چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com
چوپانان آباد

چوپانان آباد

نمیذارم دیگه تنهات چوپونون choopananabad@yahoo.com

تاریخ صحیح احداث کاروانسرای مشجری

تاریخ صحیح احداث کاروانسرای مشجری

دوست عزیز جناب مستقیمی
بازهم لازم شدتوضیحی خدمتتان تقدیم دارم
بنای کاروانسرای مشجری درست ۱۳۲سال قبل ودرچهل ودومین سال سلطنت ناصرالدین شاه بنا گردیده ونه عصرصفوی.بر سنگ نبشته ای ازمرمر سبز به ابعاد ۳۰×۶۵برسینه ی دیوارایوان روبروی درب ورودی این ابیات به چشم می خورد
عاقلان دیدنددنیانیست بنگاه خلود
باری اندروی نورزیدندسودای ثبات
لیک ازاین دیردودرهرکس به تلخی درگذشت
نام نیکش زنده ماندلاجرم بعدازممات
همچوحاجی مهدی آن مردخدا کزفرط خیر
زین بنای نیک پی گردیداهل التفات
خامه اقبال درتاریخ اتمامش نوشت
(  ماندازمهدی به دنیا باقیات الصالحات)
این سنگ نوشته درسال۱۳۸۵توسط نا جوانمردی به سرقت رفت طبق تاریخ نقر شده براین سنگ نفیس تاریخ اتمام بنا به حروف جمل'ابجد'از مجموع کلمات مصراع آخر عدد۱۳۰۹ استخراج میگردد که تاامروز۱۴۴۱ میشود۱۳۲سال که سال چهل ودوم سلطنت نصرالدین شاه بوده
من خودم سنگ تاریخ فوق رازمانی که نصب بوددیده ام وابیات نقر شده برآن راثبت وضبط نموده ام 
محض اطلاع ودر صورت لزوم اصلاح متن از نظر تاریخی به عرض رسید 
عباس زاهدی ۹۸/۱۰/۵

سفرنامه مشجری

سفرنامه مشجری

نوشته:غلامعلی صمیمی

منبع : سایت دهستان چوپانان


درسال۹۷برای باردوم کنجکاوشدم تاسفری به سمت کوه صفه درو داشته باشم.اولین سفری که بسمت صفه درورفتم سال۱۳۹۲بود ،اما باردوم برای ابعاد سنجی این سازه طبیعی بزرگ سنگی ازمسیردیگری رفتم که از چشمه کوه مغون رد میشدوسپس به معدن مس متروکه کال کافی میرسید.
ازآنجا جاده سنگفرش آغاز میشود که طول آن را نتوانستم بسنجم زیرا مقداری ازآن زیر ریگ وماسه پنهان بود .
سفربعدی از چوپانان آغاز وازمسیر دهکده تاریخی مشجری بودکه هنگامی که به مشجری رسیدم برایم بسیارجالب بود زیرا سال قبل که رفته بودم اطراف روستا وهمچنین دورادور ورودی روستا پوشیده از درختهای کوره گز بود وبسیارکوچک بودند ومصالح درکنار کاروانسرای موجوددرروستاجهت ترمیم وبازسازی کاروانسرا ریخته بود.

دراین سفر دوم که در آذرماه ۹۸ شروع شد مقداری از هشتی ها وصفه های کاروانسرا ترمیم شده بود وجهت نورپردازی وروشنایی کاروانسرا سیم کشی برق نیزانجام شده بود وسکوهای زیادی دربیرون این ساختمان درست شده بود ویک سکویی ازجنس آجرودایره ای شکل که ازدرون پلکانی بود گویا آمفی تاتر بود نیز دراطراف این ساختمان بچشم میخورد،مشخص بود که این دهکده خودرا آماده یک دهکده توریستی می کند ودرهمینجا جادارد از بانی وصاحب این دهکده جناب آقای حاجی آبادی کمال تشکر وامتنان راداشته باشم.

کاروانسرای مشجری درحال بازسازی


سکوی آمفی تاتر


در بالادست مشجری سد خاکی نسبتا طولانی بچشم میخورد که درحال ساخت است وماشین آلات راهسازی درحال ساخت این سد خاکی بودند، آب حاصل از بارندگی کوههای مجاور وچفت میتواند دراین سد جمع آوری وکمک بسیار بزرگ وشایانی در ابرسانی مشجری بنماید وهمچنین در ذخیره  سفره های زیر زمینی اب کمک شایان وموثری بکند.

اطراف مشجری را درختهای کوره گز احاطه کرده اند که دیواری هستند برای جلوگیری از باد وخاک ودرختان پسته چند ساله ای نیز وجوددارند که هنوز ببار ننشسته اند.
وجود دو آب انبار قدیمی درمحوطه کاروانسرا قدمت این دهکده را زبانزد میکند.

هم اکنون یک ساختمان خشتی قدیمی که بازسازی شده است ودارای چهار اتاق نیز میباشد آماده پذیرایی از میهمانان وگردشگران میباشد،روشنایی این ساختمان از سیستم خورشیدی بهره منداست.

سکوهای آلاچیق

جاده ای که از این دهکده بسمت غرب مشجری ودردامنه کوههای کال کافی وخونی خاکی میباشد که بعلت راه اندازی وبهره برداری از معدن کال کافی این جاده درحال ساخت وتعریض میباشد ومقداری از این جاده در کنار جاده سنگفرش بسیار قدیمی درحال ساخت است که دربعضی از نقاط بعلت تیغ زنی جاده مقداری ازاین جاده خراب شده است ودر بعضی جاها جاده جدید از جاده سنگفرش عبورکرده است که بادیدن این صحنه بسیار ناراحت شدم.دراین سفر جناب اقای محمدرضا حلوانی سرپرست محیطبانی چوپانان مرا همراهی میکرد، تصمیم گرفتم که با رییس پروژه معدن کال کافی صحبت کنم وبا راهنمایی نگهبانان اطراف معدن وارد معدن شدیم وسراغ پیمانکار ورییس پروژه راگرفتیم،  کمپها وکانتینر های زیادی دراین معدن واطراف بچشم میخوردند ومشخص بود نیروهای زیادی دراین مکان درحال کار میباشند.



جاده سنگ فرش قدیمی


جاده سنگ فرش تخریب شده


خلاصه ظهر بود وشخصی کمپ مهندسین را بما نشان داد وبااجازه ایشان بکمپ رفتیم  ودرباب جاده سنگفرش قدیمی وحفاظت از آن صحبت کردیم وایشان قول همکاری رادادند وگفتند آماده ایم تا بمنظور حفاظت وماندگاری اطراف این جاده را با نصب میله های فلزی حفاظت نماییم.

پس از گفتگوهای زیاد تصمیم به برگشت گرفتیم واز آنجاییکه میدانستیم کسی ازوجود این جاده سنگفرش حتی سازمان میراث فرهنگی اطلاعی ندارد ،تصایر گرفته شده را به اداره میراث فرهنگی نایین ارسال ورییس اداره مذکورپس از روئیت درخواست کرد تا ایشان را به این منطقه ببریم تا درخصوص این جاده هماهنگی لازم بعمل اید.

امیدواریم قبل از هرگونه تخریب این اداره دست بکار شود تا بیشترازاین خسارت وارد نشود. انشاله

پیگیری جهت حفاظت از آثار قدیمی

گویش‌های دشت کویر

اصفهان -ایرنا- کتاب گویش‌های دشت کویر حاصل تحقیق و پژوهش ۲۲ ساله لسان‌الحق طباطبایی است که گویش‌های منطقه مرکزی ایران با محوریت شهرستان خور و بیابانک را بررسی و معرفی کرده است.

این کتاب در هفت بخش و پیشگفتار به رشته تحریر درآمده است و نویسنده سعی کرده نشانه‌های آوایی - واجی، لهجه، توصیف دستگاه فعل و واژه‌نامه گویش خوری، زبان‌های ایرانی، دین، مذهب، فرهنگ و زبان مردم این دیار و همچنین موقعیت جغرافیایی شهرستان خور و بیابانک را مورد بررسی قرار دهد.
مجموعه حاضر دفتر یکم گویش‌های دشت کویر است که لسان‌الحق طباطبایی برای گردآوری بخش اول این کتاب با ۶۴ نفر از شهر خور، ۱۶ نفر شهر فرخی، ۱۶ نفر روستای گرمه و ۹ نفر از روستای ایراج گفتگو کند.
نویسنده این مجموعه درباره گویش‌های ایران مرکزی که در دو ناحیه متفاوت کوهستانی و بیابانی تحقیقاتی مفصل داشته است.
در مقدمه کتاب آمده است، تعدادی از گروه گویش‌های ناحیه بیابان، گویش شماری از مردمان شهرها و روستاهای شهرستان خور و بیابانک واقع در منتهی‌الیه شرق استان اصفهان است و گویش‌های دشت کویر نام دارد. گویش های خوریxuri، فرویگیfarvigi، گرگی gargi، ایراجیiraji متمایز از لهجه‌های فارسی مردم نقاط مختلف شهرستان خور و بیابانک، چهار گویش رایج این منطقه است.
گویش‌های مرکزی ایران به عنوان یکی از هشت شاخه زبانها و گویشهای ایرانی نو غربی است و به مجموعه گروه‌ها و پیوستارهایی از گویش‌هایی که در منطقه میان اصفهان تهران همدان و یزد رواج دارد اطلاق می‌شود.
گویشهای مرکزی ایران بر حسب موقعیت و قرابت محل جغرافیایی در شش گروه تقسیم و طبقه بندی شده است دسته‌بندی گویش‌های مرکزی موقتی است؛ زیرا که گویش‌های مرکزی ایران مجموعه‌ای از همواره‌های خاص پدید نمی‌آورند و دامنه محدوده آنها هنوز خوب شناخته نشده است.
در طبقه‌بندی زبان و گویش‌های مرکزی ایران گویش‌های دشت کویر در دسته‌های  جدا و در ردیف ششم جای گرفته است و به گروه گویش‌های متداول در نقاط پراکنده واقع در ناحیه جنوب دشت کویر و به عبارت دیگر به گویش‌های متداول در منطقه خور و بیابانک اطلاق گردیده و گویش خوری رایج در خور و بیابانک و روستاهای جنوب آن منطقه دانسته شده است.
از آنجا که گویش‌های رایج در منطقه خور و بیابانک هنوز به خوبی شناخته نشده است از میان آنها تنها گویش‌های خوری، فرویگی و لهجه مهرجانی که مورد تحقیق چند تن از زبان‌شناسان و ایران شناسان ایرانی و خارجی قرار گرفته نام برده شده است.
دشت کویر که در برخی متون قدیم جغرافیایی بیابان بزرگ نامیده شده است؛ بزرگترین نمکزار در کره زمین است و بیش از یکصد هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و در تقسیم بندی مناطق بیابانی مرکزی شرق ایران به گرم و نسبتا گرم در گروه دوم قرار گرفته است و محدود شده است از شمال به استان سمنان، (شهرستان های سمنان، گرمسار، دامغان و شاهرود) از جنوب به استان اصفهان( خور و بیابانک - جندق) و( آران و بیدگل در شهرستان کاشان)، از شرق و شمال شرق به استان خراسان رضوی( شهرهای سبزوار و بردسکن)، ازشرق و جنوب شرق به استان یزد (عشق آباد وطبس) از غرب شهرستان ورامین در استان تهران و از غرب و جنوب غرب به استان قم است.
در چهار سوی دشت کویر و عرصه‌های بخش بیرونی نمکزار مرکزی به زبان و کرانه‌های پاره‌های کویر و دسته‌های پایین‌دست بلندی‌های واقع در این گستره بیابانی کلات‌ها، واحه‌ها، آبادی‌ها، روستاها و شهرهای دور از یکدیگر پراکنده‌اند.
ناحیه جنوب دشت کویر به نام خور و بیابانک به وسعت ۱۲ هزار کیلومتر مربع که امروز یکی از شهرستان‌های استان اصفهان و در بیابان‌های منتهی‌الیه مشرق آن استان واقع شده است از سوی شمال و شرق و غرب به حوزه کویر مرکزی و کاسه‌های پاره‌ آن محدود است.
در منطقه بیابانی واقع در کویر مرکزی ایران که به کویر نمک معروف است صفحات پستی نیز وجود دارد که با رسوبات شور تبخیری پر شده‌اند و در واقع این فرورفتگی ها همان کویر هاوی‌ پلایا هستند که نام خود را به تمام این منطقه بیابانی داده‌اند و به این ترتیب وسیع‌ترین بیابان واقع در کویر مرکزی ایران به دست کویر موسوم شده است.
حدود جغرافیایی شهرستان خور و بیابانک محدود به استان‌های سمنان از شمال، خراسان جنوبی از مشرق، یزد از جنوب و جنوب شرقی و شهرستان کاشان در استان اصفهان از غرب است.
در ادوار گذشته، حوزه جغرافیایی شهرستان خور و بیابانک" جندق و بیابانک" نام و به "قراء سبعه" شهرت داشته و زمانی به انضمام انارک در تقسیمات رسمی کشور گاه جزئی از ولایت قومس، گاه خراسان و زمانی هم وابسته به نایین و در قلمرو ولایت دارالعباده یزد بوده است.
سه شهر خور، جندق و فرخی بزرگترین و پرجمعیت ترین نقاط شهرستان خور و بیابانک و سپس روستاهای چاهملک، گرمه، ایراج،مهرجان، بیاضه، اردیب، هفتومان،حسین آباد، بازیاب،خنج و دادکین، عروسان گلستان، نیشابور هستند که در جنوب،جنوب غرب و جنوب شرقی جنوب در فواصل کم و بیش دور از یکدیگر قرار دارند.
در زبان مردم شهرستان خور و بیابانک و مردم آن مناطق همجوار علی الخصوص اهالی شهرستان های یزد اردستان و نایین اسم نسبت "بیابانکی" به کلیه شهرها،روستاها، آبادی‌ها، کلات ها و مزارع واقع در محدوده جغرافیایی شهرستان اطلاق می‌شود و انتساب آن در زمان دورتر تا آبادی‌های حاجی آباد زرین و رباط پشت بادام واقع در قلمرو استان یزد نیز تسری داشته است.
از سوی دیگر در تداول عامه اهل محل اطلاق کلمه بیابانک به ناحیه جنوب شرق شهرستان خور و بیابانک وبالاخص روستای بیاضه که در منتهی‌الیه آن جانب است نیز رایج و مرسوم است.
زبان مردمان شهرستان خور و بیابانک زبان فارسی به لهجه‌های متفاوت متداول در هر یک از شهرها و روستاها و گویش‌هایی است که از دیرینه در چند جای بازمانده است هر یک از این لهجه‌ها در مخرج حروف،کشش اصوات جایگاه تکیه و نیز بنیان برخی واژگان متمایز از یکدیگرند.
هیچ یک از لهجه‌ها، زبان واحد مشترک میان اهالی نقاط مختلف شهرستان نیست؛اهل هر شهر و روستا به لهجه خود در گفتار و ارتباط زبانی با اهالی دیگر نقاط هستند و هیچ دشواری در تشخیص منسوب علیه متکلم هر لهجه برای اهالی شهرستان وجود ندارد.
آغاز پژوهش در گویش های خوری و فرویگی توسط پژوهندگان غیر بومی در دهه ۱۳۳۰ شمسی است که شادروان دکتر صادق کیا استاد زبان‌های باستانی ایران در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، روانشاد دکتر بهرام فروشی استاد زبان‌های باستانی ایران در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، مهدی عباسی، دکتر محمد مهدی اسماعیلی و دکتر علی اشرف صادقی است.
پژوهندگان بومی چند تن از شعرا و نویسندگان اهل خور، فرخی، گرمه، ایراج و بیاضه هستند که به سبب داشتن علاقه به زادگاه خود و بیم دغدغه از میان رفتن گویش‌ها و آداب و رسوم محلی به سرایش شعر پرداخته‌اند.
از بومیان علاقه‌مند به گویش خوری و ترویج آن نخست شادروان استاد حبیب یغمایی شاعر اهالی خور و بیابانک است شناساندن گویش خوری به زبان شناسان و دانشمندان ادبیات و آوردن واژگان چند از گویش خوری و لهجه بیابانکی در سروده‌های خود از کوشش‌های ستودنی است.
از دیگر دلبستگان به فرهنگ مردم خور و بیابانک و گویش خوری دکتر مرتضی هنری، عبدالکریم حکمت یغمایی، احمد امینی راد، محمد شایگان، نوشاد نقوی، محمد ناصر غلامرضایی، محمد امینی دارا و ابوالقاسم طغرا یغمایی بیشترین کوشش‌ها را نموده‌اند و آثاری از نظم و نثر از خود به یادگار گذاشته‌اند. 
"صرف افعال گویش خوری"، "یادداشتی درباره زبان خوری"، "بررسی لهجه یا نیم زبان خوری"، "نکاتی چند درباره لهجه خوری"، "معرفی لهجه‌های محلی بخش خور"، "لغت خوری"، "دو نکته دستوری در لهجه خوری"، "واژه‌هایی از گویش خوری"، "واژه‌نامه گویش خوری"، "باغ کاکا"، "نخل امید"، "سرو ایراج"، "آرسون"، "افسانه نرتنبوق و شاهعباس"، "فرهنگ عامیانه و گویش کهنگرمه"، "فرهنگ لغات ایراجی"، "فرهنگ اصوات"، "کنایات و لغات"، "بیاضه ستاره ای در کویر"،"توصیف دستگاه فعل در گویش خوری"،" یادداشتی درباره گویش فرویگی"، "بررسی ساخت‌های مصدری در برخی گویش‌های استان اصفهان"، "تطبیق لهجه‌های خوری و بلوچی"، "واژه نامه شصت و هفت گویش ایرانی"،"سروده های خوری"از جمله کتاب‌ها و مقاله‌هایی است که درباره گویش‌های شهرستان خور و بیابانک تحقیق و چاپ شده است.

یک سند معامله املاک قدیمی درچوپانان با خط و انشاء ملا


یک سند معامله املاک قدیمی درچوپانان با خط و انشاء ملا



این هم سند دیگری به خط وامضای مرحوم ملا وعدد۲۲ بالای امضا
با تشکر از آقای عباس زاهدی که تصویر این سند را به چوپانان آباد ارسال فرمودند

یک سند ارزشمند مربوط به مرحوم حسین برجی


یک سند ارزشمند مربوط به مرحوم حسین برجی

سندی قدیمی از معامله ملک بین
مرحومین حسین قاسمیان (برجی) و شیخ‌حسن دیمه کاری
سال ۱۳۱۹
عجب خطی
عجب نگارشی

روحشون شاد

به احتمال زیاد خط زیبای این سند دستخط مرحوم محمدرضا مستقیمی مشهور به ملا اولین معلم چوپانان است
منبع: کانال تلگرامی ذبیگرام
چوپانان آباد از جناب ذبیح مرتضوی به خاطر انتشار عکس های ناب قدیمی و اسناد نادر مربوط به چوپانان از ایشان تشکر می نماید
توضیحات بسیار گویایی را جناب آقای عباس زاهدی در مورد سند فوق بیان فرموده اند 
سند بسیار ارزشمندی که در سایت گذاشتید خط مرحوم ملا میباشد امضای اول سمت راست هم امضای ایشان است عدد۲۲ بالای امضا  یاهو به حروف ابجد میباشد امضای بعدی امضای حاج محمد زاهدی جد حقیر میباشد امضای عباس میرزا دایی حقیر در زمان کدخدایی ایشان است درعین حال مهر مرحوم میرزا پدر متوفی ایشان نیز درآخر ورقه بنام علیمحمد نجفیان دیده میشود در هر حال سندی ارزشمند و تاریخی است دست شما درد نکند خیلی مایل بودم یک کپی از آنرا بدست میاوردم

هندونه دیم، دقوملا

هندونه دیم،  دقوملا

نوشته : محمود همایونی (م- حسرت)

سراسیمه خودم را بخانه رساندم .دلم شور میزد و بی دلیل مضطرب بودم اما وقتی بخانه رسیدم بدون سر وصدا وارد شدم آوای روح نواز مادر از درون اتاق بگوش میرسید که اشعاری از غزل زیبای عراقی را دکلمه میکرد 

ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی . . چه کنم که اینها هست گل خیر آشنایی . . همه شب نهاده ام سر چو سگان بر آستانت . . که رقیب در نیاید به بهانه گدایی .

کاملا مجذوب اشعار شده بودم و در آسمان خیالم عاشقانه پرواز میکردم .مادر ادامه داد مژه ها و چشم یارم بنظر چنان نماید . . که میان سنبلستان چرد آهوی ختایی 

وارد حیاط شدم و حضورم را با خواندن دنباله شعر به او اعلام کردم .سر برگ گل ندارم ز چه رو روم به گلشن . . که شنیده ام ز گلها همه بوی بیوفایی .صدای مادر از داخل اتاق بگوشم رسید که گفت فلانی کی اومدی ؟کجا بودی؟گفتم توی کوچه و خیابونا ولو و دلو بودم کاری داشتی؟در جوابم گفت بعد از ظهر که هوا بهتر و سرد تر شد خونه باش که با همسایه بریم دقو ملا هندونه دیم بکاریم .گفتم مادر تو را بخدا کوتاه بیا من نمیام میخوام برم باغ ملی بازی فوتبال کنم .با اعتراض گفت حالا اگر یکروز بازی نکنی میمیری؟من با این کمردرد و پادرد اگر تو نباشی کاری نمیتونم انجام بدم .توضیح اینکه آن سال بارون خوبی اومد بطوری که سیل عظیمی از کوه های عباس آباد اومد و قنات را هم کور کرد و محصولات کشاورزان زحمتکش آبادی را که در مسیر سیل بود از بین برد پیشروی سیل تا دق ملا ادامه داشت و دق را مملو از آب کرد .ما بچه ها هر روز برای شنا به آنجا میرفتیم در صورتیکه بسیار خطرناک بود حتی چندین بار نزدیک بود چند نفر از بچه ها که به فن شنا آشنا نبودن غرق بشوند و جان خود را از دست بدهند . بگذریم .ناچار بودم که امر مادر را اطاعت کنم لذا به او گفتم اگر بقیه شعر را بخونی باهات میام گفت همه را بلد نیستم گفتم من کمکت میکنم .از اتاق بیرون رفتم و در  آسمان حیاط گوشه باغچه نشستم .مادر آهسته شروع کرد 

به کدام مذهب است این  بکدام ملت است این . . که کشند عاشقی را که تو عاشقم چرایی؟. . به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادن . . که برون در چه کردی که درون خانه آیی . . . مادر به صدای زیبای خود شعر را کامل خواند و من غرق در خیالات خود روی گلیمی که در گوشه حیاط پهن بود دراز کشیدم و کم کم خواب چشمانم را فرا گرفت و به خواب سنگینی فرو رفتم .چند ساعت بعد با نهیب مادر از جا پریدم که خطاب به همسایه میگفت نگاه کن انگار که از صبح کوه کنده که بهوش نمیاد .بسختی از جا بلند شدم و با نارضایتی بدنبال آنان حرکت کردم .

ارادتمند م . حسرت مرداد ۹۸ چوپانان

صلاحیت دهیار جدید تصویبصلاحیت دهیار جدید تصویب شد

صلاحیت دهیار جدید تصویبصلاحیت دهیار جدید تصویب شد
عکس از خبرگزاری چوپانان
به گزارش کانال تلگرامی شورای چوپانان:
با سلام 
باسپاس از لطف و عنایت حضرت حق ،در پیشگاه  حضرت ولیعصر (عج) و تشکر از اعضای محترم شورای اسلامی چوپانان بخاطر اعتماد به اینجانب و تشکر از بخشدار محترم و مسئولین شهرستان در تایید صلاحیت اینجانب امیدوارم  بعنوان خدمتگزار مردم شریف و اهالی بزرگوار ،صبورو بافرهنگ آبادی اجدادیم ،چوپانان  و با کمک همه اهالی بزرگوار ، بتوانم با  خدمت صادقانه برای سربلندی چوپانان و چوپانانی تلاش نمایم.
انشاالله در زمانی مناسب با اهالی محترم چوپانان نشستی صمیمی خواهیم داشت . 
مصطفی جلالپور شد

یک سند قدیمی از عباس آباد


یک سند قدیمی از عباس آباد


صداق‌نامه‌ی شادروان ربابه یوسف جلالپور، همسر مرحوم حاج حسین نصرالله 
روحشون شاد
منبع : کانال تلگرامی  ذبیگرام

یک سند تاریخی از تاسیس درمانگاه در چوپانان


یک سند تاریخی از تاسیس درمانگاه در چوپانان

نامه ای به امضای مالکین چوپانان، آشتیان و حجت آباد
که تصمیم میگیرن به شورای روستا وام بدن تا درمونگاه بسازه
بنظر مربوط به سال ۱۳۲۲ باشه

روحشون شاد
منبع : کانال تلگرامی ذبیگرام
احتمالا تاریخ صحیح سند ۱۳۳۳/۱۰/۲۳

دکتر مهدیان عزیز متشکریم


دکتر مهدیان عزیز متشکریم



حرکتی شایسته و قابل تقدیر از شورای اسلامی چوپانان به خاطر تقدیر از زحمات پزشک وظیفه شناس و مسئول درمانگاه چوپانان خانم دکتر مهدیان که مدتی را در چوپانان انجام وظیفه نموده است چوپانان آباد نیز به سهم خود از این پزشک دلسوز و وظیفه شناس تقدیر و تشکر می نماید
خداحفظی خانم دکتر مهدیان       
 لحظه ها میگذرد...
آنچه بگذشت نمی آید باز...
قصه ای 
هست که هرگز دیگر ...
نتواند شد آغاز...
خداوند منان را شاکرم که بر من منت گذاشت تا بخشی از عمر خودرا در جمع با صفا و پرمحبت شما مردم چوپانان و در خدمت به شما سپری کنم و با وجوداینکه دوران طرح تمام شده بود تصمیم به ماندن در کنار شما داشتم که متاسفانه کامل محقق نشد .به یقین ادعا میکنم در طول این مدت بهره های زیادی در کنار شما عزیزان نصیب من شد. با اعتراف به اینکه جدایی از شما برایم بسیار سخت است ،با امید به اینکه از صمیم قلب قصور اینجانب را بخشیده و بنده را حلال کنید همگی شما را به خداوند بزرگ میسپارم.
به امید درخشش روز به روز چوپانان، الماس خوش تراش کویر
ارادتمند دکتر مهدیان

تقدیرنامه شورای اسلامی چوپانان 
بسمه‌تعالی …وَ مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا و هـر کـس نفسی را زنـده کـنـد گویا همه مردم را زنده کرده است(مائده 32) حمد و سپاس خدای را که تمام عالم به معرفت او عارف است و به عنایت بی علت او واقف.
 پزشک محترم سرکار خانم دکتر مهدیان
با سلام
  بر خود می بالیم که افرادی پاک نهاد و نیکو سرشت به پشتوانه‌ی توانایی و دانایی توشه گرفته از عِرق ملّی، میهنی و مذهبی در سودای تامین سلامت انسانها همت خویش را به کار گرفته‌اند و مجدانه تلاش می‌نمایند. صحت، سلامت، سعادت و سیادت مسالت داریم و از اینکه با سعه‌ی صدر ، حس نوع دوستی و حُسن خلق و به پشتوانه‌ی دانش روز با همت، حمیت و تلاش جدی و با توجه به شرایط بسیار سخت و صعب با مهارت و دقت نظر نسبت به مداوا در نهایت فرهیختگی و هوشمندی اهتمام ورزیدید، در کمال ادب و ارادت مراتب تشکر و قدردانی خود را به عنوان شورای روستا اعلام نموده و امیدواریم به درجات بالا نائل گردید.
با سپاس و آرزوی توفیقات الهی
شورای اسلامی و دهیاری روستای چوپانان