چون ادعا ی جناب  میرجلال فاطمی برایم جالب بود لذا برای تحقیق بیشتر در اینترنت به دنبال کشف حقیقت گشتم که واقعا کشف معدن مس سرچشمه به اسم چه کسی تمام شده علاقه مندان را به مطالعه مطالب زیر فرا می خوانم
گفت وگو با عبدالمجید وکیل کاشف معدن مس سرچشمه - بخش اول : چگونه مس سرچشمه کشف شد


نویسنده: علیرضا بهداد


    چندی پیش کپی مجله یی از شرکت ملی مس ایران به دستم رسید. شرح حال یکی از کاشفان مس ایران توجهم را جلب کرد. در آن مجله بخشی از زندگینامه مهندس «عبدالمجید وکیل» آورده شده بود که در دهه 40 معدن سرچشمه کرمان را کشف کرده بود. باورم نمی شد شخصی که یکی از بزرگ ترین و پرعیارترین معادن مس جهان را کشف کرده هنوز در قید حیات باشد. به گفت وگو نشستن با چنین شخصی برایم بسیار جذاب بود تا بدانم او در دهه 40 چگونه چنین ذخیره بزرگی را کشف کرده است. از طریق دوستانی در خانه معدن ایران شماره همراه مهندس وکیل را پیدا کردم. پشت خط مردی با صدایی که هنوز پیر نشده بود پاسخم را داد. قرار شد صبح فردا به دفترش در خیابان جردن بروم. وکیل سرحال با ظاهری آراسته در کنار فرزندش که این روزها کارهای پدر را انجام می دهد به استقبالم آمد. 
    
    اصول حرفه یی روزنامه نگاری مرا موظف می کرد از دیدن چنین شخصی ذوق زده نشوم و تحت تاثیر شخصیتش قرار نگیرم. چای را که خوردیم دقایقی درباره مسائل سیاسی کشور صحبت کردیم. حالاباید از وکیل شرح حالش را می پرسیدم تا بدانم او چگونه موفق به کشف چنین معدنی شده است.
    
    دانشگاه تهران
    «تابستان سال 1340 فوق لیسانس معدن را از دانشگاه تهران کسب کردم. بلافاصله در شرکت معدنی اسفندقه مشغول به کار شدم. این شرکت زیر نظر شرکت معادن کرومیت ایران بود. شرکتی بود که برادران رضایی (از معدنکاران قدیمی کشور) آن را اداره می کردند. در سال 1345 مدیر فنی این شرکت شدم. آن روزها به علت تحولات سیاسی و انقلابی که در شیلی به عنوان بزرگ ترین تولیدکننده مس در جهان صورت گرفته بود، قیمت مس در دنیا شدیداً افزایش یافت. کشورهای معدنی در پی کشف ذخایر مس بودند تا بتوانند نیازشان را به این فلز باارزش از طریق تولید داخل مرتفع کنند. مدیران شرکت کرومیت ایران نیز به این فکر افتادند تا در بخش اکتشاف مس سرمایه گذاری کنند. گزارش هایی به زبان های انگلیسی و آلمانی به دست مدیران شرکت افتاد که در آن نشان می داد کارشناسان خارجی برخی نقاط ایران را برای کشف مس پی جویی کرده اند. شرکت تصمیم گرفت یک تیم اکتشافی برای یافتن مس در کشور تشکیل دهد. سرپرستی این تیم نیز بر عهده اینجانب گذاشته شد. یادم می آید بودجه یی خوب به همراه وسایل نقلیه مناسب در اختیار بنده گذاشتند تا کار اکتشاف مس را در کشور آغاز کنیم. نقشه هایی توسط دو تن از استادکاران انارکی (آقایان حسین نوذری و علی آذرنگ) در اختیارمان قرار گرفت. نزدیک به یک سال پی جویی کردیم (اکتشافات اولیه را پی جویی می نامند) و آثار ارزشمندی از ذخایر مس را یافتیم. یادم می آید حدود 40 منطقه مس دار در کشور کشف شد و شرکت برای آنها از وزارت اقتصاد وقت درخواست پروانه اکتشاف کرد.» 
    
    پاییز 1345
    وکیل در این لحظه چند ورقه را به صورت کپی شده برایم می آورد و می گوید: شرح حال کشف معدن را به طور کامل برای مجله شرکت ملی مس نوشته ام. اگر چیزی از قلم افتاد می توانید از این متن نیز استفاده کنید. «خب کجا بودیم، آهان. عرض می کردم 40 نقطه را پیدا کردیم. ذخایری همچون «سونگون» در آذربایجان، «قلعه زری» در خراسان، چهل کوره در سیستان و بلوچستان و میدوک و سرچشمه جزء این 40 منطقه قرار داشت. تصمیم گرفتیم ابتدا روی معادنی کار کنیم که به معادن کرومیت وابسته به شرکت کرومیت ایران نزدیک باشند تا از امکانات آن معادن برای اکتشافات بیشتر بهره ببریم. همان طور که می دانید عمده معادن کرومیت کشور، مثل اسفندقه و فاریاب، در کرمان واقع شده است. بنابراین شرکت، منطقه سرچشمه را برای انجام اکتشافات بیشتر انتخاب کرد چون این منطقه به اسفندقه و فاریاب نزدیک تر بود. پاییز سال 1345 کار اکتشافات بیشتر را در منطقه سرچشمه آغاز کردیم. البته ذخایر مس سونگون هم قابل توجه بود اما چون سونگون در منطقه یی سردسیر و کوهستانی واقع شده بود نمی توانستیم با امکانات آن روز اولویت را به منطقه آذربایجان بدهیم.» 
    
    حضور در سرچشمه
    «بار و بندیل مان را جمع کردیم و به سمت سرچشمه رفتیم. روزی که به سرچشمه رسیدیم جوی آب آبی رنگی را دیدم که در دره سرچشمه جریان دارد. رنگ آبی این جوی به علت ترکیبات کربناتی کانی مس (مالاکیت و آزوریت) بود. این جوی آب دال بر وجود سنگ معدنی مس در منطقه سرچشمه بود. البته آثار سطحی نیز از کانی مس وجود داشت. خلاصه همان جا زمینگیر شدیم و در کلبه «مشهدی رمضان» اقامت کردیم. فردای آن روزی که رسیدیم جست وجو و شناسایی را در تمام منطقه سرچشمه ادامه دادیم. در آنجا چاهی وجود داشت که محلی ها به آن چاه «فیروزه» می گفتند. همان روز کارگری جوان و مقنی را با طناب و گونی پلاستیکی به ته چاه فرستادیم تا نمونه هایی را که در ته چاه بود برایمان بالابیاورد. نتیجه این شد که مقداری استخوان الاغ و دو سکه کج و کوله نقره از ته چاه بیرون آمد. استخوان ها کاملاً سبز فیروزه یی شده بودند. (این استخوان ها و سکه سال ها بعد توسط یک شرکت انگلیسی که مسوولیت راه اندازی مس سرچشمه را برعهده گرفت به موزه انگلستان فرستاده و مشخص شد قدمت آنها دو هزار و 200 سال است یعنی از دو هزار و 200 سال قبل مردم از وجود چنین ذخیره یی خبر داشته اند.)»
    
    آغاز اکتشافات
    کامران فرزند مهندس وکیل هم در این لحظه به جمع ما اضافه می شود. می پرسم اگر مردم ایران بیش از دو هزار سال است ذخیره سرچشمه را می شناسند پس چطور شما را کاشف این معدن معرفی کرده اند؟ «قدیمی ها به صورت کلان از این معدن استفاده نکرده اند و کاری علمی و حساب شده روی آن انجام نداده اند بلکه با استفاده از عملیات بسیار ساده معدنکاری فلز مس را به صورت بسیار محدود استخراج می کرده اند. کاری که ما کردیم یک کار علمی بود که نشان می داد در این منطقه صدها میلیون تن سنگ مس با عیار بالامدفون شده است. در همان روزهای اول برایمان مشخص شد با یک ذخیره بسیار بزرگ روبه رو هستیم. بنابراین اقامت مان در کلبه مشهدی رمضان تداوم یافت. روز سوم اقامت برای خرید لوازم و وسایل اولیه اکتشاف (بیل و کلنگ و فرغون) دستور فوری صادر کردیم تا بتوانیم عملیات اکتشاف را با حفر تونل های عمود بر امتداد دره سرچشمه شروع کنیم. هدف از حفر این تونل ها گذر از ناحیه اکسیده سطحی و رسیدن به ماده معدنی اولیه بود که قاعدتاً باید ترکیبات سولفوره مس باشد. تونل هایی که در سرچشمه به فواصل 50 تا 60 متر از یکدیگر حفر می کردیم پس از طی 20 تا 30 متر در ناحیه اکسیده به تدریج ترکیبات سولفوره مس را نمایان می کرد. از هر متر تونلی که حفر می کردیم یک نمونه می گرفتیم و برای آزمایش مقدار درصد مس به تهران می فرستادیم و نتایج حاصله را روی نقشه تونل ها پیاده می کردیم.»
    
    واقعه غیرمترقبه
    «بعد از قریب چهار ماه کار شبانه روزی و پیشروی های قابل ملاحظه یی که در عملیات اکتشافی حاصل شد واقعه غیرمترقبه یی اتفاق افتاد که یکباره تمام فعالیت ها را در سرچشمه تحت الشعاع قرار داد. آقای رضایی مدیرعامل شرکت با دفتر کارگاه در رفسنجان تماس گرفتند و گفتند به فلانی بگویید فوراً فعالیت ها در سرچشمه متوقف شود. علتی هم ذکر نکردند. پرواضح بود که با اشتیاق و هیجانی که بنده برای تسریع در کارها داشتم و نتایجی که حاصل شده بود اجرای دستور شرکت برایم مشکل بود. تصمیم گرفتم کار را دنبال کنم و با اینکه خواسته بودند فوراً به تهران بروم به بهانه ضرورت حضور در سایر کارگاه های اکتشافی مس از مسافرت به مرکز طفره رفتم اما بالاخره پس از تمام شدن موجودی نقدی در سرچشمه و عدم ارسال وجه از طرف شرکت مجبور شدم به تهران بروم.»
    
    وکیل اصالتاً خوزستانی است. می گوید سال ششم ریاضی در اهواز بوده و پس از آن به تهران آمده و در کنکور دانشکده فنی شرکت کرده است. از بچگی هم عاشق معدن بوده، به همین خاطر آزمون رشته مهندسی معدن را داده است. هیچ موقع هم علاقه یی به پشت میزنشینی نداشته و ترجیح داده در کوه و بیابان و صحرا به کشف ذخایر معدنی بپردازد.
    گفت وگو با عبدالمجید وکیل کاشف معدن مس سرچشمه - بخش پایانی : من آقای یک درصد هستم


نویسنده: علیرضا بهداد



    روز گذشته بخش اول گفت وگو با عبدالمجید وکیل کاشف معدن مس سرچشمه به چاپ رسید. وکیل گفته بود سال 1345 با پشتیبانی بخش خصوصی 40 منطقه مس دار را در کشور کشف کرد که مس سرچشمه یکی از آنها بود. او با دوستان خود پاییز سال 1345 راهی سرچشمه شد تا اکتشافات بیشتری انجام دهد. کارها داشت پیش می رفت که ناگهان مسوولان شرکت معادن فاریاب که توسط برادران رضایی اداره می شد از وکیل خواستند اکتشاف را رها کند و به تهران برگردد. 
     
    در تهران...
    «در ملاقاتی که با آقای رضایی داشتم مواخذه شدم که چرا دستور تعطیلی کارگاه را اجرا نکرده اید؟ من هم اعتراض کردم چرا بدون دلیل دستور توقف کارها را داده اید در حالی که روزبه روز داشتیم نتایج خوبی می گرفتیم. آقای رضایی در جواب به بنده گفتند اولاً بنابر اطلاعاتی که داریم ذخیره و عیار معدن مس سرچشمه قابل توجه نیست و از آن مهم تر این محل جزء معادن مکشوفه بوده و گواهی کشف دارد. وقتی گفت معدن گواهی کشف دارد انگار آب سردی بر پیکرم ریختند. گفتم گواهی کشف مال کسی است که آن را بخرد. گواهی کشف معدن با یکصد هزار تن سنگ مس و عیار متوسط یک درصد به نام آقایان مهندس انتظام و مهندس خادم (رئیس وقت سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور) در سال 1335 صادر شده بود. سرانجام با تاکید و اصراری که کردم و حکمیت آقای مهندس سهرابی که در آن زمان مدیرکل معدنی وزارت اقتصاد بودند مقرر شد گواهی کشف سرچشمه با پرداخت هزینه اکتشافی به شرکت معادن مس کرمان که بعداً به شرکت صنایع مس کرمان تغییر نام داد، منتقل شود. به ازای این انتقال یکصد هزار تومان بابت هزینه های اکتشافی به آقایان انتظام و خادم پرداخت شد. همچنین تصمیم گرفته شد برای این انتقال معادل ارزش ریالی روز، سه درصد از محل درآمد استخراج به آنها داده شود.» شاید در اینجا برای خوانندگان این پرسش به وجود بیاید اگر معدن مس سرچشمه قبل از آنکه توسط وکیل کشف شود توسط دو تن دیگر از مهندسان کشف شده بود، پس چرا از وکیل به عنوان مکتشف این معدن نام برده می شود؟ این به آن سبب است که مهندس وکیل کاشف ذخیره میلیونی و بزرگ معدن مس سرچشمه آن هم با استفاده از روش های علمی آن زمان است. ایرانیان باستان در گذشته هیچ گاه به بزرگی این ذخیره پی نبرده بودند و تنها مسی را به استخراج رسانده اند که عیار بسیار بالایی داشته و به اصطلاح مس خالص را استفاده کرده اند. ذخیره یی را که مهندس انتظام و خادم کشف کرده بودند چیزی حدود یکصد هزار تن بود که با رقم چند ده میلیون تنی که وکیل آن را به اثبات رساند فاصله بسیار زیادی دارد. 
    
    آغاز دوباره کار
    «پروانه معدن که به اختیارمان درآمد قرار شد مدیران شرکت برای اثبات نظرات و ادعای اینجانب دال بر قابل توجه بودن ذخیره و عیار معدن با هیاتی از کارشناسان به سرچشمه بیایند تا به قول خودشان مرا محاکمه فنی کنند. این هیات شامل آقایان مهندس سهرابی مدیرکل معدنی وزارت اقتصاد، مهندس شاکری معاون ذوب آهن اصفهان و مهندس آذرین مدیرکل وقت اداره معادن کرمان به همراه مدیرعامل شرکت یعنی آقای محمود رضایی به کارگاه سرچشمه آمدند و پس از مشاهده کارهای اکتشافی و تونل های جدید، ذخیره چند میلیونی را با عیاری بین یک تا دو درصد تایید کردند و اجازه دادند امکانات بیشتری در اختیارمان قرار گرفته و کار اکتشاف ادامه پیدا کند. سرانجام پس از یک سال وجود ذخیره یی بالغ بر یکصد میلیون تن با عیار یک تا دو درصد مس (بین یک تا دو میلیون فلز خالص مس) محرز شد.»
    
    اطلاع خارجی ها و ورود آنها به سرچشمه
    «پس از اطلاع مقامات کشور از وجود ذخیره صد میلیونی مس در سرچشمه، بازدیدهای مختلفی از این منطقه شد. شاه از کشف چنین معدنی بسیار خوشحال بود. حتی زمانی که نفت ایران تحریم شد شاه گفت فکر نکنید ما فقط نفت داریم، بلکه مس هم داریم. چندی بعد کارشناس سازمان ملل که در سازمان زمین شناسی ماموریت تحقیقات داشت از کارگاه بازدید کرد و به اینجانب گفت با توجه به اینکه معادن مس دنیا را دیده است می توان گفت سرچشمه یکی از ذخایر بزرگ مس دنیاست و با گستردگی که دارد مسلماً آینده بسیار خوبی خواهد داشت. حتی کارشناسان شرکت های بزرگی همچون Kenekotpechineh، Riotinto Zinc، Corporation asarco، Anakonda، Selection Trust و... به همراه مسوولان دولتی از سرچشمه بازدید کردند و به این ترتیب مذاکره با این شرکت ها برای راه اندازی معدن آغاز شد. سرانجام کارتل بزرگ انگلیسی کاست یا همان شرکت سلکشن تراست که در معادن بزرگ آفریقا فعالیت می کرد برنده قرارداد مشارکت با شرکت مس کرمان در بهره برداری از سرچشمه شد. قرارداد با 49 درصد سهام معدن متعلق به گروه انگلیسی و 51 درصد متعلق به گروه ایرانی با نظارت و تایید دولت ایران به امضا رسید. بر اساس این قرارداد 550 میلیون دلار سرمایه مورد نیاز توسط گروه انگلیسی تامین شد.»
    
    آقای یک درصد
    «در سرچشمه به من می گفتند آقای یک درصد. انگلیسی ها هم نام مرا «mr one Percent» گذاشتند، چون مسوولان تصمیم گرفتند یک درصد از سهام گروه ایرانی را به عنوان حق الکشف به بنده بدهند. خلاصه کارگاه تجهیز شد و عملیات اکتشاف ادامه یافت. در آن روزگار انگلستان ناوگان و نیروی دریایی مجهزی مستقر کرده بود که علاوه بر مسائل استراتژیک، حافظ منافع شرکت ها و سرمایه های انگلیسی در این منطقه بود. اما دولت انگلیس به علت مشکلات مالی تصمیم گرفت این نیروها را از خلیج فارس بیرون بکشد. مدیران شرکت سلکشن تراست به تهران آمدند و با شاه ملاقات کردند تا بانک های ایرانی سرمایه گذاری آنها را ضمانت کنند. آنها می خواستند قراردادی داشته باشند که گارانتی بانکی به امضای شاه رسیده باشد ولی هرگز موفق به این کار نشدند. دولت وقت به آنان تفهیم کرد در قراردادشان چنین شرطی گنجانده نشده و این مشارکت و سرمایه گذاری مانند سایر سرمایه گذاری های خارجی مشمول مقررات عمومی بین المللی است. خلاصه تا دو ماه بلاتکلیف بودیم که ناگهان دولت اعلام کرد معدن مس سرچشمه ملی خواهد شد. به هر حال پروژه که بزرگ می شود جنبه سیاسی هم پیدا می کند و پای سیاستمداران به آن باز می شود. قرار شد حقوق دارنده پروانه معدن به نسبت ذخیره مکشوفه با عدم النفع سالیان بهره برداری پرداخت شود. محاسبه این حق و حقوق توسط جناب آقای مهندس اصفیا استاد بزرگ زمین شناس و فسیل شناس دانشکده فنی دانشگاه تهران که در آن زمان رئیس سازمان برنامه و بودجه بود، انجام شد و در نهایت 53 میلیون و 500 هزار تومان پول نقد و امتیاز احداث چند کارخانه از جمله هپکو، سیمان گرگان و مازندران و امتیاز بهره برداری معادن سرب و روی شاه کوه (شرکت باما) به گروه ایرانی داده شد. همچنین تصمیم گرفته شد مبالغی به عنوان عدم النفع به گروه انگلیس پرداخت شود. حقیر سراپا تقصیر هم به یک درصد رسیدم. به بنده گفته شده بود سالیانه حدود یک میلیون دلار به عنوان حق الکشف می دهند. چه فکر می کردیم، چه شد. در نهایت مبلغی دادند که در آن تاریخ توانستم صاحب خانه شوم. البته خدا را شکر می کنم که هم اکنون این پروژه در اختیار اقتصاد کشور قرار گرفته و توسط مهندسان ایرانی اداره می شود.» 
    
    حرف آخر
    از وکیل می خواهم حرف آخر را بزند. «بنده به خاطر کشف این معدن به شخصه ادعایی ندارم. کارم معدنکاری بوده و در راستای کارم به چنین توفیقی دست یافته ام. ابتکار من این بود که ذخیره های کم عیار را در حجم بالاکشف کردم که در آن دوران کسی به این نوع ذخیره ها توجهی نداشت. در سال 46 به سرچشمه مانند یک باطله بی ارزش نگاه می کردند. شخصی پروانه را گرفته و ول کرده بود. خوشحالم که اینجانب توفیق یافتم با استفاده از روش های علمی 30 تا 40 منطقه مس دار را کشف کنم. البته شق القمر نکرده ام. به جز سرچشمه، معادن بزرگ سنگ گرانیت کلاردشت را که اینک در مترو تهران مورد استفاده قرار می گیرد نیز کشف کردم. اخیراً در جیرفت هم یک معدن مس دیگر کشف کرده ام. در جاده چالوس هم یک معدن سنگ یافته ام.»

 روزنامه اعتماد، شماره 2159 به تاریخ 4/11/88، صفحه 5 (بورس و بازار) 
 نقل ازhttp://www.magiran.com/npview.asp?ID=2030097