طبق گزارشاتی که از گوشه و کنار به گوش میرسد گویابالاخره اتفاقی که نباید میافتاد افتاد.
شورای چوپانان جلسه فوق العاده گرفت و آقای جلالپور را عزل و آقای شیبانی کارمند نائینی دهیاری را (که چند ماه است بعنوان مسئول فنی در دهیاری مشغول است ) بعنوان سرپرست دهیاری معرفی کرده اند .
ظاهراً عدم تایید صلاحیت دهیار منتخب برای شورا بسیار گران تمام شده و جهت جبران این ناکامی اقدام به انتخاب دهیار غیر بومی نموده اند
ظاهراً اعضای شورا فراموش کرده اند که نماینده همه ی مردم هستند و مردم خواستار یک دهیار بومی هستند
این کار شورا نوعی بی اعتنایی و لجبازی با خواسته مردم است .
من امیدوارم چوپانانی های ساکن نظرات خود را اعلام فرمایند تا من محکوم به این نشوم که در چوپانان نیستم و از خواسته مردم و نظر مردم بی خبرم
ضمنآ از شورا انتظار داریم که با شفافیت دلایل این تصمیم کارشناسی نشده خود را اعلام فرمایند
حاجی استاد اصغر افضل، معماری کاردان و بنّائی همه فن حریف
مقاله مصاحبه زیر در بهن ماه ۹۲ در همین وبلاگ منتشر شد و امروز به مناسبت در گذشت شادروان حاج استا اصغر باز نشر می شود خداوند آن شاد روان را بیامرزد
چوپانان امروز ما ، نتیجه تلاش بزرگ مردان و زنانی است که در طول یک قرن زحمات جانفرسایی را متحمّل شده اند و هر کدام با توجه به تخصص و علم ونیروی کار و درایت وکاردانی و سرمایه خویش چوپانان را به امروز رسانده اند و آن را چون نگینی در کویر در کنار ریگ جن به مانند عروسی رویایی بر تخت نشانده اند که امروز دل هر سیاح و جهانگردی را می رباید و همه را انگشت به دهان می نماید ، در این راه افراد بسیاری کوشیده اند و من بر آنم که تا در توانم هست از تک تک آنها قدری دانی کنم و شرح حالشان را بیارایم ،چون دست توانای آتها چنین زیبایی مسحور کننده ای را در دل کویر نگاشته است.
و یکی از این بزرگان حاج استاد اصغر افضل است او که در بنای معماری سنتی چوپانان همچون ، معلم استادش سنگ تمام گذاشته و هم در ساختن بخش اعظمی از چوپانان تلاش نموده و هم تعدادی بنّا و معمار در مکتب خویش برای سازندگی چوپانان، تربیت نموده است و علم و مهارت خود را به آنان منتقل نموده است او در باره معرفی خویش چنین می گوید:
"متولد چوپانانم از پدر و مادری جندقی در سال 1308. هشت ساله بودم که روزی مادرم مرا نزد استاد محمد حسین ( نظریان ) برد و از او خواهش کرد که مرا به شاگردی قبول کند. این شد که من بنّا شدم و تا قدرت ایستادن روی داربست را داشتم کار کردم. از همان روزهای اول چون رضایت صاحب کار برایم مهم بود با تمام توان کار می کردم و همیشه کمترین دستمزد را برای خودم در نظر می گرفتم. چون اعتقاد داشتم که آنها به کار من احتیاج دارند پس هرچه دستمزد بخواهم مجبورند و می دهند اما ته دلشان راضی نیست و در این مال خیر و برکت نیست. برای ساختن خانه خودم خیلیها حاضر بودند در مقابل یک روز کار من سه و حتی چهار روز برای من کار کنند اما من به دو روز قانع بودم."
استاد افضل از مردان مومن و وظیفه شناس و قانع و تلاشگر و مردمدار و سختکوش و دقیق چوپانان است او اعتقاد شدید به لقمه حلال دارد و نه تنها خودش، وظیفه اش را به بهترین نحو انجام می دهد بلکه کارگر زیر دست او نیز باید چون استاد، وجدان کاری داشته باشد . استاد، چوپانان را دوست دارد و به مردمش عشق می ورزد او در مقابل این پرسش ما که : حاج استاد جندق را بیشتر دوست دارید یا چوپانان را ؟ می گوید:
" چوپانان. حتی موقعیت شغلی خوبی در جندق توسط مرحوم عامری به من پیشنهاد شد که قبول نکردم او یک قواره زمین مسکونی (نزدیک400 متر) به من هدیه داد که خانه بسازم و در جندق سکونت کنم. نمیدانم چرا هم آن روز و هم حالا در جندق احساس غربت می کنم با اینکه قوم و خویش فراوان دارم. نمیدانم شاید زادگاه آدم یک جور دیگریست."
استاد افضل، مردی متواضع است و از گزافگویی پرهیز می نماید وقتی از ایشان پرسیده می شود کة : می گویند 20-30 در صد خانه های چوپانان، حجت آباد و آشتیان را شما ساختید؟ پاسخش نشان تواضع دارد مختصر می گوید:
" در صدش را نمیدانم اما خیلی هایش را."
حاج استاد اصغر در چوپانان با یک خانواده اصیل چوپانانی ازدواج می کند که مطمئناً همسر ایشان نقش بسزایی در موّفّقیت او در کارها و در تربیت فرزندانش داشته است ،حاجیه منور خانم همسر استاد اصغر زنی کاردان، خوش سلیقه، مهربان، قانع و متدین و دقیق بود به همین علت نیز، استاد از نظر تربیت فرزندان خیالش کاملاً جمع بود. نتیجه این وصلت 6 پسر تحصیلکرده و2 دختر بود که باعث افتخار چوپانان هستند و استاد آقا مهدی افضل از پیشکسوتان فرهنگی کشورند که در دوران باز نشستگی دست به قلم برده اند و تا کنون دو اثر گرانبها برای پاسداری از چوپانان تحریر و چاپ نموده اند.و من از فرزند دیگر ایشان حسن افضل نیز آثار ترجمه شده علمی چندی را مشاهده کرده ام.
استاد افضل در همان دوران جوانی، به استخدام معدن سرب نخلک در آمدند و در نخلک نیز عهده دار امور بنّایی در این معدن دولتی شدند استاد افضل تقریبا همیشه نفر آخری بودند که سوار کمپرسی دولتی بعد از یک هفته تلاش می شدند ایشان در این مورد چنین بیان می کنند:
" پنجشنبه ها خیلی ها که کارشان زودتر تمام می شد یا کارشان کنتراتی بود زودتر سوار میشدند اما من تا دقیقه آخر کار می کردم. همسفرها هم عادت کرده بودند و تاخیر مرا تحمل می کردند."
ایشان در باره معماری چوپانان و نظم هندسی آن چنین اعتقاد دارند:
" استاد مردم چوپانان این نظم خانه ها، کوچه ها و خیابانها را مدیون چه کسانی هستند؟
میرسید علی اردکانی، که معماری، مسجد ساز بود، اول خیابان دشت و زمینهای زراعی را طراحی کرد که بعد هم خیابان اصلی و کوچه ها از روی آن طراحی و اجرا شد. و بعد هم نظارتی بود که کدخداها و این اواخر مرحوم عبدالرحیم زاهدی با جدیت انجام میداد و الا در همین اواخر در حاشیه شهرهای بزرگ دیده میشود هر جا جوی آب پیچیده کوچه هم پیچیده و خانه ها هم به تبع آن."
ضمن تشکر از جناب استاد آقا مهدی افضل که مرا در تهیه این بیوگرافی مدد فرمودند از ایشان تقاضا دارم که شرح کاملی از تجربیات و خاطرات پدر گرامیشان را تهیه و جهت انتشار در اختیار همگان قرار دهند برای نمونه من یکی از تجربیات استاد افضل را که در نوشته های فرزندشان خواندم طرز ساختن آب انبار بود که واقعاً برای من مبحث جالبی بود
در پایان طول عمرو سلامتی و تندرستی برای استاد حاج اصغر آرزومندم
قاتق لبنیاتی فراموش شده در چوپانان
کنجد بکاریم قیمت آن از برنج بالاتر است
دیروز برای خرید کنجد به مغازه ای رفتم قیمت کنجد پوست کنده کیلویی ۳۸۰۰۰ تومان و کنجد پوست دار کیلویی ۳۳۰۰۰ تومان بود
کنجد مرا به یاد دوران نوجوانیام انداخت در تابستان های گرم چوپانان وقتی تعطیلات تابستانی فرا می رسید من در چوپانان تعطیلات را سپری می کردم بخشی از روزهای طولانی را به خواندن کتاب های رمان می گذرانم معمولا بعد از خوردن نهار که اکثر اوقات هم آبدوغ با کالک رنده شده یا با پیازچه بود و گاهی در کنارش نیمرو یا شیره خرما نیز دیده می شد کتاب رمانم را بر می داشتم به سوی خیابان دشت می رفتم و سایه درختی را در کنار جوی آب پیدا می کردم و پا هایم را برای خنک شدن در جوی آب قرار می دادم و مشغول خواندن رمان می شدم در آنزمان در تابستان بیشتر بهاره کاری در دو طرف خیابان اصلی انجام می گرفت چون کانال آبرسانی به بندهای دراز خاکی و ریگی بود و کشاورزان معتقد بودند که اگر آب را به بند های دراز ببرند بیشتر آن هدر می رود
در هنگام مطالعه با صحنه هایی هم روبرو می شدم مثلا شکارچیان گنجشک و سارگ و قمری زیر درخت های توت به کمین می نشستند تا شکاری بزنند ماهرترینشان را که در خاطرم نقش بسته افرادی مانند احمد اردیبی عباس حداد غلام پاسیار پرویز عمادی که معمولا با مجید عمادی همراه بودند با قلباسنگ همیشه در شکار موفق بودند
دیگر از صحنه هایی که مشاهده می کردم دستبرد به میوه های بهاره بود که گاهی به وسیله نوجوانان اتفاق می افتاد و گاها حسنعلی دشتبان خبر دار می شد و با ترکه ای با داد و فریاد زیاد آنها را تعقیب می کردو آنها هم با سرعت از صحنه جرم فرار می کردند اما حسنعلی هیچوقت به من اعتراضی نمی کرد
اکثر اوقات حسنعلی به کنار من می آمد می نشست می گفت تو کتاب چی می خونی و من مختصری به او می گفتم که خلاصه داستان چیست بعد می گفت آفرین فضل الله که کتاب نمی خواند بعد با همان آب جوی دشت وضو می گرفت و روی زمین خاکی در سایه ای نماز ظهر و عصر را می خواند و بعد در جوی آبی که دو طرفش بوته های کنجد بود روی زمین نمناک دراز می کشید و اگر بچهها امانش می دادند ساعتی چرت می زد
یکروز حسنعلی با یک مشت علف کنجد به کنار جوی آب آمد و آماده شستن سرش شد وقتی نگاههای کنجکاو مرا دید گفت: با این برگها سرم را می شورم خوب کف می کند و موها را تمیز و نرم می کند بعد هم سرش را با برگهای کنجد شست و در کنار من پای در جوب آب نشست و گفت در قدیم از برگدرختان در شستشو خیلی استفاده می شده
ببیند یک کنجد خریدن مرا به کجاها برد مدتهاست که قلم خاطره نویسان چوپانانی خوابیده است چرا؟ استاد آقا مهدی افضل - اخویم استاد محمد مستقیمی خاطرات خود را نیمه کاره رها کردی- استاد علیرضا بمانی خاطرات نخلکی هایت بسیار دلچسب بود جناب آقا ذبیح
خاطرات استاد میرزابیگی در چوپانان ...
کاش قلم هایتان به کار می افتاد
اما بر گردیم به کنجد
در قدیم درچوپانان چند محصول بهاره کشت می شد یکی کنجد
و دیگری ارزن تخمه آفتابگردان پیاز چغندر زردک خربزه هندوانه و .. که همه قوت لایموت بودند کنجد استفاده آجیل داشت و با حلوا ارده و ارده معاوضه می شد تا حلوا ارده نان خورشت سفره ها باشد ارزان که یکی از مواد اصلی آشپزخانه بود یادش بخیر واقعا عجب مواد درجه اولی را می خوردیم الکی نبود که بچه ها از نظر هوشی همه عالی بودند
اما قیمت کنجد و تخمه و ارزن امروزه مثل قیمت برنج و بالاتر از آن است و هم زحمت فر آوری آن از برنج کمتر است
پس مادر کشاورزی چوپانان چه بهتر است که به سنت های گذشته بر گردیم
ضمنا تاریخ کشاورزی چوپانان نوشته نشده و دارد از حافظه چوپانان پاک می شود جوانانی که کشاورزان پیر قدیمی در کنارشان هستند چه بهتر که دست به کار شوید
ابوالقاسم مستقیمی ۲۷/۱۰/۹۸
t.me/choopananabad
کنجد بکاریم قیمت آن از برنج بالاتر است
دیروز برای خرید کنجد به مغازه ای رفتم قیمت کنجد پوست کنده کیلویی ۳۸۰۰۰ تومان و کنجد پوست دار کیلویی ۳۳۰۰۰ تومان بود
کنجد مرا به یاد دوران نوجوانیام انداخت در تابستان های گرم چوپانان وقتی تعطیلات تابستانی فرا می رسید من در چوپانان تعطیلات را سپری می کردم بخشی از روزهای طولانی را به خواندن کتاب های رمان می گذرانم معمولا بعد از خوردن نهار که اکثر اوقات هم آبدوغ با کالک رنده شده یا با پیازچه بود و گاهی در کنارش نیمرو یا شیره خرما نیز دیده می شد کتاب رمانم را بر می داشتم به سوی خیابان دشت می رفتم و سایه درختی را در کنار جوی آب پیدا می کردم و پا هایم را برای خنک شدن در جوی آب قرار می دادم و مشغول خواندن رمان می شدم در آنزمان در تابستان بیشتر بهاره کاری در دو طرف خیابان اصلی انجام می گرفت چون کانال آبرسانی به بندهای دراز خاکی و ریگی بود و کشاورزان معتقد بودند که اگر آب را به بند های دراز ببرند بیشتر آن هدر می رود
در هنگام مطالعه با صحنه هایی هم روبرو می شدم مثلا شکارچیان گنجشک و سارگ و قمری زیر درخت های توت به کمین می نشستند تا شکاری بزنند ماهرترینشان را که در خاطرم نقش بسته افرادی مانند احمد اردیبی عباس حداد غلام پاسیار پرویز عمادی که معمولا با مجید عمادی همراه بودند با قلباسنگ همیشه در شکار موفق بودند
دیگر از صحنه هایی که مشاهده می کردم دستبرد به میوه های بهاره بود که گاهی به وسیله نوجوانان اتفاق می افتاد و گاها حسنعلی دشتبان خبر دار می شد و با ترکه ای با داد و فریاد زیاد آنها را تعقیب می کردو آنها هم با سرعت از صحنه جرم فرار می کردند اما حسنعلی هیچوقت به من اعتراضی نمی کرد
اکثر اوقات حسنعلی به کنار من می آمد می نشست می گفت تو کتاب چی می خونی و من مختصری به او می گفتم که خلاصه داستان چیست بعد می گفت آفرین فضل الله که کتاب نمی خواند بعد با همان آب جوی دشت وضو می گرفت و روی زمین خاکی در سایه ای نماز ظهر و عصر را می خواند و بعد در جوی آبی که دو طرفش بوته های کنجد بود روی زمین نمناک دراز می کشید و اگر بچهها امانش می دادند ساعتی چرت می زد
یکروز حسنعلی با یک مشت علف کنجد به کنار جوی آب آمد و آماده شستن سرش شد وقتی نگاههای کنجکاو مرا دید گفت: با این برگها سرم را می شورم خوب کف می کند و موها را تمیز و نرم می کند بعد هم سرش را با برگهای کنجد شست و در کنار من پای در جوب آب نشست و گفت در قدیم از برگدرختان در شستشو خیلی استفاده می شده
ببیند یک کنجد خریدن مرا به کجاها برد مدتهاست که قلم خاطره نویسان چوپانانی خوابیده است چرا؟ استاد آقا مهدی افضل - اخویم استاد محمد مستقیمی خاطرات خود را نیمه کاره رها کردی- استاد علیرضا بمانی خاطرات نخلکی هایت بسیار دلچسب بود جناب آقا ذبیح جناب صمیمی
خاطرات استاد میرزابیگی در چوپانان ...
کاش قلم هایتان به کار می افتاد
اما بر گردیم به کنجد
در قدیم درچوپانان چند محصول بهاره کشت می شد یکی کنجد
و دیگری ارزن تخمه آفتابگردان پیاز چغندر زردک خربزه هندوانه و .. که همه قوت لایموت بودند کنجد استفاده آجیل داشت و با حلوا ارده و ارده معاوضه می شد تا حلوا ارده نان خورشت سفره ها باشد ارزان که یکی از مواد اصلی آشپزخانه بود یادش بخیر واقعا عجب مواد درجه اولی را می خوردیم الکی نبود که بچه ها از نظر هوشی همه عالی بودند
اما قیمت کنجد و تخمه و ارزن امروزه مثل قیمت برنج و بالاتر از آن است و هم زحمت فر آوری آن از برنج کمتر است
پس مادر کشاورزی چوپانان چه بهتر است که به سنت های گذشته بر گردیم
ضمنا تاریخ کشاورزی چوپانان نوشته نشده و دارد از حافظه چوپانان پاک می شود جوانانی که کشاورزان پیر قدیمی در کنارشان هستند چه بهتر که دست به کار شوید
ابوالقاسم مستقیمی ۲۷/۱۰/۹۸
t.me/choopananabad
شیر بز چوپانان
شیر بز خواص تغذیه ای فراوانی دارد. از جمله خواص مفید آن عبارتند از:تحریک سیستم آنتی اکسیدانی بدن، تسریع دفع فرآورده های زاید حاصل از واکنش های شیمیایی در بدن، کاهش روند پیری و مفید برای افراد مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی (نوعی بیماری عصبی). پروتئین و چربی موجود در آن ارزش تغذیه ای بالایی دارد.
شیر بز بیشترین شباهت را به شیر مادر دارد. خواص شیر بز شامل کاهش دردهای آرتروز، روماتیسم و کمک به تغذیه و بازسازی سیستم عصبی بدن است.
شیر بز اگر چه به شکل وسیع و صنعتی کمتر در اختیار مردم قرار میگیرد و تنها افرادی که در روستاها زندگی میکنند امکان دسترسی به آن را دارند، اما این شیر در برخی کشورهای اروپایی به شکل صنعتی و وسیع در اختیار شهروندان قرار میگیرد و حتی به صورت شیرخشک شده نیز در سوپرمارکتها عرضه میشود.
درمانگران طب سنتی در رابطه با خواص شیر بز بر این باورند اگر شیر تازه بز با انجیر سیاه تازه که در فصل تابستان میروید، مصرف شود، میتواند تاثیر زیادی در کاهش دردهای آرتروز، روماتیسم و بیماریهای مفصلی داشته باشد. در حدی که، چنانچه افراد به شیرخشک بز یا انجیر سیاه خشک دسترسی داشته باشند، نیز میتوانند با اضافه کردن آب به شیر یا خیس کردن انجیر درون آب از خواص درمانی این غذای دارویی بهره ببرند .به طور کلی شیر بز جایگزین بسیار خوبی برای شیر گاو است ، به خصوص اگر خام و اٌرگانیک باشد. شیر بز 2 درصد از ذخیره شیر جهانی را تامین می کند و اکثر افرادی که شیر بز مصرف می کنند، کمتر دچار ناراحتی های گوارشی و آلرژی می گردند. برای آشنایی بیشتر با خواص شیر بز و مزایای مصرف آن با ما همراه باشید.
طبع شیر بز از دیدگاه طب سنتی سرد و تر است. برخی از مهمترنی خواص شیر بز برای سلامتی شامل موارد زیر میگردد:
مواد و ترکیبات موثر موجود در شیر بز باعث بهبود سیستم ایمنی بدن شده و عفونت باکتریایی را کنترل میکند.
مصرف شیر بز به دلیل دارا بودن میزان بالای کلسیم، بیماریهای ناشی از کمبود کلسیم نظیر پوکی استخوان و شکستگیهای ناشی از آن را کاهش میدهد. همانطور که قبلا نیز در مورد خواص خوردن شیر گفته شد، مصرف همه انواع شیر برای تقویت و استحکام استخوانها بسیار مفید و ضروری بوده تاثیر قابل ملاحظه ای بر تحریک و کشش عضلات، استخوانسازی، افزایش استحکام و مقاومت استخوانها دارد.
شیر بز برای ا فراد دچار کم خونی ناشی از فقر آهن بسیار مفید بوده، باعث افزایش خاصیت جذب اهن خون شده، تداخل بین کلسیم و آهن که عامل جذب کمتر آهن توسط بدن میشود را کاهش میدهد.
از مهمترین و جالبترین خواص شیر بز شباهت زیاد آن به خواص شیر مادر است. شیر بز حاوی میزان زیادی اولیگوساکارید است که در شیر مادر یافت میشود.
از دیگر خواص شیر بز، میزان سموم و هورمونهای کمتر موجود در این شیر نسبت به شیر گاو است. در واقع در بیشتر مواقع شیر گاو حاوی هورمون های رشد گاوی ، به خصوص هورمون افزایش تولید غیر طبیعی شیر گاو می باشد، اما شیر بز فاقد چنین هورمون هایی است. بنابراین شیر بز نه تنها مغذی تر است ، بلکه دارای سموم کمتری نیز می باشد.
شیر بز دارای مقدار لاکتوز کمتری نسبت به شیر گاو بوده، از این رو مصرف آن برای افرادی که به قند و لاکتوز شیر گاو حساسیت دارند، بسیار مفید بوده، جایگزین خوبی محسوب میشود.
تغذیه و بازسازی سیستم عصبی بدن از دیگر فواید مصرف شیر بز است . در این زمینه جالب است بدانید گاندی پس از دوره های طولانی اعتصاب غذا ، توانست با مصرف شیر خام بز، دوباره سلامت خود را بدست آورد.
میزان چربی موجود در شیر بز پایینتر از شیر گاو بوده، از این رو مصرف آن برای افرادی که تمایل به کاهش وزندارند مفید میباشد.
اسیدهای چرب موجود در شیر از نوع امگا6 بوده که برای بدن بسیار لازم است. همچنین از مهمترین خواص شیر بز تامین انرژی مورد نیاز بدن میباشد.
شیر بز دارای خواص بسیاری است و در مقایسه با شیر گاو دارای عوارض جانبی کمتری است.
ارزش غذایی شیر بز
شیر بز دارای مواد مغذی مورد نیاز بدن می باشد و در مقایسه با شیر گاو دارای مواد افزودنی کمتری است. به طور کلی شیر مجموعه ای از چند غذاست و توسط یک موجود زنده تولید میشود، بنابراین نوع زندگی، کیفیت زندگی، کیفیت مواد غذایی حیوان و شرایط زندگی و استرسهای محیطی میتواند تاثیر زیادی بر کیفیت شیر دام داشته باشد.
تاکنون عارضه خاصی در مورد شیر بز گزارش نشده است، لیکن همانند تمام مواد غذایی زیاده روی در مصرف آن توصیه نمیگردد.1
1 -منبع:نمناک
خانه های چوپانان در مقابل زلزله چقدر مقاوم هستند؟
من ابوالقاسم مستقیمی یک نسل سومی هستم