستفروش بودم با روزی سه‌هزارتومان درآمد. مزرعه و دامداری نداشتم.


‌بچه که بودی دوست داشتی چه‌کاره شوی؟

(می‌خندد) یک روز در انشای دوره بچگی‌ام نوشته بودم دوست دارم در آینده شغل پادشاهی داشته باشم و همه مرا مسخره کردند. من همیشه آرزوهای بزرگی برای خودم داشتم ولی فقر خانواده‌ام هیچ‌گاه اجازه نداد به آن آرزوها برسم و تحصیل را در دوره ابتدایی رها کردم.


‌بچه‌هایت چه؟ آنها این شغل را ادامه می‌دهند؟

بچه‌هایم بارها به‌عنوان کوچک‌ترین راهنمایان گردشگری ایران مورد تشویق قرار گرفتند و یک دانشگاه در فرانسه به دخترم زهرا دکترای افتخاری گردشگری اعطا کرد و آنها از دست احمدی‌نژاد هم لوح تقدیر و جایزه گرفتند. آنها در حال حاضر در دهکده گردشگری‌مان از میهمانان پذیرایی می‌کنند اما در آینده هم تصمیم دارند همین رشته را در دانشگاه بخوانند.


‌آموزشی در زمینه هتلداری هم دیده‌ای؟

بله بعد از آنکه کارم بالا گرفت از دکتر ملک‌زاده، معاون گردشگری کشور خواهش کردم مرا به خارج از کشور بفرستند تا در این زمینه آموزش ببینم و آنها مرا به آلمان فرستادند و دوره آموزشی کوتاه‌مدتی در آنجا پشت‌سر گذاشتم.


‌میراث‌فرهنگی چقدر برای توسعه کارت به تو کمک کرد؟

کمک قابل‌توجهی نکرد. آنها حتی به دلیل کم‌سوادبودنم به من مجوز گردشگری نمی‌دادند تا اینکه بعد از آنکه اروپایی‌ها ما را مورد تشویق قرار دادند و 36 شبکه تلویزیونی جهان با من مصاحبه کردند راضی شدند که به من مجوز گردشگری بدهند.


‌گویا ماجرای زندگی‌ات هم مورد استقبال فیلمسازان زیادی قرار گرفته است؟

بله دو مستندساز کشورمان به نام آقایان گنجی و عبدی‌پور دو فیلم جداگانه از زندگی من تهیه کردند و به‌تازگی هم یک گروه از هالیوود به روستایم آمدند و با پرداخت مبلغی از من اجازه گرفتند تا فیلم زندگی‌ام را بسازند.


‌خودت در فیلم هالیوودی‌ها بازی می‌کنی؟

خیر، بازیگران خارجی نقش من و خانواده‌ام را ایفا خواهند کرد و این فیلم در قاهره مصر فیلمبرداری خواهد شد.

خوروبیابانک در تولید سنگ‌های تزیینی همچنان جایگاه نخست کشور و استان را دارا است


رییس اداره صنعت، معدن و تجارت خوروبیابانک گفت: خوروبیابانک در تولید سنگ‌های تزیینی همچنان جایگاه نخست کشور و استان را دارد.




به گزارش اینا به نقل از ایمنا، فیروزی اظهار داشت: ۵۰ درصد معادن سنگ مرمریت استان اصفهان در این شهرستان است که سالانه بیش از یک میلیون تن سنگ از این معادن استخراج می‌شود.

وی با اشاره به مرغوبیت سنگ‌های تزئینی خوروبیابانک گفت: در حال حاضر میزان تولید این سنگ‌ها درسال رقمی بیش از هشت میلیون و ۵۰۰ هزارمتر مربع است و به کشورهای چین، ایتالیا، آلمان و فرانسه صادر می‌شود.

رییس اداره صنعت، معدن و تجارت خوروبیابانک با اشاره به کمبود‌ کارگاه‌های برش‌کوپ سنگ در کنار معادن برای استفاده از ضایعات قابل بازیافت و ارسال بیش از ۹۰درصد سنگ‌های تولیدی برای فرآوری به اصفهان‌ گفت: ایجاد شهرک‌های‌تخصصی فرآوری سنگ عامل مهمی برای کاهش هزینه‌های تولید و افزایش ارزش افزوده محصولات ‌در این شهرستان است.

وی میزان اشتغال در معادن سنگ را ۴۶ درصد بیان کرد و گفت: در حال حاضر ۷۴۰ نفردر معادن سنگ این شهرستان مشغول به فعالیتند که بیشتر آنها غیر بومی اند.

فیروزی میزان سرمایه گذاری در بخش معدن را ۱۹ میلیارد و ۹۴۵ میلیون و ۵۰۰ هزار ریال عنوان ‌کرد و افزود: از مجموع سرمایه گذاری‌های انجام شده در معادن سنگ‌های ساختمانی استان ۴۷ درصد آن در شهرستان انجام شده است.

گفتنی است؛ این شهرستان علاوه برمعادن سنگ معادنی چون تالک، فلدسپات پتاسیک، باریت، سیلیس، بنتونیت، میکا، نمک‌ها، گچ، هماتیت، لیمونیت، زئولیت، رس و مارن هم دارد و در ۴۲۰کیلومتری شرق اصفهان واقع است.

دهکده گمنام


دهکده گمنامم

      عباس آباد چوپانان:

دهکده گردشگری وتوریستی گمنامی که هرگز چشم این قشر آنجا را ندیده ودست آنان دیوارهایش را لمس نکرده.!!؟

نمایی از یکی از ایوان های موجود در عباس آباد که بسیار زیبا ست ونشان دهنده معماری دوره شاه عباسی است .این ایوان زیبا در بنای مرحوم حاج حسین نصراله در عباس آباده واز این نمونه بناها در عباس اباد چوپانان فراوان هست که در نوع خود در منطقه میشود گفت بی نظیر است وواقعا دور از دسترس گردشگران ،زیرا که معرفی نشده اند وظلم بزرگی همچو من براین بناها کردیم چراکه تاکنون ناشناخته مانده اند و حیف وصد حیف!

نمیدانم تا کی همینطور باید دست روی دست بگذاریم تا غریبه ای دست بکار شود ؟


IMG_2026 - خانوادگی

نما ی یکی از  ایوان های موجود در عباس آباد چوپانان

ایوان عباس آباد چوپانان - خانوادگی

نمای کامل از ایوانی در عباس آبادچوپانان

عکس از:غلامعلی صمیمی

نقل ازhttp://choopananvatan.blogfa.com/